حالا که آپاراتخانه، پر از یادداشتهای شماست و آپاراتچی جای نفس کشیدن هم ندارد، بهتر است یکراست برویم سر یادداشتهای رسیده به آپاراتخانه:
هربار، یک قضاوت تازه
فاطمه صدیقی، آپاراتچی ۱۶ ساله از تهران، دربارهی فیلم «گذشته» ساختهی «اصغر فرهادی» که بهتازگی در شبکهی نمایش خانگی توزیع شده، اینطور نوشته:
«این فیلم، شخصیتپردازیهای خیلی خوبی دارد؛ بهخصوص لوسی، شخصیت نوجوان فیلم. تماشاگر میتواند خود را جای هر شخصیتی بگذارد و هربار قضاوت تازهای بکند؛ اما نمیتواند تقصیر را گردن کسی بیندازد. با اینکه مدت فیلم طولانی است، اما من اصلاً از دیدن آن خسته نشدم و حوصلهام سر نرفت. تمام موضوع فیلم هم برایم جذاب و در عین حال، ساده و باورپذیر بود.»
آپاراتچی: فاطمه خانم صدیقی، خیلی خوب توانستهای نظرت را کوتاه، اما کامل بنویسی. منتظر یادداشتهای بعدیات هستم.
چهطور از کنار هم میگذریم...
مریم رضایی، آپاراتچی ۱۵ ساله از تهران، یادداشت کوتاهی دربارهی فیلم «لطفاً مزاحم نشوید» ساختهی «محسین عبدالوهاب» (شبکهی نمایش خانگی) فرستاده:
«آدمهایی هستند که هرروز از کنار زندگی ما میگذرند؛ ما بیتفاوت به داستان زندگی آنها و آنها بیتفاوت به داستان زندگی ما. اما این فیلم، به راحتی از کنار مردم نمیگذرد و ماجرای زندگی هرکدام را روایت میکند.
به نظرم، عامل موفقیت و جذابیت داستانهای این فیلم را میتوان در این موارد خلاصه کرد:
روایت اول، مجری تلویزیون و همسرش: انتخاب درست بازیگران زن و مرد جوان و اینکه مشکل زندگی آنها را کامل و واضح توضیح میدهد.
روایت دوم، ربوده شدن کیف روحانی: علاوه بر بازیگر مناسب، ایجاد لهجه و فضای مناسب هم به باورپذیر بودن داستان، کمک کرده است.
روایت سوم، زوج پیر و تعمیرکار جوان: با لحن صحبت، لباس پوشیدن، نحوهی راه رفتن و... اضطراب و نامطمئن بودن زوج پیر، بهخوبی نشان داده شده است. همچنین انتخاب بازیگر مناسب برای نقش تعمیرکار و گنجاندن مشکل او در داستان، روایت سوم را جذابتر کرده است.»
آپاراتچی: مریم خانم رضایی، آپاراتچی خوشحال است که اینقدر پرکار هستی و ارتباطت را با آپاراتخانه قطع نمیکنی. خیلی خوب و دقیق نظرت را دربارهی فیلم «لطفاً مزاحم نشوید» نوشتهای و معلوم است با دقت فیلم میبینی. منتظر یادداشتهای بعدیات هستم.
با پایان فیلم موافق نیستم!
مرضیه کاظمپور، آپاراتچی ۱۷ ساله از پاکدشت، در یادداشت خود به فیلم «ضدگلوله» ساختهی «مصطفی کیایی» (شبکهی نمایش خانگی) پرداخته:
«این فیلم، موضوع جالب و فیلمنامهی خوبی دارد و «مهدی هاشمی»، توانسته بهخوبی نقش «سلیم» را بازی کند. اما برخلاف عنوان «بهترین کمدی سال» که روی جلد دیویدی نوشته شده، به نظرم خیلی هم کمدی نبود؛ فقط بانمک و جالب بود.
از طرفی به نظرم، وقتی سلیم بعد از حضور در جبهه و از دست دادن دوستانش، متحول و عاشق شهادت میشود، بهتر است در انتهای فیلم، هرچند که شهید نشده، اما حداقل شیوهی زندگیاش را تغییر دهد و راه بهتری در پیش بگیرد.
در ضمن فکر میکنم اگر در صحنههای مربوط به جبهه و جنگ، از بازیگرهای شناختهشده استفاده میشد، آن صحنهها قویتر و بهتر به نظر میرسیدند.»
آپاراتچی: مرضیه خانم کاظمپور، نکتههای جالبی دربارهی فیلم «ضدگلوله» نوشتهای، اما یادداشتت خیلی تلگرافی است؛ یعنی جملهها تک افتادهاند و ارتباط یکدستی بین جملههای یادداشتت وجود ندارد، البته برای چاپ و بهمنظور رفع این مشکل کمی نوشتهات را اصلاح کردیم. منتظر یادداشتهای بعدیات هستم.
یک دیدگاه تازه
لیلا موسیپور، آپاراتچی ۱۵ ساله از تهران، دربارهی فیلم «حوض نقاشی» ساختهی «مازیار میری» (شبکهی نمایش خانگی) نوشته:
«این فیلم، موضوع بسیار جالبی دارد. در واقع در بیشتر فیلمها، پدر و مادری، بچهای دارند که معلولیت جسمی یا ذهنی دارد، اما در این فیلم، دیدگاه دیگری مطرح شده است؛ پدر و مادری که معلول ذهنی هستند، اما فرزند سالمی دارند.
من فیلمهای زیادی دربارهی معلولان دیدهام که در آنها بازیگرانی که معلولیت دارند، نقش معلول را بازی کردهاند؛ اما «شهاب حسینی» و «نگار جواهریان» با اینکه معلول نیستند، بهخوبی از پس نقششان برآمدهاند. بازی آنها آنقدر تأثیرگذار است که من موضوع فیلم را فراموش کرده بودم و محو بازیها و حرکتهای آنها شده بودم. بهنظرم دردناکترین قسمت فیلم، وقتی است که پدر به پسرش، پشت پنجرهی کلاس میگوید: «ببخشید بابات شدم.»
من از دیدن این فیلم، خیلی لذت بردم و فکر میکنم فیلمی است که ارزش دیدن دارد.»
آپاراتچی:
لیلا خانم موسیپور، از یادداشت خوبی که نوشتهای، ممنونم. اما بهتر است وقتی از یک فیلم صحبت میکنی، از فعلهای ماضی برای توصیف آن استفاده نکنی. چون فیلمها هم مثل بقیهی هنرها، هرگز قدیمی نمیشوند و همیشه میشود با فعل مضارع از آنها صحبت کرد. راستی چرا یادداشتهایت هربار از دفعهی قبل بلندتر و مفصلتر میشوند؟ تو که شرایط و محدویتهای بخش آپاراتچی نوجوان را خوب میدانی.