* پلنگ صورتی، شیرکاکائوی خرس قهوهای را خورد.
* درخت، تحمل سیب رسیده را ندارد.
* درختها، همانجا که بزرگ میشوند میمیرند.
* سنگ قبر درختها، چوبی است.
* کلنگ، آنقدر درجا زد تا به آب رسید.
* ابرها، فکرهای دریا هستند.
* به درختها که فکر میکنم، دستهایم شکل شاخهها میشود.
* بقال کوچهی ما، جنسش خراب است.
* صندوقپست، پیش صندوق صدقه، فقیر است.
* با شیر داغ، حوصلهی قابلمه سر رفت.
* زغال، نگاه آدمبرفی را عوض کرد.
* مار باش، سیم خاردار نباش.
* چشمانم را هروقت میبندم، شب شروع میشود.
* پرانتز، پارکینگ کلمات است.
* سنگاندازی کند هر چند کوه... رودخانه آبدیدهتر شود.
نظر شما