مسعود عبدالمالکی، عضو تیم ملی مویتای، یکی از قهرمانهای این رشته است. او که متولد سال ۶۹ است و دانشجوی مهندسی عمران، تاکنون مقامها و جایزههای زیادی در کارنامهی خود دارد. گفتوگوی ما را بخوانید:
- در اولین مسابقهی رسمیتان چه حسی داشتید؟
اولینبار در ۱۱ سالگی مسابقه دادم و اتفاقاً مقام اول را کسب کردم. چون در اولین مسابقهام طعم شیرین برد را چشیدم، انگیزهای در وجودم شکل گرفت که سبب شد در ردهی نوجوانان و جوانان جزو مقام اولی، مقام دیگری نداشته باشم.
- وقتی در مسابقههای جهانی تایلند مدال طلا را بر سینهتان حس کردید، به چه فکر میکردید؟
هرچه سریعتر به تهران برگردم و خوشحالی خانوادهام را از نزدیک ببینم. خصوصاً مادرم که برایم خیلی زحمت کشید و پدرم که دوپینگ روحی من است.
- برایتان پیش میآید شب قبل از مسابقه به شکست فکر کنید و کابوس ببینید؟
کابوس نمیبینم، چون نمیخوابم و تا صبح در حال وزن کم کردن هستم. اما فقط به پیروزی فکر میکنم. از کتابهایی که میخوانم یاد گرفتم که یکی از ارکان پیروزی، داشتن اعتماد به نفس است.
- مطالعه چهقدر به ورزش کمک میکند؟
معمولاً کتابهایی میخوانم که به رشتهی ورزشیام کمک کند، مثل علم تمرین، تغذیهی ورزشی و مکملهای ورزشی.
- پیش آمده دلتان برای حریف بسوزد؟
رینگ بوکس جای دلسوزی نیست. حریفها سطحشان بالاست و باید مبارزه کرد.
- خاطرهی تلخی هم داشتید؟
سال ۲۰۰۷ میلادی برای مسابقههای لیگ بوکس قبرس تا روز پرواز در اردو بودم، اما مشکلی برای گذرنامهام پیش آمد و همراه تیم ملی اعزام نشدم. پذیرش این موضوع برای من که واقعاً زحمت کشیده بودم، سنگین بود. ساعتها در خیابان قدم میزدم و فکر میکردم چهطور به خانه بروم و چه بگویم.
- وقتی بچه بودید شیطنت میکردید؟
نه، خیلی آرام بودم. شاید الآن شیطانتر شده باشم. اوایل دوران دانشگاه دوستانم باور نمیکردند که رزمیکارم.
- از مشکلات این رشته بگویید.
شرایط اردوهای ما سخت است. هفت، هشتماه دوری از خانواده، بدون حقوق و همراه با استرس و فشار سنگین تمرینها. رشتهی ما حتی لیگ هم ندارد. یادم میآید در پیست ورزشگاه آزادی دو ساعت تمرین داشتیم و میدویدیم. بازیکنان تیم استقلال وقتی ما را دیدند گفتند ما که کارمان دویدن است، اینقدر نمیدویم.
- با این سختیها پشیمان نیستید که چرا سراغ ورزشهای دیگر، مثلاً فوتبال نرفتید؟
پشیمان نیستم، اما توقعاتی دارم. هرچه باشد ما هم قهرمان ملی هستیم و از جانمان برای کشورمان مایه میگذاریم. انتظار داریم وعدههای مسئولان عملی شود، روی بچههای مستعد سرمایهگذاری کنند و امکانات مناسبی فراهم کنند که انگیزهشان بالا برود.
مرضیه کاظمپور
۱۷ ساله از پاکدشت