ایدهی نوشتن مجموعهی «نمایشنامههای آسان» از همینجا پیدا شده است. حسن دولتآبادی به همین موضوع فکر کرد و نمایشنامههایی برای دورههای مختلف تحصیلی و با آموزش چگونگی اجرا نوشت. با او دربارهی این مجموعهی کتاب صحبت میکنیم؛ کتابهایی که انتشارات «سورهی مهر» آنها را منتشر کرده است.
- ایدهی نوشتن نمایشنامه به این شکل و با این هدفها چهطور پیدا شد؟
من چون در آموزش و پرورش تدریس کردهام و عضو شورای هنر ادارههای آموزش و پرورش هم بودهام میدانستم مدارس فاقد امکانات اولیهی تئاترند. یعنی نمایشنامه، دکور و لباس ندارند. سعی کردم علاوه بر آن نیازها، به مضمون مناسب مدرسهها توجه کنم. درواقع شناخت نیازهای آموزش و پرورش باعث شد که این کتابها نوشته شوند.
- در این کتابها شما در کنار هرنمایش، بخشی را به تحلیل شخصیتها و بخشی به گفتوگوی پیش از اجرا اختصاص دادهاید. این دو بخش قرار است چه کمکی به بچهها بکنند؟
این بخش طرح پیشنهادی من برای کارگردانی است. اگر کارگردان حرفهای بخواهد آن را اجرا کند، من خلاقیت او را کور نمیکنم. این بخش برای اجرا در مدرسه است که زود بتوانند برای اجرا آماده شوند. اما گروههای حرفهای بیرون لازم نیست آن طرحها را بخوانند.
- میگویید که این دو بخش قرار نیست جلوی خلاقیت بچهها را بگیرد، اما مگر اینطور نیست که تئاتر قرار است بهعنوان یکی از هدفهایش کمک کند به کشفکردن و فکرکردن بچهها در مورد چگونگی اجرا؟
این بخش را باید کاربردی ببینید. یک کارگردان که زمان دارد نیازی به این بخش ندارد. اگر کسی در مدرسه زمان داشته باشد یکماه یا یکماه و نیم روی نمایشنامهها کار کند نیازی به نوشتههای من ندارد. نکتهی دیگر اینکه در خیلی از جشنوارهها میبینیم از تئاتریهای حرفهای بهعنوان معلم دعوت میشود. این بخش از کتاب کمک میکند معلم غیرحرفهای خودش نمایش را اجرا کند.
- آنطور که گفتهاید این مجموعه، کار بینظیری است، میشود دربارهاش توضیح بدهید؟ واقعاً در دنیا چنینکاری انجام نشده است؟
در دنیا نمایشنامه زیاد است. آنها به تئاتر در مدرسه اهمیت میدهند. آدمهای کار بلدی دارند و حتی واحد درسی برای تئاتر دارند. سوئیس بیشترین هزینه را برای تئاتر میکند و خیلیها تئاتر را جدی گرفتهاند. در ایران این شرایط را نداریم. بنابراین نیاز بود به تئاتر بپردازیم. ویژگی این کار این است که هم نمایشنامه است و هم شرایط مدارس ایران را رعایت کرده است. بخشهای تحلیل شخصیتهای نمایش، گفتوگوی پیش از اجرا و پیشنهاد برای کارگردانی، سابقه ندارد. من بعد از نوشتن این کتابها این طرح را در مقالهای با عنوان گسترش تئاتر هند ارائه دادم که برای همه تازگی داشت.
- بچهها در سنین کودکی و نوجوانی هرسال حس و حالشان تغییر میکند و چیزهایی که دوست دارند یا دغدغههایشان هم عوض میشود. در کتابهای شما موضوعاتی که انتخاب کردهاید اغلب سادهاند و در گروههای سنی مختلف تفاوت چندانی ندارند.
بچههای امروز ما بچههای خاصی هستند، برای اینکه زیر بمباران اطلاعاتند. من نمیتوانم سال به سال برای هرسنی نمایشنامه کار کنم، ولی میدانم بچهی مهدکودک و ابتدایی دایرهی واژگان و ذهنش ساده است. برای همین به تفکیک گذاشتم.
- مثلاً نمایش «دشت بزرگ مال کیه؟» که برای دورهی اول متوسطه یعنی راهنمایی نوشتهاید، به نظر من برای کودکان مناسب است.
بستگی به کارگردانی هم دارد. نمایشنامه را نمیشود تفکیک و خطکشی قطعی کنیم. بستگی به اجرا دارد.
- برای بچههایی که این کتابها را میخواهند بخوانند بگویید چرا تئاتر تا این اندازه دغدغهی شماست؟
تئاتر بهترین وسیلهای است که بچهها میتوانند با کمک آن خودشان را برای زندگی آینده آماده کنند. به آنها یاد میدهد که چگونه حرفشان را بزنند و به خودشان و به حقوق دیگران احترام بگذارند و دنیا را رنگی و متنوع ببینند. از طریق تئاتر خواستههایشان را درک و بیان کنند. در زمینههایی مثل افزایش اعتماد به نفس هم به آنها کمک میکند.