شغل اصلی مردم آن منطقه کشاورزی و دامداری بود و جهاندار بیشتر زمان کودکی اش را صرف کمک به خانواده کرد. او علاقهاش به موسیقی را اینچنین بیان میکند: از کودکی به هر صدای خوشی توجه میکردم خواه این صدای ، صدای آبشار بود و یا صدای زنگوله. کم کم به نی محلی علاقه پیدا کردم و ازآن لذت میبردم و برای خود دنیایی را ساخته بودم که با دنیای دیگر همبازیهایم متفاوت بود. در آن زمان هیچ وسیله ارتباطی نبود و هیچ کس در آن منطقه با آواهای موسیقیایی آشنایی نداشت.
دوران نوجوانی جهاندار در کارگاه سد سازی سد سیاهرود گذشت؛ مدتی در آنجا مشغول بود و به پیشرفتهای قابل ملاحظهای دست یافت، که منجر شد مراحل کاری را به سرعت طی کند. در سن ۱۹ سالگی ازدواج کرد و پس ازمدتی به پیشنهاد یکی از پیمانکاران به اهواز رفت و پیمانکاری قسمتی از پروژه هفت تپه اهواز را بر عهده گرفت، ولی برای اینکه نزدیک به اداره فرهنگ و هنر اهواز باشد، خانهای استیجاری در اهواز انتخاب کرد تا شاید از این طریق به آواز ،که یکی از علاقههای ذاتی اش بود، بپردازد. برحسب اتفاق رییس اداره فرهنگ و هنر اهواز صاحبخانه منزلشان بود. جهاندار یک شب در حال آوازخواندن در منزل بود، که صاحبخانه صدایش را می شنود و از او میپرسد شما میخواندید؟ جهاندار که فکر میکرد صاحبخانه از آواز خواندنش شاکی شده، پاسخ میدهد: بله، من میخواندم. صاحبخانه هم میگوید شما خیلی خوب و منظم میخوانید. بنده رییس اداره فرهنگ و هنر اهواز هستم. اگر مایلید به آ نجا بیایید تا بیشتر آشنا شویم. سپس در یکی از مراسمی که به همت اداره فرهنگ و هنر برگزار شد، جهاندار به عنوان خواننده آن مرکز معرفی می شود.
علی جهاندار در سال 1362 به واسطه محمد موسوی، نوازنده نامدار نی به استاد محمدرضا شجریان معرفی میشود و تا سال 1368 ردیفهای مقدماتی و دوره عالی آواز را نزد شجریان میگذراند.
دوستی و رفاقت این شاگرد و استاد به اندازه ای میشود که شجریان در کنسرتی در فرهنگسرای بهمن از او میخواهد که در بخشی از کنسرت آواز بخواند.
جهاندار در سال 68 نخستین آلبوم موسیقی خود را با عنوان صبح مشتاقان به آهنگسازی پرویز مشکاتیان به بازار موسیقی عرصه کرد. آلبومی که شجریان در بروشور آن با خوشنویسی زیبایی از جهاندار و صدایش یاد کرد.
مدتی بعد او دومین آلبومش را با همکاری سعید فرج پوری و با عنوان نقش پندار روانه بازار موسیقی کرد.
جهاندار خواننده و مدرس آواز و ردیف دان بعد از عرضه این آلبوم به مدت بیش از 15 سال سکوت اختیار کرد و تا سال 87 نه کنسرتی برگزار کرد و نه آلبومی منتشر ساخت. او قرار بود بعد از انتشار آلبوم صبح مشتاقان کار مشترک دیگری را با پرویز مشکاتیان انجام دهد و حتی آوازهای آلبوم مژده بهار را در استودیو خوانده بود که به دلایلی غیر فنی ناگهان از ادامه کار انصراف داد و مشکاتیان کار را به ایرج بسطامی سپرد.
در سال ۸۷ جهاندار آلبوم دختر گلفروش با نواپردازی استاد سید حسن کسایی منتشر کرد. سپس آلبوم های دیگری چون ساکن جان با حسین پرنیا و صورتگر نقاش به آهنگسازی محمد جواد ضرابیان را روانه بازار موسیقی کرد.
او مدتی هم با ایرج دوستی ورزید و از صدا و دانشش برای توسعه کار آوازیاش بهره گرفت.
جهاندار از سالها قبل و به شکل مستمر در کار آموزش آواز به هنرجویان بوده و هست و همچنین در حال تهیه اثری آموزشی در زمینه ردیفهای آوازی است.