جمعه ۲۵ خرداد ۱۳۹۷ - ۰۴:۴۱
۰ نفر

تو حتماً با بچه‌های زیادی مثل من مواجه بوده‌ و هستی؛ بچه‌هایی که با تو شروع می‌کنند و بعد آن‌قدر غرق نوشتن می‌شوند که برای نوشتن از خودشان، وقت کم می‌آورند و مطمئنم آن بچه‌ها را درک کرده‌ای و می‌کنی.

دوچرخه شماره ۹۲۵

تمام روزهايم جز ساعت‌هاي مدرسه با نوشتن سپري مي‌شود؛ در قالب‌ها و براي مخاطب‌هاي مختلف. اين كار خوشحالم مي‌کند، چون به آرزوهايم نزديک‌تر مي‌شوم.

شعر هم‌چنان پناهگاه امني است برايم و هر روز، حتي اگر ننويسم، به نوشتنش فکر مي‌کنم. تمام تلاشم اين است که نگذارم شعر از من پر بکشد و تمام تلاشم اين است که برايت زياد بنويسم و ارتباطمان مستحکم بماند. يكي از 17 آرزوي 17سالگي‌ام اين است که با دوچرخه دوست‌تر باشم. 

 

بهنام عبداللهي، 17ساله

خبرنگار افتخاري از تبريز

 

  • بعضي‌ لحظه‌ها

بعضي لحظه‌ها واقعاً لحظه‌اند! همين الآن، بعد از گرفتن هديه‌‌ي مسابقه، از پله‌ها اومدم بالا و بي‌خيال امتحان فيزيك و رياضي و... مي‌خوام براي تو بنويسم؛ براي تو كه اين لحظه‌ي فوق‌العاده رو بهم هديه كردي! تمام تلاشم رو مي‌كنم مثل يه دوست واقعي هميشه در كنارت باشم و پابه‌پاي تو ركاب بزنم!

 

مريم محمودصفت، 16ساله

خبرنگار افتخاري از لنگرود

 

  • دوچرخه است ديگر 

ممنون که دوست خوب نوجوانی‌هایم بودی و در جوانی کنارم می‌مانی. دیروز مثل هفته‌های پیش آرزو کردم زودتر پنج‌شنبه بیاید، اما چیزي به من گفت هیچ حواست هست این هفته آخرین هفته‌اي است که سر کلاس می‌نشینی، آخرین هفته‌اي که می‌توانی در مدرسه شیطنت کنی؟ من هم به او گفتم: دوچرخه است دیگر!

دوچرخه‌جان، با تو هزار و یک حرف دارم و 18ساله شدنم بهانه‌ی خوبی است براي گفتنشان، اما مجبورم فعلاً به همه‌ي آن‌ها بی‌توجه باشم.

 

زینب عطایی از سنقر

تصويرگري: زينب علي‌سرلك، 15ساله

خبرنگار افتخاري از پاكدشت

کد خبر 406228

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha