پنجشنبه ۲۵ آذر ۱۳۹۵ - ۰۷:۰۰
۰ نفر

همشهری آنلاین: گرایش‌های نو در شعر آلمانی‌زبان عنوان نشست هفتگی شهر کتاب بود که با حضور یان واگنر، شاعر جوان آلمانی و علی‌ عبداللهی، مترجم، سه‌شنبه، ۲۳ آذر در شهر کتاب برگزار شد.

رنگین‌کمانی از سنت و تجربه‌گرایی

در این نشست علاوه بر شعرخوانی، گفت‌وگوهایی نیز در مورد شعر معاصر آلمان صورت گرفت.

در آغاز علی‌اصغر محمدخانی، معاون فرهنگی شهر کتاب، گفت: علی غضنفری در کتاب شعر آلمانی، از آغاز تا امروز، دوره‌های شعر آلمانی را به ترتیب زیر برشمرده است: قرون وسطی، دوره‌ اصلاح‌طلبی و انسانگرایی رنسانس، عصر باروک، عصر روشنگرایی، عصر طغیان و فشار و عصر کلاسیک وایمار، عصر رمانتیک، عصر واقعگرایی و طبیعت‌گرایی، عصر سمبولیسم، اکسپرسیونیسم و دوره ناسیونال سوسیال و سرانجام عصر جدید. پس از پایان جنگ جهانی دوم ادبیات آلمان از نقطه صفر آغاز شد و عشق به طبیعت، واقعگرایی و نواندیشی در این شعر خود را نشان داد.

محمدخانی در ادامه واگنر را چنین معرفی کرد: یان واگنر از شاعران امروز آلمان، دانش‌آموخته ادبیات انگلیسی است. در سال ۲۰۰۱ نخستین مجموعه شعرش را منتشر کرد و علاوه بر شاعری، به مترجمی و نویسندگی نیز می‌پردازد. زبانی روان و رسا بر شعرش حاکم است و می‌کوشد در تحلیل مسائل اجتماعی از طبیعت بهره ببرد.

علی عبداللهی در معرفی واگنر گفت: وی که متولد ۱۹۷۱ است، نخستین شاعری است که توانست جایزه کتاب لیپزیک را بگیرد. پیشتر این جایزه به رمان‌های خانوادگی تعلق می‌گرفت. او شعرهای بسیاری دارد که در مورد گل‌ها و حیوانات است و دریافت‌های شخصی وی را از جهان پیرامون نشان می‌دهد. برخی گرایش وی به طبیعت را نقد می‌کنند و می‌گویند این دیدگاه باعث بی‌اعتنایی به مسائل اجتماعی می‌شود.

عبداللهی افزود: واگنر در ردیف شعرایی قرار دارد که تمایل دارند به شعر کلاسیک آلمانی نظری داشته باشند. در شعرهای او به‌ظاهر نشانی از بازی‌های زبانی نیست؛ اما عناصر شعری وی بسیار شخصی و جزء‌نگرانه است. شعرهای وی سرشار از عناصر جزءنگرانه است و آکنده از مواردی است که در نگاه اول به‌روشنی نمی‌توان فهمید.

در ادامه‌ی نشست، واگنر چند نمونه از آثارش را خواند و عبداللهی برگردان فارسی آن‌ها را ارائه کرد. سپس واگنر گفت: در پانزده سال گذشته شعر آلمانی هرگز تا این حد زنده، متنوع و دارای گرایش‌های متعدد نبوده است. طبقه‌بندی شاعران امروز کار دشواری است؛ زیرا همه در حال دگرگونی هستند. دو گرایش عمده در شعر امروز آلمان هست: نخست کسانی که دنبال تجربه‌های جدید هستند و دیگر کسانی که نگاه به سنت دارند و حتی می‌خواهند به سنت‌های شعری برگردند. این دو جریان عمده، همزمان در این روزگار هستند. دوستداران سنت طبعاً دنبال دستاوردهای گذشتگان و نوکردن آن‌ها هستند. بسیاری هستند که دوست ندارند در یک مکتب متوقف شوند و همین نکته چیزی است که به شعر آن‌ها تنوع و غنا می‌بخشد.

واگنر خاطرنشان کرد: کسانی دیگری هم هستند که هم تجارب نو و هم سنت‌های گذشتگان را در هم می‌آمیزند. این‌ها هم به زبان نگاه می‌کنند و هم به تجارب جهانی. این‌ها می‌دانند که با زبان چه بکنند، کجا نوآوری کنند و چگونه به مضامینی بپردازند که اقبال مخاطبان را در پی داشته باشد. اما به‌هرحال اغلب کتاب‌های شعر، حتی از شاعران موفق نیز تیراژی حدود هزار نسخه دارند.

واگنر درخصوص آغاز شاعری‌اش گفت: در پانزده سالگی شعر را با سروده‌هایی که می‌شود گفت وحشتناک بودند آغاز کردم. سعی می‌کردم پیشداوری‌هایم را در شعرم بیاورم. در آغاز شاعری، هر کتاب شعری را که می‌خواندم و می‌پسندیدم، حس می‌کردم کاش آن شعر را من می‌گفتم و این‌طور قدم در راه شاعری گذاشتم. اما وقتی توانستم مسیر جست‌وجوهای شخصی‌ام را پیدا کنم که گئورگ هایم و گئورگ کراک را شناختم. این‌ها از اولین شاعران اکسپرسیونیست آلمان هستند. شعر انگلیسی هم برای من مهم است؛ خاصه شاعر رمانتیک انگلیسی، جان کیتز. طبیعی است همه‌ شاعران مهم یک سنت را باید خواند. همه‌ شاعران هم به صورت طبیعی کلاسیک‌ها را می‌خوانند و در آلمان هم گوته و هولدرلین، کلاسیک‌های شعر آلمانی هستند. از اوایل قرن بیستم هم برتولت برشت، گتفرید بن و پل سلان شاعران پرمخاطب شعر آلمانی هستند. هر کسی در آلمان باید این‌ها را بخواند و نمی‌توان از کنارشان رد شد.

واگنر از فرانسیس پونژ و شعر او یاد کرد و گفت: پونژ می‌گوید ما پدیده‌ها و اشیا را می‌بینیم و بعد از آن‌ها فاصله می‌گیریم و سپس با حوصله درباره‌شان می‌نویسیم. در آلمان شعر جهان خیلی ترجمه می‌شود. سنت ترجمه شعر در آلمان نیرومند است. خیلی از شاعران جوان مترجم هم هستند و از زبان‌هایی مثل چینی، روسی و زبان‌های اروپایی ترجمه می‌کنند. نه‌تنها سنت شعر آلمانی در شعر آلمان مؤثر است، بلکه دستاوردهای شعر جهانی هم بر شعر آلمان اثر گذاشته است. وقتی شعرهایی را که در آسیا و آمریکای لاتین نوشته شده است می‌خوانیم، حوزه‌ دید ما وسیع‌تر می‌شود و خوشبختانه ارتباط نزدیک بین شاعران معاصر آلمان با دیگر شاعران جهان برقرار است. ما با هم آشنا می‌شویم و از تجارب هم بهره می‌بریم.

وی خاطرنشان کرد: شاعرانی که جز به عناصر زبان به چیز دیگری نمی‌اندیشند هم در شعر آلمانی از دهه شصت سال‌های ۱۹۰۰ حضور داشته‌اند. البته رویکردهای آن‌ها هرگز یکسان نبوده است.

واگنر درباره شناختش از شعر فارسی گفت: زبان فارسی نمی‌دانم، اما ترجمه‌هایی را که از شعر فارسی به آلمان شده خوانده‌ام. ترجمه‌های حافظ و مولوی را خوانده‌ام؛ هرچند این ترجمه‌ها قدیمی‌اند و ما نمی‌دانیم چقدر اعتبار دارند. ترجمه‌هایی از فروغ فرخزاد و احمد شاملو را خوانده‌ام. ترجمه‌ شعرهای شاملو خیلی خوب است. ترجمه انگلیسی شعرهای اسماعیل خویی را خوانده‌ام. دوازده‌ سال پیش نشریه‌ای ویژه‌نامه‌ای برای شعر فارسی منتشر کرد و من تصویری کلی از شعر فارسی با کمک همان نشریه به دست آوردم. سیمین بهبهانی را هم می‌شناسم و ترجمه شعرش را خوانده‌ام. به‌هرحال از دریچه‌ای به جهان شعر فارسی نگاه کرده‌ام.

وی در مورد نسبت سیاست، طبیعت و شعر هم گفت: موضوعاتی که در مورد طبیعت هست، در نهایت به جامعه هم ربط پیدا می‌کند. اگر بخواهم درباره‌ سنت طبیعت‌گرایی صحبت کنم، باید از پیترهوخل نام ببرم. وی طبیعت را به عنوان طبیعت صرف در نظر نمی‌گرفت؛ بلکه پدیده‌ای تاریخمند می‌دانست و دارای رابطه با انسان. وقتی می‌خواهیم از طبیعت صحبت کنیم، دریافت‌های ما وارد شعر می‌شود.

کد خبر 355634

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha