او ميگويد: «تا زمانيکه به ايستگاه کينگز کراس رسيدم، هري پاتر و بيشتر شخصيتهاي داستان در ذهنم شکل گرفته بودند.»
داستانهاي هري پاتر را انقلابي در ادبيات فانتزي نوجوانانه ميدانند. با اين حال در اين يادداشت ميخواهم به جاي تکرار مطالب قبلاً گفتهشده، بهعنوان نوجواني که از مطالعهي اين داستانها لذت برده، كتابهاي هري پاتر را بررسي کنم.
يکي از چيزهايي که هري پاتر را از باقي داستانهاي فانتزي جدا ميکند، قابللمسبودن آن است. هري نوجواني است مانند بسياري از ما که در ابتدا هيچچيز عجيبي او را از بقيه افراد جدا نميکند.
ناگهان به شکل معجزهآسايي همهچيز تغيير ميکند و او وارد دنيايي عجيب و جادويي ميشود: چيزي که گاهي آرزوي بسياري از ماست براي رهايي از زندگي واقعي و روزمره. همين باعث ميشود که داستان را باور کنيم و بخواهيم با خواندن آن به رؤياهايمان جامهي حقيقت بپوشانيم.
يکي ديگر از ويژگيهاي كتابهاي رولينگ باورپذيربودن مکانها و وقايع و پديدههاي جادويي است. مثلاً توصيف بازي كوييدچ در داستان آنقدر واقعي است كه در زنگهاي ورزش ميخواستم با جاروي دستهبلند سرايدار دبستانمان، مانند هري پاتر پرواز کنم!
موضوع ديگري كه نوشتههاي رولينگ را باورپذير ميكند، شخصيتپردازي است. ما براي هرکدام از شخصيتهاي داستانها معادلي در دنياي واقعي مييابيم. براي مثال معلمي را از سالهاي گذشته بهخاطر دارم که شبيه پرفسور لاکهارت بود.
از ديگر ويژگيهاي داستان هري پاتر معماهاي زيادي است كه در طول داستان مطرح ميشود. هر معما در راستاي خط اصلي داستان است. نقطهي اوج داستان حل اين معماست. رولينگ در داستان تعليق ايجاد ميكند و همين موضوع، اين معماها را براي مخاطب جذابتر و پيچيدهتر ميکند، طوريکه تا پايان داستان و فهميدن پاسخ معما نميتوانيد لحظهاي کتاب را کنار بگذاريد.
سيدمحمدصادق كاشفيمفرد، 16ساله
خبرنگار افتخاري از كرج
نظر شما