اینها را شیمای ۱۷ ساله میگوید. او به قول خودش چندان وابسته به گوشی نیست. اما تعداد پیامکهایی که میفرستد یا دریافت میکند، چیز دیگری میگویند.
تا دیروز، نوجوانها برای ارتباط گرفتن با دوستانشان در تعطیلات نوروز یا بعد از ساعت مدرسه، باید به خانهی همدیگر زنگ میزدند:
-الو، سلام مینا هست؟
-شما؟
-من همکلاسیاش هستم. گلناز!
-گوشی...مییییناااااا بیا تلفن...
اما حالا مینا و گلناز خارج از مدرسه اینطور باهم ارتباط دارند:
- کجایی؟ P:
- خونه ؛)
- شیمی خوندی
- نه تازه میخوام شروع کنم :(
و ردوبدل شدن این پیامکها و شکلکها ممکن است مدتها ادامه داشته باشند.
تا اینجای کار مشکل چندانی نیست. مشکل از آنجا شروع میشود که نوجوانهای امروزی بیش از حد با گوشی همراهشان وقت میگذرانند و این خطر وجود دارد که بعضی از آنها به گوشی همراهشان معتاد شوند.
به همین بهانه سرکی کشیدیم در دنیای نوجوانها و گوشیهایشان:
سارا، ۱۵ سال دارد و یک گوشی هوشمند از کیفش بیرون میکشد و میگوید: «من خیلی به تلفنم وابسته هستم. هرجا که میروم تلفنم هم همراهم هست. بین خودمان باشد گاهی مدرسه هم میبرمش!»
سارا میخندد و ادامه میدهد: «نمیدانم در روز چهقدر وقت با موبایلم میگذرانم، اما هم با آن وبگردی میکنم، هم با دوستانم ارتباط دارم و هم بازی میکنم. فکر کنم هرروز دو، سه ساعت با موبایلم سرگرم باشم.»
علیرضای ۱۷ ساله که دو تا گوشی دارد، یکی از سیمکارتهایش اعتباری است و یکی دائمی. علیرضا میگوید: «اگر از خودم بپرسید که چهقدر وقت صرف موبایل میکنم، باید بگویم در حد معمولی و نرمال.»
- اگر از خودت نپرسیم چی؟
علیرضا میخندد و میگوید: «آهان، آنوقت قضیه فرق میکند. ولی اصلاً مگر غیر از همین بازیچهها ما نوجوانها سرگرمی دیگری هم داریم؟»
سروش اما با اینکه همسن علیرضا است نظر دیگری دارد: «من بهعنوان سرگرمی به گوشیام نگاه نمیکنم. اگر کاری داشته باشم از آن استفاده میکنم وگرنه چندان با بازیهای گوشی حال نمیکنم و از پیامک بیخود فرستادن هم خوشم نمیآید.»