همشهری آنلاین: فرآیند مذاکرات هسته‌ای مهم‌ترین موضوعی بود که برخی از روزنامه‌های ۲۴ آبان در ستون سرمقاله خود به آن پرداختند.

احمد شیرزاد . استاد فیزیک دانشگاه در روزنامه شرق با تيتر« گذر از نفی به تعداد» نوشت:روزنامه شرق؛۲۴ آبان

فرآیند مذاکرات هسته‌ای ایران و شش قدرت جهانی در حدود یک‌سال اخیر، رشد چشمگیری را نشان می‌دهد و می‌توان به حصول توافق جامع هسته‌ای خوشبین بود. آنچه از خبرها، منابع نزدیک به مذاکرات و نقل‌قول مقامات شرکت‌کننده در گفت‌وگوها به دست می‌آید این است که برخلاف گذشته، بحث بر سر رسیدن به درک مشترک نیست؛ بلکه نوعی درک مشترک میان طرفین حاصل شده است. این به آن مفهوم است که طرف مقابل، خواهان برچیده‌شدن برنامه هسته‌ای ایران نیست و پذیرفته که ایران می‌تواند نوعی برنامه هسته‌ای داشته باشد. بیانیه اخیر مشترک آمریکا و فرانسه، ناظر بر همین مساله بود. ایران تاکید کرده که درصدد استفاده صلح‌آمیز از انرژی هسته‌ای است و طرف مقابل هم تا حد زیادی این واقعیت را تایید می‌کند و این، نکته مهمی است. دیدگاه افراطی سال‌های گذشته این بود که ایران به اتهام غیرقابل‌اعتمادبودن، هیچ نوع برنامه هسته‌ای را نباید دنبال کند و سران رژیم اسراییل هنوز هم دنبال احیا و تقویت چنین دیدگاهی در جامعه بین‌المللی هستند؛ اما تلاش «تل‌آویو»، تقریبا هیچ خریداری در جهان ندارد.

در سمت ایران هم پذیرش واقع‌بینانه‌ای در دولت جدید شکل گرفته که نمی‌توان بدون جلب رضایت جامعه جهانی و تفاهم و تعامل، برنامه هسته‌ای را پیش برد و انتظار داشت همه کارهای کشور هم بدون وقفه، به پیش رود. این نکته در جمله تاریخی آقای روحانی در ایام تبلیغات انتخاباتی وجود داشت که «سانتریفیوژ‌ها باید بچرخد اما چرخ زندگی مردم هم بچرخد». نگاه تند اولیه و حتی مانورهای «دلواپسان» کاهش یافته و مخالفت‌های رسانه‌های تندرو نیز کاسته شده است چرا که سمت‌وسوی تصمیم مجموعه نظام به سمت حل‌وفصل مساله ‌است.

«درک مشترک» طرفین مذاکره سبب شده تا موضوع محل اختلاف، به کمیت و تعداد غنی‌سازی و سانتریفیوژها، خلاصه شود که البته موضوع مهمی است اما در قیاس با گذشته که هر یک از طرفین، بیانیه سیاسی خود را می‌خواند و مذاکرات را ترک می‌کرد، تفاوت رفتار بسیار معنا‌داری را نشان می‌دهد. آنطور که گفته شده تقریبا مسایل فیمابین به رشته تحریر درآمده و جای اعداد خالی است که باید روی آنها توافق نهایی صورت گیرد. در این مرحله که اکثر مسایل، موانع و راه‌حل‌ها مورد بحث و بررسی قرار گرفته است، نیاز به یک تصمیم سیاسی مانده که نیاز به شجاعت همه طرف‌ها دارد. برداشت نگارنده این است که اگر با مذاکرات فعالانه برخورد شود و کشورهای دیگر به ایفای نقش موثر‌تری بپردازند، رسیدن به توافق امری ناگزیر است که نمی‌توان این مهم را نادیده گرفت. حتی مقامات سیاسی کشورهای مذاکره‌کننده مقابل ایران صراحتا اعلام می‌کنند که نمی‌خواهند به پیش از مذاکرات بازگردند. بیشینه خواست ایران، حفظ تعداد سانتریفیوژ فعلی است و گرنه نیاز لازم برای رسیدن به تولید صنعتی با توجیه اقتصادی، بیش از اعداد فعلی است.

به‌لحاظ سیاسی، دموکرات‌های ایالات‌متحده به‌دنبال کسب حداکثر امتیاز در قبال حداقل هزینه هستند. افکارعمومی ایران هم توقعات مشابهی دارند و امتیاز کسب‌شده در فرآیند 12ساله هسته‌ای، حساسیت قابل درکی را برای ایرانیان پدید آورده است. سخنان دیروز رییس‌جمهور نیز ناظر بر همین مساله است که غیرمستقیم به آمریکا می‌گوید، مسایل حاصل از انتخابات اخیر «کنگره» و «سنا» را در درون خودشان حل کنند و ایران ملزم نیست تا پیامد رقابت‌های سیاسی داخلی آمریکا را متقبل شود. اصل حل مساله و رفع تحریم‌ها پیروزی بسیار بزرگی برای ایران خواهد بود و اگر توافقی در چارچوب منافع ملی به دست آید، جامعه بدون هیچ تبلیغی، با دیده بسیار مثبت به آن می‌نگرد. البته رییس‌جمهور در سخنان روز گذشته تاکید داشتند که ایران تعدیل‌های لازم را در درخواست‌های خود صورت داده است و در فضای بعد از توافق احتمالی می‌توان نیاز هسته‌ای واقعی را مورد بررسی قرار داد و براساس آنچه به دست می‌آید برنامه‌ریزی کرد.

عقلانيت در برخورد،آرامش در محيط

محمدعلي وکيلي در ستون سرمقاله روزنامه ابتكار آورد:روزنامه ابتکار؛۲۴ آبان

ديروز پايان بيستمين نمايشگاه مطبوعات کشور بود. اين مهم ترين رخداد رسانه اي در دولت يازدهم به حساب مي‌آيد. نمايشگاهي که برغم اما و اگرها و وجود برخي مشکلات در برگزاري اش، داراي پيامهاي مهمي بود. يکي از پيامهاي اين نمايشگاه آرامشِ حاکم بر فضاي سياسي جامعه بود. کساني که نمايشگاه هاي پيشين را تجربه کرده بودند انتظار داشتند که اخبار برخوردهاي سياسي، تنش و درگيري غوغا سالاران و افراطيون در حاشيه نمايشگاه، متن را متاثر کند و محورِ رسانه ها باشد. امابا وجودِ استقبال قابل توجه و حضور چهره هاي حساسيت زاي سياسي در نمايشگاه امسال کمترين تنش را شاهد بوديم. اين وضع محصول رويدادي کلي در فضاي سياسي کشور است. پس از انتخابات 24 خرداد، هم بر لايه هاي سياسي و هم بر فعل و انفعالات اقتصادي، آرامش قابل قبولي حاکم شده است.

اين آرامش، که انعکاسِ آن را در نمايشگاه شاهد بوديم، ره آورد و نتيجه رفتار عقلاني دولتمردان و کم شدن سايه امنيت بر حوزه فرهنگ و سياست است. در واقع تنش ها و تشنجات گذشته محصول راديکاليزه شدن فضاي جامعه بود. تجربه سه دهه گذشته نشان داده که هرگاه فضاي جامعه باز شده، حداقل امنيت منتقدين فراهم شده و خطوط قرمز توهمي، خود ساخته و فرا قانوني کاهش يافته است، آرامش به محيط سياسي باز مي‌گردد. هر گاه نيز ساحت سياست گرفتار تک صدايي شد و جهت گيري هاي کاذب به حداکثر رسيد و فضاي فرهنگي - سياسي، امنيتي گرديد، آرامشِِ جامعه قرباني رفتارهاي قانون ستيز شده و اعمالِ ساختار شکن ترويج گرديد.

خوشبختانه در اين يک هفته منتقدين، موافقين و مخالفين زير يک سقف کنار هم گرد آمدند و با نهايت احترام ضمن طرح موضوعات جدي، کسي رفتار تکفيرگونه و خود خواهانه انجام نداد. مناظره ها با رعايت حرمت طرفين برگزار شد و انصاف در قضاوتها شاخص بود. نه جيغ بنفش شنيديم و نه فرياد وامصيبتا به گوش رسيد. نقدها عمدتاً داراي محتوايي منطقي و مستدل بود و کمتر شاهد نقدهاي مخرب و ناشي از القائات بوديم. اگر اين فرض که نمايشگاه آيينه جامعه سياسي کنوني است، صحيح باشد آنگاه بايد آن را به عنوان يک دستاورد بزرگ براي دولت يازدهم قلمداد کرد.

به همين دليل مي‌شد رضايت را در چهره بازديدکننده گان تشخيص داد. در گذشته چنين تجمعاتي با شر و شور بسياري همراه بود، ولي خروجي آن صرفا التهاب و احساس ناامني بود و در نهايت هم نارضايتي بازديد کنندگان. آرامش موهبتي است که وجودش به سود همه است. اگر چه همواره اقليتي تهي و فاقد استدلال و منطق نفع و نانِ خود را در غوغا، تشنج و دعوا مي‌جويند، ولي گرانيگاه منافع ملي و توسعه کشور را آرامش تشکيل مي‌دهد؛ پس آنرا غنيمت شمرده و پاس بداريم و آفاتش را بر چينيم و اجازه دهيم نهال آرامش به درخت تنومندي تبديل شود و ميوه آن بر سر سفره فرهنگ مردم نهادينه شود.

اعتبار توافق جامع هسته‌اي

روزنامه جمهوري اسلامي در ستون سرمقاله خود نوشت:روزنامه جمهوری اسلامی؛۲۴ آبان

درحالي كه فقط يك هفته به پايان مهلت مذاكرات هسته‌اي ايران و 1+5 باقي مانده، فعاليت‌هاي موافقان و مخالفان شدت گرفته است. موافقان حل و فصل نهائي مسأله هسته‌اي ايران تلاش مي‌كنند توافق‌هاي كلي در توافق‌نامه جامع ثبت شود و در تاريخ مقرر كه سوم آذر ماه آينده است به امضاء برسد و مخالفان نيز تلاش مي‌كنند مانع اين كار شوند.

در اين ميان، تشريح بعضي مقولات براي افكار عمومي توسط رسانه‌هاي مستقل و صاحبنظران خيرخواه و منصف ضرورت دارد. زيرا آمادگي مردم براي پذيرش واقعيت‌ها مي‌تواند مقدمه خوبي براي هر اتفاقي باشد كه بر مصالح جامعه منطبق است. اين ضرورت، هنگامي مشخص‌تر مي‌شود كه به تلاش بي‌وقفه مخالفان حل و فصل نهائي مسأله هسته‌اي براي ممانعت از امضاء توافق نامه جامع و پايان يافتن اين ماجرا توجه دقيق نمائيم. اين تلاش‌ها به ويژه در بخش رسانه‌اي آن، كه متأسفانه با بي‌انصافي‌هاي زيادي همراه است، از ميزان متعارف فراتر رفته و به نوعي لشكركشي براي سركوب كردن هر نوع حركتي كه در جهت پايان دادن به اين ماجراي طولاني و مضر صورت مي‌گيرد تبديل شده است. قوياً معتقديم اظهارنظرهاي موافق و مخالف در تمام مسائل به ويژه مسائل مهم و حياتي، كه مسأله هسته‌اي يكي از آنهاست، حق همگان است و نبايد مانع آن شد. در عين حال، بر اين واقعيت نيز تأكيد داريم كه اظهارنظرها نبايد از چارچوب انصاف خارج شود و به مصالح كشور و منافع ملي لطمه وارد نمايد. درست در همين نقطه است كه روشن ساختن واقعيت‌ها براي افكار عمومي ضرورت مي‌يابد.

يكي از مقولات مهمي كه بايد افكار عمومي در جريان آن قرار داشته باشد، پاسخ به اين سؤال است كه آيا مذاكره بايد به نتيجه "برد - برد" برسد يا فقط يك طرف بايد "برد" كند و طرف ديگر حتماً بايد باخت را تحمل نمايد؟

طبيعي است هر يك از طرفين مذاكره دوست دارند "برد" با آنها باشد و طرف مقابل، باخت را بپذيرد. بنابر اين، هر جا كه مذاكره‌اي باشد هر طرف تلاش مي‌كند پيروز شود وطرف مقابل را شكست بدهد. اما از آنجا كه چنين نتيجه‌اي هميشه قابل دست‌يابي نيست، بايد معياري براي واقعي ساختن مذاكرات در نظر گرفته شود. اين معيار،‌ فقط مي‌تواند رعايت قانون باشد.

در موضوع حقوق هسته‌اي ملت‌ها، آنچه مي‌تواند به عنوان معيار،‌ محور مذاكرات قرار بگيرد مقررات آژانس بين‌المللي انرژي اتمي است. بنابر اين، اگر در مذاكرات ايران و 1+5 كليه حقوق هسته‌اي ايران طبق مقررات آژانس بين‌المللي اتمي تأمين شود، بايد نتيجه اين مذاكرات را مثبت دانست. در اين ميان، طبعاً طرف مقابل نيز از اينكه مطمئن مي‌شود ايران مقررات آژانس را رعايت مي‌كند، خواسته خود را تأمين شده مي‌يابد.

در چنين وضعيتي است كه مي‌توان گفت طرفين "برد" كرده‌اند و عنوان "برد - برد" در اين وضعيت، ضمن اينكه يك عنوان صحيح است، به زيان هيچيك از طرفين نيست. از آنجا كه طرف ايراني، از رئيس‌جمهور گرفته تا رئيس گروه مذاكره كننده و اعضاء گروه همگي بارها اعلام كرده‌اند كه خط قرمزهاي ترسيم شده توسط رهبر معظم انقلاب را رعايت نموده و از هيچ حقي از حقوق ملت چشم پوشي نكرده‌اند و نخواهند كرد، طبعاً بايد مطمئن باشيم كه معيار مورد نظر در مذاكره توسط طرف ايراني رعايت شده است. اين اطمينان هنگامي بيشتر مي‌شود كه گروه مذاكره كننده ايراني با روشن‌ترين عبارات مورد تأييد رهبري قرار گرفته‌اند.

مقوله مهم ديگر، پاسخ به اين سؤال است كه آيا لازم است عموم مردم در جريان مذاكرات و توافقات باشند يا نه؟

طبيعي است كه هيچيك از جزئيات و زواياي مذاكرات و توافقات براي هميشه پنهان نخواهد ماند و در زمان لازم همگان در جريان همه چيز قرار خواهند گرفت. اينكه تا پايان مذاكرات و رسيدن به توافق جامع، جزئيات توافقات و مذاكرات اعلام نشود، با توجه به اينكه يك تصميم حكومتي اتخاذ شده توسط نظام است، هيچ منافاتي با حقوق ملت ندارد. در جريان جنگ تحميلي و در بسيار مسائل ديگر نيز تصميماتي از اين قبيل گرفته مي‌شد كه به نفع مصالح عمومي بود. روشن است كه اين جزئيات براي هميشه پنهان نمي‌مانند و هنگامي كه مسئولين نظام صلاح بدانند دسترسي به آنها براي عموم ميسر خواهد بود. بدين ترتيب، هياهوي افرادي كه به بهانه عدم انتشار جزئيات مذاكرات و توافقات، گروه مذاكره كننده را زير سؤال مي‌برند، فقط يك مغالطه و كاملاً فاقد منطق عقلاني است. بخشي از اين مغالطه همانست كه بعضي نمايندگان مجلس گفته‌اند نخست‌وزير اسرائيل از توافق‌ها خبر دارد، ولي ما خبر نداريم! پاسخ اينست كه نخست‌وزير رژيم صهيونيستي با اصل اينكه ايران بتواند به يك موفقيت برسد مخالف است و از كليات اطلاعاتي كه وزير خارجه آمريكا در اختيار او قرار داده خشمگين شده و آن سخنان را گفته است. حيف است شما خود را با كسي كه در صف اول دشمنان ملت ايران و بدخواهان نظام جمهوري اسلامي قرار دارد مقايسه كنيد.

و سومين مقوله، ميزان اعتبار و استحكام توافقي است كه صورت مي‌گيرد. از آنجا كه گروه مذاكره كننده ايراني از آغاز كار تا امروز و تا پايان همواره در چارچوب رهنمودهاي رهبري عمل كرده و خواهد كرد، طبعاً توافقي كه حاصل مي‌شود، ‌در همين چارچوب خواهد بود و به همين دليل مي‌تواند از استحكام بالائي برخوردار باشد. بدين ترتيب، افرادي كه به شكل‌هاي مختلف تلاش مي‌كنند عملكرد گروه مذاكره كننده را زير سؤال ببرند، به راه خطا مي‌روند.

نكته جالب اينست كه عموم مردم از عملكرد گروه مذاكره كننده رضايت دارند و خواهان حل و فصل نهائي مسأله هسته‌اي مي‌باشند. بنابر اين، كساني كه تلاش مي‌كنند مانع توافق جامع شوند و براي رسيدن به اين هدف خود از اهرم‌هائي همچون مجلس شوراي اسلامي استفاده مي‌كنند بايد به اين واقعيت توجه داشته باشند كه نتيجه مذاكرات، اعتبار خود را از رهبري و مردم مي‌گيرد،اعتباري كه با چنان اهرم‌هائي نمي‌توان آن را زير سؤال برد. منافع ملي و مصالح عمومي ايجاب مي‌كند همگان به تصميم نظام در مورد نتايج مذاكرات هسته‌اي پاي‌بندي نشان دهند و وحدت كلمه خود را در اين زمينه، كه يكي از مهم‌ترين موضوعات ملي است، به ظهور برسانند.

مذاکرات اتمي و قانون انتشار و دسترسي آزاد به اطلاعات‏

روزنامه رسالت در ستون سرمقاله خود آورد:روزنامه رسالت؛۲۴ آبان

‏ قضيه ‏1. پروژه مهم و تعيين کننده "نرمش قهرمانانه"، که از سخنراني نوروزي-رضوي فروردين ماه 1392 آيت ا... سيد علي حسيني خامنه‌اي، مقام معظم رهبري، آغاز شد، تا ايستگاه مذاکرات اتمي مسقط پيش آمده است، و در آستانه نتيجه بخشي است. 2. چه اين مذاکرات به توافق بينجامد، و چه به پيمان منتهي نگردد، با شرايط فعلي، پروژه "نرمش قهرمانانه" نتايج درخشاني براي ملت ما به بار آورده است؛ ...

3. اگر به توافق بينجامد، جمهوري اسلامي ايران با گذر از آپارتايد "سعدآباد" که حتي حضور يک سانتريفيوژ در ايران را مجاز نمي‌شمرد و حتي حق تحقيق و توسعه را به ما نمي‌داد، حق قانوني غني سازي خود را به کرسي نشانده است، غني سازي صنعتي خود را در کوتاه مدت و بلندمدت تضمين و اجرايي کرده است، و خود را از محاق محاصره و حکم وحشيانه تحريم رهانيده است.

4. اگر هم مذاکرات به پيمان منتهي نگردد، جمهوري اسلامي ايران، در صف ممالک پنج به علاوه يک، شکافي ترميم ناشدني ايجاد کرده، آمريکا را منزوي ساخته، و حلقه محاصره را شکافته است، حق غني سازي خود را به کرسي نشانده است، و به عيني‌ترين وجه، حقانيت مبارزه خود با شيطان بزرگ را براي نسل آينده اين کشور ترسيم نموده است. خلاصه کار به جايي رسيده که کشورهاي پنج به علاوه يک فهميده‌اند که عدم توافق، بي‌گمان و در بلند مدت به نفع ايران است، و بهتر است آن‌ها حقوق ايران را به رسميت بشناسند و امتيازات لازم را به طرف ايراني بسپارند.

5. قراين متعدد و مکرر، نشان داده و مي‌دهند که، تيم مذاکرات، تحت اشراف مقام معظم رهبري، روند مذاکرات را به پيش مي‌برند. مع الوصف، نظر به اينکه اين مذاکرات، مهم‌ترين مذاکرات سياسي 100 ساله اخير اين کشور است، تدبير مقام معظم رهبري اين بوده است که، دو فرايند موازي، در جريان مذاکرات و نرمش قهرمانانه، توأمان پيش برود؛ آيت الله سيد علي حسيني خامنه‌اي، مقام معظم رهبري، مورخ دوازده آبان سال نود و دو، به اين دو تدبير موازي اصرار ورزيدند. تدبير نخست، حمايت از تيم مذاکره کننده بود، و تدبير دوم، توصيه به "مردم و مسئولان و بويژه جوانان" که آگاهي و هوشياري خود را حفظ کنند: "ما از هر اقدام مسئولان که در جهت مصلحت کشور باشد، حمايت مي‌کنيم، اما اين توصيه را هم به مردم و مسئولان و بويژه جوانان، داريم که چشم‌هاي خود را کاملاً باز کنيد، زيرا تنها راه رسيدن به اهداف ملت، حفظ آگاهي و هوشياري است" (وبگاه ‏leader.ir، بيانات شماره 11230).

6. تأکيد و تکرار: نکته اول که در آن زمان خيلي برجسته شد، حمايت از تيم مذاکره کننده بود، و نکته دوم، که فراموش شده بود و

دلواپس ها در همايش خود بر آن تأکيد ورزيدند، توصيه به "مردم و مسئولان و بويژه جوانان" بود که آگاهي و هوشياري خود را حفظ کنند. تأکيد و تکرار: "...اين توصيه را هم به مردم و مسئولان و بويژه جوانان، داريم که چشم‌هاي خود را کاملاً باز کنيد، زيرا تنها راه رسيدن به اهداف ملت، حفظ آگاهي و هوشياري است".

‏‏ رئيس جمهور روحاني پس از شش ماه به حق دلواپسي دلواپس ها اذعان کرد

7. در راستاي اين تدبير مضاعف مقام معظم رهبري، دلواپس ها، در تاريخ سيزدهم ارديبهشت نود و سه، همايشي را در محل سفارت پيشين ايالات متحده، برگزار نمودند، که ارزش تاريخي داشت. مي‌گويم تاريخي، از آن جهت که، ارزش اقدام آنان با مرور تاريخ و زمان مشخص مي‌گردد. همايش دلواپس ها، از زمان تغذيه مي‌کند و بزرگ مي‌شود. در آن زمان دلواپس ها پرسشي تاريخي را مطرح کردند. پرسش ارزشمند دلواپس ها اين بود که: "بدون اطلاع از آنچه در مذاکرات مي‌گذرد، چگونه بايد آگاهي + هوشياري را حفظ کرد؟"

8. پرسش دلواپس ها همان بود که عالي مقام دکتر حسن روحاني در جلسه اخير هيئت وزيران، در روز چهارشنبه هيئت دولت مورخ 21 آبان 1393، ذيل ابلاغ آيين نامه اجرايي "قانون انتشار و دسترسي آزاد به اطلاعات"، بر همان موضع دلواپس ها ابرام ورزيدند؛ دکتر حسن روحاني به رغم لحن تند شش ماه پيش خود در حمايت از محرمانه ماندن اطلاعات مذاکرات اتمي، اکنون، و در روز بيست و يک آبان، بر لزوم پاسخگويي دولت در برابر حرف و نقد مردم تاكيد كرد و گفت: "مردم بايد از همه امور آگاه باشند و انتقادات سازنده خود را بدون دغدغه بيان کنند تا مطمئن شويم مردم سالاري ما ديني و در چارچوب قانون اساسي است". اين که مي‌گويم اقدام دلواپس ها در شش ماه قبل، يک اقدام تاريخي بود، از همين جهت بود که رئيس جمهور که شش ماه پيش به تندترين وجه دلواپس ها را مورد عتاب و خطاب قرار داد، اکنون، خود، حرف آنها را تکرار مي‌کند و تصديق مي‌نمايد.

9. خب، پس، دکتر حسن روحاني، به رغم روشي که تا کنون در زمينه مذاکرات اتمي و در بسياري زمينه‌هاي ديگر اتخاذ فرموده‌اند، در حاشيه ابلاغ "آيين نامه اجرايي قانون انتشار و دسترسي آزاد به اطلاعات" فرمودند: "مردم بايد از همه امور آگاه باشند و انتقادات سازنده خود را بدون دغدغه بيان کنند تا مطمئن شويم مردم سالاري ما ديني و در چارچوب قانون اساسي است"؛ به گمان من، عملکرد دولت محترم و شخص رئيس جمهور در جريان مذاکرات اتمي، در زمينه پرونده بورسيه ها، در زمينه پرونده کرسنت، و در بسياري زمينه‌هاي ديگر، به صراحت، ناقض قانون انتشار و دسترسي آزاد به اطلاعات است. ماده دوم از بند دوم قانون "انتشار و دسترسي آزاد به اطلاعات"، مصوب جلسه علني روز يک‌شنبه مورخ 6 بهمن ماه 1387 مجلس شوراي اسلامي، و مصوب جلسه مورخ شنبه 31 مرداد 1388 از سوي مجمع تشخيص مصلحت نظام مي‌گويد: "هر شخص ايراني، حق دسترسي به اطلاعات عمومي را دارد، مگر آنکه قانون منع کرده باشد".

10. همچنين، در تبصره ذيل ماده پنجم از همين قانون آمده است: "اطلاعاتي که متضمن حق و تکليف براي مردم است، بايد علاوه بر موارد قانوني موجود از طريق انتشار و اعلان عمومي و رسانه‌هاي همگاني به آگاهي مردم برسد".

11. نيز، بند سوم قانون مذکور، ذيل عنوان "حق دسترسي به اطلاعات"، در ماده پنجم، صراحت دارد: "موسسات عمومي مکلفند اطلاعات موضوع اين قانون را در حداقل زمان ممکن و بدون تبعيض در دسترس مردم قرار دهند".

12. وانگهي، در ماده هفتم در فصل دوم اين قانون آمده است که "موسسه عمومي نمي‌تواند از متقاضي دسترسي به اطلاعات

هيچ گونه دليل يا توجيهي جهت تقاضايش مطالبه کند".

13. و در ادامه، حتي در ماده هشتم، ضرب الاجل ده روزه براي افشاي اطلاعات مقرر گرديده است: "موسسه عمومي يا خصوصي بايد به درخواست دسترسي به اطلاعات در سريع‌ترين زمان ممکن پاسخ دهد و در هر صورت زمان پاسخ نمي‌تواند حداکثر بيش از 10 روز از زمان دريافت درخواست باشد".

14. در نهايت، هر چند که ما منشور حقوق شهروندي رئيس جمهور را مشروع نمي‌دانيم و صدور منشوري در عرض قانون اساسي را در اختيار مجلس موسسان و خبرگان قانون اساسي مي‌شمريم، اما از مقام ابراز استدلال بر وفق باور طرف مقابل، بند بيستم از منشور پيشنهادي حقوق شهروندي رئيس جمهور را نيز گواه مي‌گيريم: "هر شهروند، در وسيع‌ترين شکل و منحصراً محدود به استثنائات قانوني، حق دارد به صرف درخواست به اطلاعات و سوابق خود نزد سازمان‌هاي عمومي و دولتي و غيردولتي که به شکل مستقيم يا غيرمستقيم از منابع و امتيازات مالي عمومي استفاده مي‌کنند يا کارکردهاي عمومي دارند دسترسي داشته باشد و از تصميماتي که نهادهاي عمومي در ارتباط با ايشان اتخاذ مي‌کنند، مطلع شود. همه شهروندان حق دارند تصويري از اطلاعات، سوابق و تصميمات مزبور براي خود تهيه نمايند".

15. بدين ترتيب، در تاريخ چهارشنبه 21 آبان 1393، دکتر حسن روحاني رئيس جمهور، حق دلواپس ها را در پرسش از محتواي مذاکرات، پس از شش ماه پرخاشگري به آنها، به رسميت شناختند.

‏‏ فرجام

‏16. حد نگه داري در "هنر سياست"، سر کاميابي است. کلاً حد نگه داري و تقوا و پرهيزگاري در هر حيطه‌اي کليد توفيق است، ولي در "هنر سياست"، از آن رو که محل تلاقي انبوهي انسان پيچيده است که هر يک از آنها منبع پيچيدگي‌هاي بسيار هستند، حد نگه داري اهميت مضاعف مي‌يابد.

17. حالا، و پس از تصديق دولتمردان، موضع دلواپس ها، بايد همچنان، موضع "پرسشگري" باشد، نه "پرخاشگري"؛ تا دلواپسي، يک موضع تاريخي بماند. علي الاصول، دلواپس ها از پروژه نرمش قهرمانانه حمايت مي‌کنند. علي الاصول، دلواپس ها به تيم

مذاکره کننده اتمي اعتماد دارند، و از آنها حمايت مي‌ورزند. علي الاصول، دلواپس ها، تيم مذاکره کننده هسته‌اي ايران را به خيانت متهم نمي‌نمايند. و علي الاصول، دلواپس ها، براي تيم مذاکره کننده اتمي دعا مي‌کنند. اما در عين حال،

دلواپس ها حق انتشار و دسترسي آزاد به اطلاعات مربوط به مذاکرات را براي خود محفوظ مي‌دارند، حتي پيش از آنکه حقوقدانان بر اين حق اذعان نمايند.

18. بايد به "دلواپس"ها آفرين بگوييم. آنها، واژه "دلواپس" را وارد فرهنگ گفتگوهاي هسته‌اي اين کشور کردند، تا لااقل، مردم دنيا بدانند که در ايران، جماعتي "معتدل" واقعي بودند که بدون آنکه چوب لاي چرخ تيم مذاکره کننده بگذارند، لااقل خواهان دفاع از حقوق قانوني افشاي اطلاعات خود هستند. اين جماعت به راستي "معتدل"، عنوان بسيار معتدل "دلواپس" را براي خود برگزيدند.

آنها از بين اين همه عنوان، مانند "منتقد" و "مبارز" و "مخالف" و...، عنوان مليح و معتدل "دلواپس" را براي خود برگزيدند.

19. بايد به "دلواپس"ها آفرين بگوييم. آنها براي چندمين بار ثابت کردند که کساني که در اين کشور بلندترين صداي آزادي و اعتدال و گفتگو و "دانستن حق مردم است" را فرياد مي‌کردند، و حتي خود را کساني مي‌دانند که مي‌خواهند قانون "انتشار و دسترسي آزاد به اطلاعات" را احيا کنند، در عمل چگونه‌اند، و در مقابل خواست آرام مندرج در بيان "دلواپس"ها، چقدر خشن و زمخت "برخورد مي‌کنند". آنها "برخورد کردند". خيلي تند "برخورد کردند"؛ و اکنون هم افشاي اطلاعات مربوط به مذاکرات مهم اتمي که حداقل 250 ميليارد دلار ارزش اقتصادي دارد و به همه ملت مربوط است، آزموني است براي ادعاي آنها.

کد خبر 277845

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha