همشهری آنلاین: واکنش مردمی به حوادث فرودگاه جده، دخالت عربستان در یمن و ... از جمله موضوعاتی بودند که در ستون سرمقاله برخی از روزنامه‌های صبح یکشنبه-۲۳ فروردین-جای گرفتند.

محمدعلی سبحانی-مدیرکل پیشین خاورمیانه وزارت خارجه در ستون سرمقاله روزنامه شرق با تيتر«اجماع برای دفاع از حیثیت ملی» نوشت:روزنامه شرق؛۲۳ فروردین

ماجراجویی عربستان ‌سعودی در یمن تا امروز تقریبا ناکام مانده است و در عین حال با درنظرداشتن شرایط این کشور و منطقه، احتمال رسیدن متجاوزان به اهداف خود در یمن، بعید به نظر می‌رسد. سعودی‌ها و مجموعه کشورهای همسو با آنها به دنبال این هستند که ایران را متهم کرده و کشورمان را عامل حوادث یمن معرفی کنند، درحالی‌که همان‌طور که در یادداشت روز ١٥فروردین‌ماه در «شرق» تاکید داشتم، ریشه حوادث یمن را باید در تاریخ این کشور جست‌وجو کرد. درعین‌حال، واقعه هولناک اهانت به دو زائر نوجوان ایرانی خانه خدا در فرودگاه جده، فضای تنفر نسبت به عربستان را در میان مردم ایران به شدت گسترش داد و این احتمال دور از ذهن نیست که تداوم تنش‌آفرینی طرف سعودی، واکنش‌های غیرقابل کنترلی را به همراه داشته باشد.

مسئولان ایرانی حتما با درنظرداشتن مجموعه شرایط و درعین‌حال با صلابت برخاسته از اقتدار کشورمان، این اهانت نابخشودنی و رفتار ناشایست را که در کشور عربستان رخ داده تا رسیدن عاملان آن به مجازات متناسب با جرم، دنبال خواهند کرد. چگونه است که روش‌های خاص عربستان در آنچه جاری‌کردن احکام شریعت می‌دانند، برای جرائم بسیار کمتر از این تا قطع دست و پا یا اعدام پیش می‌رود اما در این مورد بسیار با اهمیت، هنوز مجازات عاملان مشخص نیست؟ این امیدواری وجود دارد که در هیأت حاکمه عربستان، فرد یا افراد عاقلی باقی‌مانده باشند که با عذرخواهی از ملت بزرگ ایران، متخلفان را به سزای عمل خودشان برسانند و افکار عمومی منطقه و ایران را آرام کنند. آنچه مسلم است درگیری با کشورها و افزایش اختلافات جزء سیاست‌های دولت ایران نیست اما افزایش فشار افکار عمومی و تداوم رفتار لجوجانه عربستان می‌تواند فضا را کاملا تغییر دهد.

نگارنده با توجه به تجربیات گذشته، پیشنهاد می‌کند تا دولت به سرعت وارد عمل شده و با تشکیل کمیته‌ای مرکب از تمامی دستگاه‌های مسئول با محوریت وزارت خارجه یا فرهنگ و ارشاد اسلامی، مدیریت صحنه را کاملا برعهده بگیرد. رصد دائمی تحولات مرتبط با موضوع اقدام شنیع فرودگاه جده و سایر تحولات عربستان و اطلاع‌رسانی مستقیم و سریع می‌تواند بازار شایعات را تعطیل کرده و مانع از برهم خوردن کنترل اوضاع شود. روز گذشته مردم ایران بحق در مقابل سفارت عربستان تجمع کرده و شدت عصبانیت و انزجار خود از اقدام صورت‌گرفته را نشان دادند.

 این‌روزها که شبکه‌های اجتماعی به‌صورت خودجوش همانند موضوعات ملی دیگر، به‌دنبال دفاع از حیثیت ملی ما هستند دولت هم می‌تواند به کمک افکار عمومی آمده و توان ملی را افزایش دهد. در کمیته مذکور می‌توان با دعوت از حقوقدانان مجرب بین‌المللی کشورمان، لایحه‌ای قانونی تنظیم کرد و با تحمیل مسئولیت قطعی این حادثه به حاکمیت سعودی، مانع شانه خالی‌کردن این کشور از پذیرش تعهدات بین‌المللی عربستان شد. شکایت به مجامع حقوقی جهانی باید همزمان با تبلیغات رسانه‌ای هدفمند و مستدل علیه عربستان باشد. در همین کمیته می‌توان بحث کرد که توقف سفر عمره مفرده با توجه به احتمال تکرار رفتارهایی از این دست، تا چه حد ضرورت دارد؟ عربستان‌سعودی را باید در سطح بین‌المللی مفتضح کرد و نشان داد دولتی با این حجم ادعا و داعیه پدری جهان عرب، امکان اداره فرودگاه خود را ندارد و رفتار‌های قرون وسطایی با اتباع مسلمان دیگر کشورها در آن رخ می‌دهد. در همه جای دنیا تلاش می‌شود فرودگاه‌ها به‌عنوان نماد و سمبل اخلاق، ادب، فرهنگ و تاریخ آن کشور معرفی شود اما گویا مسئولان عربستانی، به گونه‌ای دیگر می‌اندیشند. در خاتمه ذکر یک نکته ضروری‌است.

باید با نهایت دقت و بهره‌گیری از ابزارهای بین‌المللی و دیپلماتیک به احقاق حقوق حقه زائران عزیز و خانواده‌های متألم آنان پرداخت و در نظر داشت سعودی‌ها همسایه ما هستند و مسئله حج تمتع نیز مد نظر قرار دارد. باید این کشور به‌گونه‌ای مورد بازخواست منطقه‌ای و جهانی قرار گیرد که حداکثر منفعت را برای منافع ملی ما به همراه داشته باشد. درعین‌حال جریان ضددکتر ظریف و دولت هم توجه داشته باشند که افکار عمومی در جریان التزام عملی دولت یازدهم به دفاع از حقوق شهروندی ایرانیان قرار دارد. هرکس در هر لباس و کسوتی بخواهد از نمد مسائل کلان ملی و حیثیت عمومی، کلاهی برای مقاصد جناحی و تداوم رفتارهای تخریبی خود بسازد، نزد مردم ایران بی‌اعتبار خواهد شد.

  • مصاف سلاطین عیاش و پابرهنگان سلحشور

روزنامه كيهان در ستون سرمقاله‌اش نوشت:روزنامه کیهان؛۲۳ فروردین

«سعودی‌ها»، واژه‌ای بود که روز پنجشنبه چندین بار در سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامی به جای «عربستان» یا «عربستان سعودی» به کار برده شد. در واقع رژیم آل سعود از زمان پیروزی انقلاب اسلامی در ایران تاکنون به ندرت با این صراحت و تاکید از سوی رهبری انقلاب مورد خطاب و عتاب قرار گرفته است. رهبر معظم انقلاب در این میان از موضع حسن همجواری از بسیاری از موضوعات عبور می‌کردند و در همین سخنرانی هم به آن اشاره‌ای داشتند «این را همیشه می‌گفتیم که سعودی‌ها در کار سیاست خارجی‌شان یک وقار و متانتی نشان می‌دهند.» از این منظر موضع صریح و قاطع و استفاده از عباراتی نظیر «قطعا بینی سعودی‌ها به خاک مالیده خواهد شد»، بیانگر شرایط جدید منطقه است.

رژیم سعودی از دو هفته پیش بدون آنکه بهانه‌ای وجود داشته باشد، مردم مظلوم یمن را زیر بمباران‌های وحشیانه قرار داده و بدون آنکه به نتیجه‌ای دست پیدا کند هزاران زن و کودک و پیر و جوان یمنی را به خاک و خون کشیده و به زیرساخت‌های محدود این کشور لطمه فراوانی وارد کرده است. این همان رویداد جدیدی است که از نظر جهان اسلام و رهبر بیدار آن، جنایت‌‌آمیز و غیرقابل بخشش می‌باشد. موضع صریح رهبر معظم انقلاب اسلامی بیانگر آن است که دفاع از مظلوم و کشور تحت تهاجم یمن، فراتر از ملاحظاتی است که دیپلمات‌ها نوعا به آن مبتلا می‌باشند. روی دیگر ماجرا این است که ایران برای دورماندن از تیرهای تهمت آمریکا و عوامل آن، منفعل عمل نمی‌کند و به کمک برادران خود و «جوان‌های علاقه‌مند و معتقدین به منهاج امیر‌المؤمنین سلام‌الله علیه» می‌شتابد.

دو هفته پس از عملیات هوایی علیه مردم یمن، مشخص شد که آن ائتلاف منطقه‌ای که مقامات سعودی مدعی آن بودند، تحقق نیافته و میلیاردها دلاری که آنان برای محقق کردن این ائتلاف به میدان آورده بودند، نتوانسته است به پیدایی جبهه‌ای با محوریت سعودی‌ها منجر شود. ریاض گمان می‌کرد که با خلق یک 11 سپتامبر در یمن و خطرناک معرفی کردن سیطره انصارالله بر این کشور می‌تواند یک جبهه عربی اسلامی سنی با حضور کشورهای بالنسبه قدرتمندتر عربی اسلامی نظیر ترکیه، پاکستان، مصر و سودان به وجود آورده و ضمن تأمین منافع قدرت‌های غربی و صهیونیست‌ها و در نتیجه برخورداری از حمایت آنان، جبهه مقاومت اسلامی را با چالش جدی مواجه کرده و به انزوا سوق دهد. اما علی‌رغم آنکه ریاض در روزهای اول با قول مساعد این کشورها مواجه گردید و ظاهرا نقشه راهی هم برای آن به تصویب اجلاس قاهره رسید اما در عمل اکثر این کشورها خود را کنار کشیده و حضور خود را به شروطی مرتبط کردند. پاکستان که به دلیل روابط خاص نوازشریف با آل سعود بیش از دیگران در کانون توجه عملیاتی ریاض قرار داشت در نهایت «اعلام بی‌طرفی» کرد. ترکیه راه‌حل نظامی را مردود دانست و در جریان سفر به ایران روی یک نقشه راه سیاسی که متضمن حقوق نیروهای انقلاب هم باشد، صحبت کرد، سودان علی‌رغم حضور اولیه، با سقوط یکی از هواپیماهای نظامی‌اش غیرفعال شد و مصر اگرچه بر آمادگی برای ورود به عملیات نظامی زمینی- که قاعدتا منظور آن هلی‌برن تعدادی نیروی نظامی در پشت جبهه مأرب، تنها منطقه تحت سیطره مشترک القاعده و میلیشیای هادی، می‌باشد - تاکید کرد ولی در عمل کاری انجام نداد و این درحالی است که بسیاری از احزاب و شخصیت‌های برجسته مصری نظیر حسنین هیکل، ابوالفتوح، عمر موسی، محمد البرادعی و حمدین صباحی با شرکت مصر در عملیات آل سعود علیه یمن مخالفت کردند و خبرهای درون ارتش مصر نیز بر بی‌انگیزگی ارتش برای همکاری با ارتش سعودی حکایت می‌کند. با این وصف حمله نظامی عربستان به یمن اگر برای شکل‌دهی به یک جریان قدرتمند سنی برای مقابله با انقلاب اسلامی و جبهه مقاومت دنبال شده، شکست خورده و اگر برای غلبه بر انصارالله یمن هم طراحی گردیده، نتیجه‌ای دربر نداشته است.

شکست سعودی‌ها در عین حال یک موهبت مهم برای جبهه مقاومت می‌باشد. مسلما ناتوانی سعودی‌ها در این صحنه، نیروهای سیاسی وابسته به این رژیم در منطقه را سرخورده می‌کند و امید آنان به موفقیت در سایر پرونده‌ها را نیز تضعیف می‌نماید. این در حالی است که عملیات علیه یمن، اقدامات انصارالله علیه مناطق و تأسیسات سعودی‌ها را موجه می‌گرداند. باید اضافه کرد که در شعاع 200 کیلومتری شمال یمن ده‌ها مرکز حساس نظامی و غیرنظامی وجود دارند که حمله تلافی‌جویانه انصارالله و ارتش یمن می‌تواند مخاطرات امنیتی آل‌سعود را در مناطق منتهی به دریای سرخ افزایش دهد.

مشکل عمده عربستان در شکل‌دهی به یک جبهه ضدایرانی این است که بسیاری از دولت‌ها و ملت‌های منطقه می‌دانند که ایران‌هراسی یک پروژه امنیتی است که سرویس‌های اطلاعاتی غرب به منظور ایمن‌سازی مناطق و تأسیسات تحت سیطره غرب از خطر تهاجم انقلاب اسلامی و نیروها و جریانات مرتبط با آن، طراحی کرده‌اند. اکثر دولت‌های منطقه این پروژه‌ را برای خود هزینه‌ساز دانسته و با امنیت و منافع خود در تضاد می‌بینند به عنوان مثال اگر نیم‌نگاهی به پاکستان و ترکیه بیندازیم درمی‌یابیم که این دو کشور از سوی دولت‌ها و ملت‌های مخالفشان محاصره شده و تنها، مرزهایشان با ایران دارای امنیت و آرامش است. پاکستان از سوی هند و طالبان و القاعده در شرایط محاصره است و مرزهای ترکیه از سوی عراق، سوریه، یونان، قبرس و... تهدید می‌شوند.

افق اقدامات نظامی عربستان علیه یمن چیست و اقدامات نظامی عربستان علیه یمن چه سرنوشتی پیدا می‌کند؟ شواهد و قرائن می‌گویند اقدام نظامی علیه یمن نمی‌تواند «راه‌حل» تلقی شود بنابراین سعودی‌ها در نهایت ناگزیر به انتخاب یکی از این دو راهند؛ جنگ را بدون آنکه به نتیجه خاصی رسیده باشد، رها کنند و بطور یکجانبه آتش‌بس را اعلام نمایند و یا اینکه واسطه‌هایی را برای پیدا کردن «راه‌حل سیاسی» فعال نمایند و به یک حداقل‌هایی در مواجهه با انقلاب مردمی یمن دست پیدا کنند.

یک گزارش بیانگر آن است که پادشاه عربستان در روز ششم حمله هوایی علیه یمن در جلسه کابینه این کشور شرایطی را برای پایان دادن به تهاجم علیه یمن مطرح کرده است که شامل «بازگشت دولت سابق برای حکومت بر کل یمن، بازگرداندن اسلحه به دولت، عدم تهدید دولت از سوی گروه‌ها و احیاء مذاکرات گروه‌ها و دولت تحت اشراف شورای همکاری خلیج‌فارس» می‌باشد. این اظهارات اگرچه در نگاه اول، تلاش سعودی‌ها برای بازگرداندن یمن به شرایط قبل از وقوع انقلاب دوم یمن به حساب می‌آمد و در واقع احیاء «مبادره خلیجی» است اما در عین حال طرح موضوع «لزوم گفت‌وگو» و دعوت به تشکیل «دولت فراگیر» در این زمان و پس از گذشت 10 روز از عملیات نظامی هوایی، توجه سعودی‌ها به لزوم تغییر دلیل از نظامی- امنیتی به سیاسی را تداعی می‌کند. سعودی در این دوره نتوانست به یک ائتلاف واقعی علیه یمن شکل دهد و حملات هوایی آن هم نتوانست شرایط داخلی یمن را به ضرر انصارالله و متحدان آن تغییر دهد. این خود از یک طرف ناکارآمدی حمله نظامی علیه یمن را به اثبات رساند و از طرف دیگر ناکارآمدی دستگاه نظامی و اطلاعاتی آل سعود را برملا کرد.

ارتش سعودی در این حملات از «هوشمندی» برخوردار نبود. بخشی از عملیات نظامی هوایی سعودی متوجه مناطق سیاسی مثل منازل بعضی از شخصیت‌ها، کاخ‌ها، مراکز اداری و درمانی بود و این تأثیری در ضربه زدن به قدرت مقاومت مردم نداشت. درعین حال ارتش متجاوز سعودی برخلاف روش شناخته شده نظامی به نقاط ضعف یمن حمله نکرد بلکه حملات آن عمدتاً متوجه نقاط قوت یمن بود. حمله مداوم به صنعا، صعده، حدید و إب از منظر نظامی یک خطای استراتژیک به حساب می‌آید چرا که این استانها و به خصوص مراکز آنها بطور کامل در اختیار انصارالله قرار دارد و حمله به آن نمی‌تواند وضعیت را دگرگون کند. براساس منطق نظامی، حمله نظامی هوایی نوعاً باید متوجه مناطقی باشد که مخالفان انصار در آن حضور معتنابهی دارند چراکه در این نوع از عملیات‌ها به دلیل بهم‌ریختگی اوضاع پس از حمله نظامی، مخالفان گروه مسلط اگر توانمند باشند، می‌توانند شرایط را به نفع خود دگرگون نمایند.

علاوه بر این، ارتش سعودی با حمله نظامی به بعضی از مراکز درمانی، کارخانه‌های غذایی و اردوگاه پناهندگان آفریقایی‌تبار «المرزاک» در شمال یمن که به کشته شدن دستکم 45 نفر از آنان منجر شد، فشار سنگینی را بر سیستم سیاسی و نظامی سعودی وارد کرده است و این خود از ناهوشیاری رهبری نظامی در حملات علیه مناطق بمباران شده حکایت دارد.

نکته دیگر این است که ادامه پیشروی انصارالله و ارتش در 4 استان جنوبی- عدن، لحج، ابین و ضالع و سیطره بر آنان در روزهایی که سعودی مشغول بمباران مناطقی در شمال و غرب این کشور بود به خوبی بیان‌کننده آن است که تهاجم هوایی نه تنها نتوانسته است خدشه‌ای بر حاکمیت انصارالله وارد کند بلکه به پیشروی و سرعت بیشتر انصار هم منجر شده است. پیش از این، انصارالله مایل به ورود به مناطق جنوبی یمن نبود. شرایط خاصی که در عدن و مأرب به وجود آمد، انصار را ناگزیر به حرکت به سمت جنوب کرد هم اینک استان مأرب که وسعت آن حدود  17 هزار کیلومترمربع است و نزدیک به 250 هزار نفر جمعیت دارد، از سمت شمال، غرب و جنوب به محاصره ارتش و انصار درآمده است و این آخرین منطقه‌ای است که نیروهای القاعده و بقایای میلیشیای منصور هادی بر آن تسلط دارند.

از یک منظر دیگر، مردم یمن در بین کشورهایی که تحولات سریع سال 2012 را تجربه کرده، وفادارترین ملت به جریان بیداری اسلامی به حساب می‌آید. اگرچه انقلاب 2011 یمن نیز به مانند انقلاب‌های مصر، لیبی و تونس دستخوش تغییرات ماهوی گردید اما مردم یمن با انقلاب دوباره، انقلاب خود را نجات دادند، بازتولید انقلاب و بیداری اسلامی در یمن می‌تواند برای مردم مصر، تونس و لیبی درس‌آموز باشد و آنان را به حرکت دوباره تشویق کند. این موضوع قطعاً نگرانی جدی آمریکا، عربستان و... را درپی می‌آورد.

  • توهين‌هاي قومي و نژادي را ممنوع كنيم

عباس عبدي در ستون سرمقاله روزنامه اعتماد آورد:روزنامه اعتماد؛۲۳ فروردین

به نظر مي‌رسد دستگاه نظارتي دولتي آنقدر غرق در برخي نظارت‌هاي سياسي بر رسانه‌هاي غيررسمي است كه يكي از مهم‌ترين زمينه‌هاي تخلف را ناديده مي‌گيرند؛ تخلفي كه به مرور زمان تبديل به يك فرهنگ مبتذل و مخرب مي‌شود. اين فرهنگ ناهنجار چيزي نيست جز توهين به اقوام و نژادها و اديان و مولفه‌هاي مشابه متمايز‌كننده انسان‌ها. البته اين معضل مختص جامعه ما نيست و شايد هم شدت آن در ايران كمتر از ساير جوامع باشد، ولي به‌طور كلي اگر نتوانيم مانع از رشد آن شويم، دير يا زود با بحراني مواجه مي‌شويم كه امنيت و ثبات ما و از آن مهم‌تر بنيان‌هاي اخلاقي ما را در خطر قرار خواهد داد. در قانون اساسي و قوانين عادي منع توهين‌ها متوجه اشخاص و مقامات سياسي و نهادهاي مذهبي است و اشاره‌اي به نفي توهين‌هاي نژادي و زباني و قومي نشده است، هرچند بعدها در قانون مطبوعات چند مورد به اين مجموعه اضافه شد و در برخي آيين‌نامه‌هاي دولتي نيز بر ممنوعيت اقداماتي كه با تحريك و اختلاف نژادي و استهزاي آنان همراه باشد تاكيد شده است ولي اين موارد، به معناي منع قانوني و تلقي شدن جرم نيست. اگر ٥٠ سال پيش از كسي پرسيده مي‌شد كه خطرات زيست محيطي براي ايران چقدر است، افراد اندكي متوجه اين مساله بودند، ولي امروز، حتي روستاهاي دورافتاده نيز از اين خطر و آلودگي محيط زيست مصون نيستند چه رسد به شهرهاي بزرگ، زيرا مشكلات اندك‌اندك بزرگ مي‌شوند.

مشكلاتي كه در ابتداي راه، قابل حل و درمان بود در ميانه و پايان راه به معضلات بزرگ و غيرقابل حل تبديل مي‌شوند. اگر آلودگي‌هاي محيط زيستي تبديل به يكي از مشكلات و مسائل مهم ما شد، به دليل بي‌توجهي در گذشته بوده، اكنون نيز ترديد نبايد داشت كه در سال‌هاي نه‌چندان طولاني با مسائل قومي و مذهبي مواجه خواهيم شد؛ مسائلي كه امروز قابل حل است، ولي معلوم نيست كه فردا هم قابل حل باشد. گره‌هايي است كه امروز با دست و به سادگي قابل باز شدن است ولي معلوم نيست كه فرداي روزگار با دندان هم بتوان بازشان كرد. در سال ١٣٨٥، انتشار يك كاريكاتور در روزنامه ايران موجب بحراني امنيتي و ملي شد، همان موقع طرحي در نفي توهين قومي ارايه شد، ولي در عمل پيشرفتي ديده نشد، اكنون در مرحله حساس‌تري هستيم. اين موضوع نه فقط مساله ايران كه در جهان غرب هم حساسيت‌هاي خود را دارد. بخشي از علل بحران‌هاي امنيتي غرب ريشه در اين تفاوت‌هاي قومي و نژادي و مذهبي و ناديده گرفته شدن آنها يا تحقير و توهين به آنها دارد.

متاسفانه در ايران واكنش‌هاي ما چه در عرصه حكومتي و چه در عرصه مدني و حتي روشنفكري در اين زمينه بسيار كم‌رنگ است. تاسف‌بارتر اينكه در گذشته برخي از پيشگامان روشنفكري ما خودشان آتش‌بيار اين معركه بودند. چندي پيش يكي از دست‌اندركاران، اوباما را كاكاسياه ناميد كه آشكارا توهين نژادي است و اگر در جامعه پيشرفته بود، تبعات سنگيني متوجه او مي‌شد. اكنون هم اختلافات گوناگون با كشورهاي منطقه زمينه را براي رشد توهين‌هاي نژادي و قومي در رسانه‌هاي غيررسمي مثل وايبر و وبلاگ‌ها فراهم كرده است. اين اتفاقات در زمينه‌هايي همچون فوتبال كه گروه‌هاي اجتماعي غيرمسوول‌تري در آن فعال هستند، بيشتر مشاهده مي‌شود. براي نمونه وقتي يك تيم ايراني با يك تيم عربي به ويژه سعودي مسابقه دارد، رجزخواني‌هاي مبتذل خود را آغاز مي‌كنند.

 شعارهاي مبتذلي كه در اين مورد سر دادند جملگي حكايت از ظرفيت بروز اين بيماري در جامعه ايران دارد. حتي اگر بخش قابل توجهي از هموطنان ما عرب نبودند، باز هم اين نوع توهين‌ها خلاف انسانيت و ارزش‌هاي اسلامي و نيز ارزش‌هاي يك جامعه متمدن است، چه رسد به اينكه بخش قابل توجهي از مردم يك استان ايران از اين قوم هستند. اگر چه اين نوع رفتارها بيشتر از سوي طبقات محروم جامعه بروز مي‌كند كه در پي پوشاندن شكست‌ها و ناكامي‌هاي خويش هستند، ولي در ادامه ممكن است به يك ذهنيت فرهنگي تبديل شود و سايرين را هم آلوده كند همچنان كه در ايران تا حدي شده است. اين نوع نگرش‌ها در محيط‌هاي غيرمسوول و بدون نظارت به سرعت رشد مي‌كند. به همين دليل است كه محيط‌هاي ورزشي و استاديوم‌ها بيش از ساير محيط‌ها براي شكل‌گيري آنها مستعد هستند.

بنابراين پيشنهاد موكد اين است كه براي مقابله با شكل‌گيري و رسوب اين فرهنگ و رفتار زننده، قانون متناسبي در نفي هرگونه تحقير و توهين (غيرشخصي) تدوين و از آن مهم‌تر اينكه با قاطعيت اجرا شود. جامعه ايراني در طول تاريخ خود جامعه‌اي متكثر بوده و بايد به همه احترام گذاشت، با اين حال اگر چنين كثرتي هم در جامعه ايران نبود بايد عليه اين رفتارها موضع گرفت و عاملان آن را مجازات كرد و به‌طور طبيعي و در اقدامات پيشگيرانه، اگر به اسلام معتقديم وجود اين تفاوت‌ها را براساس آيه شريفه، «انا خلقناكم من ذكر و انثي و جعلناكم شعوبا و قبائل لتعارفوا ان اكرمكم عندالله اتقاكم» به فرزندان‌مان آموزش دهيم و آن ويژگي‌ها را عامل برتري بر يكديگر ندانيم و اگر هم خود را متمدن مي‌دانيم بايد بپذيريم كه يك ارزش قطعي براي شناسايي يك جامعه متمدن از غير آن ميزان مخالفت آنها با برتري‌هاي نژادي و... است. اگر هم فقط قلب ما براي كشورمان مي‌تپد باور كنيم كه جامعه ايران در طول تاريخ خود متكثر بوده و اكنون هم بقاي آن در احترام گذاشتن به اين تكثر است.

  • زوایای پیدا و پنهان واکنش‌ مردمی

 حسن وزینی در ستون سرمقاله روزنامه ايران نوشت:روزنامه ایران؛۲۳ فروردین

اعتراض‌های رسمی و مردمی به ماجرای تأسف‌بار فرودگاه جده در روزهای اخیر ابعاد قابل تأملی دارد. افکار عمومی به حق تحت تأثیر اقدام غیراخلاقی مأموران سعودی قرار دارد که با سوء استفاده از موقعیت و جایگاه خود به دو تن از شهروندان ایرانی تعرض کرده‌اند. شدت اعتراض‌ها نشان دهنده روح بیدار و نارضایتی انباشته ایرانی‌ها از نادیده گرفتن الزامات میزبانی حرمین شریف در مکه و مدینه از سوی دولت عربستان است که پیش از این بارها به زبان دیپلماتیک به آنها تذکر داده شده اما به اندازه کافی جدی گرفته نشده و بعضاً در قبال اجرای این تذکرات مانع‌تراشی و کارشکنی از سوی برخی مقامات کم تجربه این کشور صورت گرفته است. با وجود ضرورت حمایت از این واکنش‌ها، چند نکته نیز گفتنی است تا مانع برداشت‌ها و بهره‌برداری نادرست از این اقدام مردمی شود.

1- کسی نمی‌تواند اعتراض مردم در شبکه‌های اجتماعی و زیر پوست جامعه را نادیده بگیرد. این اعتراض به‌حق است و در حکم دفاع از شأن انسانی و حرمت شرعی عمل وقیحی است که در فرودگاه ریاض رخ داده است.

2- نمی‌توان فراموش کرد که ایرانیان با تحمل چه مشقاتی به زیارت مکه و مدینه و حج عمره و حتی حج تمتع نائل می‌گردند و چه بسا بخشی از شدت اعتراض‌ها به رفتار گذشته دولتمردان عربستان در مقابل حجاج ایرانی برمی‌گردد که آن هم نیازمند اصلاح از سوی ریاض است.

3- سیاست‌های نادرست و ضد ایرانی دولت ریاض در سال‌ها و بخصوص ماه‌های اخیر در مقابل دیپلماسی هسته‌ای کشورمان امروز بر همگان آشکار است و همان طور که رهبر معظم انقلاب تأکید کردند، آنها وقار و متانت در سیاست خارجی را کنار گذاشته‌ و فرصت رفتارهای غیرانسانی را برای متخلفان و تندروها فراهم ساخته‌اند.

4- همزمان با اعتراض‌های مردمی، موضع رسمی کشور از قبیل اعتراض فوری، پیگیری ویژه، فراخوانی و احضار سفیر این کشور و تأکید بر ضرورت مجازات شدید عاملان اقدام وقیح نباید در حاشیه قرار گیرد و چنین القا شود که نهاد‌های رسمی کشور سکوت پیشه کرده‌اند.

5- دیپلماسی اعم از شیوه‌ها و تاکتیک‌هایی است که منجر به تأمین خواسته یا حق کشوری می‌شود. هیچ تنافری بین اعتراضات مردمی و پیگیری‌های رسمی دستگاه دیپلماسی در این باره وجود ندارد و هر دو جزیی از دیپلماسی کشور است.

6- بر اساس مواضع رسمی و اعلامی، دولت ریاض این رفتار مأموران سعودی را محکوم کرده و وعده جدی داده‌اند که «متهمان را به اشد مجازات» برسانند. بنابراین تمرکز مطالبات ما برعملی شدن این وعده و اصلاح سایر رفتارهای آزار دهنده مأموران آنها موجب نتیجه بخش بودن اعتراضات می‌باشد. درخواست توقف حج عمره نیازمند ملاحظات گسترده‌ای است.

7 - متأسفانه معدود رسانه‌های رسمی و غیر رسمی به گونه‌ای رفتار می‌کنند که بیم آن می‌رود توجه به اصل وحدت مسلمانان بخصوص شیعه و سنی که مورد تأکید عالمان و بزرگان حوزه و بخصوص رهبری انقلاب می‌باشد، در حاشیه قرار گیرد. لازم است مرزهای دقیق این اعتراض با مردم اهل سنت عربستان و فراتر از آن با ملت‌های عرب رعایت شود چرا که مخاطب این اعتراض مأموران متخلف و دولتمردان جوان و کم تجربه این کشور هستند نه مردم عربستان و جوامع و کشورهای عربی.

8 - خوشبختانه در شبکه‌های اجتماعی و سایر محیط‌هایی که افکار عمومی در آن تبادل نظر می‌کنند، بسیاری از مردم مراقبند که از این اعتراض‌ها بهره‌برداری و سوءاستفاده سیاسی نشود. شایسته است که این هشدار در گوش شماری از افراد و جریان‌هایی که می‌خواهند از نمد این اعتراض‌ها کلاهی برای منافع سیاسی خود بدوزند، بازگو شود که اینجا جایی برای تسویه حساب و قیاس‌های مع‌الفارق نیست. برخی با نادیده انگاشتن اقدامات دیپلماتیک دولت در ماجرای ریاض در فضایی هیجانی، دولت و حاکمیت را زیر سؤال می‌برند. این دسته باید مراقبت کنند که در صدر صف معترضان برخی از مراجع عظام تقلید حضور دارند و آنان و همین طور مردم معترض دنبال بهره‌برداری سیاسی و یا تضعیف دولت نیستند.

9 - در پایان نباید از این موضوع غفلت کرد که تندترین واکنش‌ها از طریق مجاری رسمی علیه این رفتار صورت گرفته است اما متأسفانه این واکنش بدرستی به افکار عمومی منتقل نشده و ضرورت دارد اطلاع‌رسانی دقیق و مستقیم به افکار عمومی صورت بگیرد تا زمینه برخی بهره‌برداری‌ها و سوءاستفاده‌ها نیز فراهم نماند.

کد خبر 291934

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار ارتباطات و فناوری

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha