محمود احمدی نژاد در سخنانی در اجلاس بین المللی تامین مالی برای توسعه در دوحه قطر با تشریح دلایل بحران جاری در جهان ، پیشنهادهایی را برای برپایی اقتصادی شکوفا و پایدار ارایه کرد و گفت:جمهوری اسلامی ایران آمادگی دارد در طراحی نظام عادلانه اقتصادی با همه دولت ها و مجامعی که به عدالت ورفاه ملتها میاندیشند ،همکاری نماید.
متن کامل سخنان دکتر محمود احمدی نژاد در اجلاس مذکور به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین والصلوه والسلام علی سیدنا و نبینا محمد و اله الطاهرین و صحبه المنتجبین
«اللهم عجل لولیک الفرج و العافیه و النصر و اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و المستشهدین بین یدیه»
جناب دبیر کل محترم سازمان ملل
جناب آقای حمدبن خلیفه امیر محترم قطر
رؤسای محترم جمهور و هئیت های نمایندگی
خدا را سپاس گزار و از حضور در این جمع خوشحال هستم.
از مهماننوازی گرم جناب امیر و دولت قطر تشکر میکنم.
همکاران گرامی
گردهم آمدهایم تا راههای تامین منابع برای توسعه را بررسی کنیم. با توجه به بحران جاری ضروری است تا تبعات ناشی از بحران اقتصادی کم سابقه یا بیسابقه در بلوک سرمایهداری را بررسی نمائیم. بدیهی است که شناخت ریشهها و عوامل بهترین راه مواجه شدن با مشکل است.
گرچه امروز بلوک سرمایهداری هم در مبانی نظری و فلسفی و هم در بخشهای فرهنگی، سیاسی واقتصادی با مشکلات اساسی و بعضاً بن بست مواجه شدهاست و البته همه اینها وجوه و مولفههای یک نظام هستند لیکن در این بحث تکیه من بر مشکلات اقتصادی است.
علل اصلی بحران جاری را میتوان در موضوعات زیر جستجو کرد:
1 – ماهیت اقتصاد سرمایه داری
اساس این اقتصاد برسودآوری حداکثری و بدون حد و مرز و حذف قواعد و مقررات به نام آزادی اقتصادی استوار است و اخلاق و ارزشهای انسانی و محور اصلی آن عدالت در آن راهی ندارد و این برخاسته از نوع نگاه مکتب سرمایهداری به انسان و جهان است. فرض کنیم همه ملتها سودآوری حداکثری را مد نظر قرار دهند ، آیا با توجه به محدودیت منابع ، سرانجام کار به بن بست و شکست نخواهد رسید؟ بنابراین اساساً این نظام اقتصادی نمیتواند به ملتها تعلق داشته و همگانی باشد و صرفاً گروهها و دولتهای خاصی میتوانند با این دیدگاه برنامهریزی و اقدام کنند. تشکیل جهان دوقطبیِ غنی و فقیر و سلطهگر وتحت سلطه از نتایج قطعی نظام سرمایهداری است.
2- رفتارهای ناعادلانه و تحمیلی
بلوک سرمایهداری خود را صاحب و مالک اصلی و طبقة برتر عالم میداند و به خود حق میدهد معیارهای یک جانبه را بر دیگران تحمیل نماید. مثلاً در حالی که کالاهای خود را خود قیمت گذاری میکند و با شرایط سیاسی و فرهنگی بر دیگران تحمیل مینماید، در همان حال قیمت کالای دیگران را نیز با نیرنگهای اقتصادی و به نفع خود تعیین میکند، مانند آنچه در بازار نفت اتفاق میافتد. بلوک سرمایه داری با استفاده از سازوکارهای پولی ، مالی و اقتصادی و حتی با فشار سیاسی، مشکلات خود را به دیگران تحمیل و منابع و ثروتهای دیگران را به اقتصاد خود منتقل میکند.
3- خلق پول مکرر و دارایی های کاغذی و نا محدود
استفاده از روشهای ناعادلانه برای خلق پول و دارایی های کاغذی تا چند برابر، از طریق بانک، سفتهبازی و بورس بازی ، بدون اینکه در ازای پول خلق شده کالا ، خدمات یا کار معادل و دارایی واقعی وجود داشته باشد و استفاده از منافع آن و انتقال تبعات بسیار شکننده این اقدام به اقتصاد سایر کشورها، روش جاری نظام سرمایهداری است. فقط بدهیها و سوءاستفادههای دولت امریکا کافی است که همه جهان را با بحران مواجه کند.
4- برنامه ریزی توسعه
در برنامهریزی توسعه برگرفته از الگوهای غربی همه کشورها میخواهند تراز مثبت تجاری داشتهباشند و یک مسابقه بی پایان شکل میگیرد که نهایت آن بن بستاست. هدف اصلی از این نوع نظام های برنامهریزی توسعه که سوغات و تحمیل بلوک سرمایهداری به سایر ملتهاست اولاً هضم کردن اقتصادهای درون زا و خودکفا در اقتصاد جهان سرمایهداری و ثانیاً برقراریِ ساز و کارهایی است که عامل انتقال کسری بودجه و اختلالات و تورمِ سرمایهداری به دیگران و در مقابل انتقال منابع و ثروت آنان به کشورهای بلوک سرمایهداری است. این نظام برنامهریزی ، فرهنگ و اصالتهای ملی کشورها و نظامهای برنامهریزی بومی را نیز متلاشی کردهاست.
5- نظام های پولی ، مالی و بانکی جهانی
هر چند این نظامات برنامهها وسیاستهای اقتصادی خود را توجیه علمی میکنند ولی دیدیم که توصیههای آنان تنها باعث برهم خوردن تعادل و نظم اقتصادهای مستقل و وابستهتر شدن آنان به اقتصاد سرمایهداری بوده است. جای تأسف است که نظام سرمایهداری دهها سال اهداف و نظرات خود را در قالب علوم مجرب و قطعی اقتصادی و مالی بر ملتها تحمیل کردهاست و تأسف بارتر اینکه این نظام و در رأس آن امریکا با آنکه دهها هزار میلیارد دلار را به عنوان پول غالب در سایر کشورها به گردش انداختهاند ، هرگز اجازه ندادهاند هیچ گونه نظارتی از جانب این کشورها و ملتها و حتی ملت خودشان بر بانکهای مرکزی و مراکز پولی و مالی آنان اعمال شود. تغافل و کم توجهی موسسه های بین المللی و جهانی پولی و بانکی در ارزیابی نظام های مالی غربی و پیش بینی بحران ها به خوبی در غیرواقعی بودن ارزیابی مخاطره و ریسک اقتصادها نمایان شده است. امروز قلب و کانون بحران در کشورهایی است که سال ها براساس ارزیابی این نهاد ها امن ترین مکان ها بودند و این رفتار ناصحیح زمینه جذابیت کاذب و تمرکز فعالیت ها و منافع در نقاط محدود و معدودی از جهان و در واقع تمرکز و افزایش ریسک جهانی شده است.
6- تجاوزات، درگیری ها ودخالت ها
لشگرکشیها، جنگهای تحمیلی و دخالتهای پرهزینه بلوک سرمایهداری در سایر نقاط جهان بخش مهمی از منابع را به خود اختصاص داده است. بخش قابل توجهی از جبران این هزینههای هنگفت از طریق چاپ و نشر پولهای بدون پشتوانه انجام شده است. فقط هزینه لشکرکشی به عراق تا بیش از 1200 میلیارد دلار ذکر شده است و برخی منابع میزان پولهای بدون پشتوانه را تا بیست و نه هزار میلیارد دلار برآورد کردهاند.
دوستان و همکاران
بیش از چهار دهه این عوامل دستاندرکار بودهاند. تبعات ناشی از دهها هزار میلیارد دلار خلق پول کاذب و غیرواقعی و چاپ و نشر دهها هزار میلیارد دلار بدون پشتوانه و سودجوییهای حاصل از سفتهبازی و حباب در بازارهای مالی ، شرایط یک جانبه و سنگینی را به کشورها تحمیل کرد. امروز به واسطه رشد سایر کشورها و با پرشدن ظرفیت جذب این نوع دلارها در اقتصاد جهانی، موج مشکلات به کانون اصلی آن یعنی امریکا و اروپا و سپس اقتصادهایی که بیشترین ارتباط را با نظام سرمایهداری داشتهاند باز گشته است.
برخی معتقدند که جریانات اخیر یک بازی بزرگ از سوی دولت امریکا برای ضربه زدن به رقیبان و جذب ثروتهای آنان به اقتصاد امریکا است. گرچه این نظر به فرض صحت، دلیل دیگری بر فساد اقتصاد سرمایهداری است، لیکن باید توجه داشت که اقتصاد امریکا قبل از حمله به عراق نیز در آستانه بحران بود و یکی از اهداف طراحی حمله به عراق اعمال تاخیر در بروز بحران و فروپاشی اقتصاد امریکا بود، اما امروز بحران به طور کامل خود را نشان داده است.
توجه به این نکته ضروری است که عمق و گستره بحران دهها برابر بیشتر از آن است که رسانههای سرمایهداری آن را منعکس میکنند.
متاسفانه سردمداران بلوک غرب به جای عبرت آموزی از رفتار غلط و خودخواهانه، امروز دو اقدام را به موازات هم و برای نجات خویش و ادامه روند گذشته طراحی کردهاند.
اول: تلاش دارند بحران خود را جهانی کنند و یا جهانی جلوه دهند . در حالی که آنان به واسطه اَعمال ناصحیح و غیرانسانی خود دچار بحران شدهاند میخواهند دنیا را بحران زده نشان دهند و از این راه مجدداً دیگران را در خسارتها شریک کنند. آنان با اِعمال زور و تبلیغات دروغین میخواهند هزینههای بحران را از جیب سایر ملتها جبران کنند. هیأتهای مختلف به کشورها اعزام میکنند، جلسات منطقهای برگزار میکنند تا با فشار بر دولتها آنان را مجبور کنند که سهمی بپردازند. شنیده شده است که از خروج سرمایههای کشورهای نفتخیز و عربی از آمریکا جلوگیری کردهاند و اصرار دارند بیش از سیصد میلیارد دلار از منابع آنان را به نام کمک، مصادره نمایند. در گذشته سودهای ناشی از حبابهای اقتصادی و خلق پول را یکجانبه بردند و کسی را شریک نکردند و امروز هم میخواهند خسارات را تقسیم کنند و دیگران را فقط در خسارات شریک کنند.
دوم: همان کسانی که عاملان اصلی وضع موجودند میخواهند با انتقاد از وضع موجود و با سردادن شعار عدالت، خود را مبتکر و مدعی تغییر نظامات اقتصادی فعلی و برپایی نظامات جدید نشان دهند.
این رفتار ریاکارانه، ادامه همان وضع قبل است. انتظار این بود که سران سرمایهداری از گذشته عبرت بگیرند و رفتار خود را اصلاح کنند. همگان بدانند که نظام اقتصادی یک جانبه ، بی رحم و ناعادلانة سرمایهداری به پایان راه رسیده است و تلاشهای جاری هرگز به نجات آن منجر نخواهد شد.
خانمها و آقایان
سؤال این است که اکنون که اقتصاد سرمایه داری و نظام بازار آزاد به شکست کامل رسیده است، نظامی که سرمایهداران به نام بازار آزاد کنترل کامل آن را به نفع خود در دست داشتهاند، برای اصلاح وضعیت چه باید کرد.
برای برپایی اقتصادی شکوفا و پایدار پیشنهادات زیر ارائه میگردد:
1- همه دولتها، اندیشمندان و دلسوزان به دنبال یک نظام اقتصادی باشیم که برپایه عدالت واقعی، رعایت حقوق و کرامت انسانها و ملتها و براساس دوستی و خدمت به همنوع بنا شده باشد. نظامی که در آن دروغ، فریب، تخریب اقتصاد دیگران، خلق پول کاذب، سلطه گری، سفتهبازی و تولید حبابهای متعدد وجود نداشته باشد.
نظامی که برپایه اخلاق و راستی و احترام به دیگران و با مقصد ایجاد جامعهای مبتنی بر عدالت و برخوردار از رفاه همگانی و نه بر پایة سودجویی حداکثری و نامحدود بنیانگذاری گردد. بهویژه باید ساز و کار پولی و مالی و بانکی مستقل و جدید طراحی و پیاده گردد.
2- نظام برنامهریزی توسعه براساس الگوهای بومی و درون زا و براساس عدالت و مشارکت واقعی همه مردم شکل داده شود.
3- سزاوار است که همه در برابر تحمیلات و زیاده خواهیهای سرمایهداری جهانی مقاومت نمائیم و آنان را به عدالت و دوستی و کنار نهادن اجحاف و زورگویی دعوت کنیم وهمچنین تلاش کنیم تا مجدداً نظام پوسیده کنونی اجازه نیابد که به شکل دیگری بازسازی شود.
جناب دبیرکل محترم سازمان ملل در این برهه مسئولیت سنگین و تاریخی برای انجام وظایف و حمایت از ملتهای مستقل بر عهده دارند.
جمهوری اسلامی ایران آمادگی دارد جهت تبیین موارد مطرح شده اقدام و همچنین در طراحی نظام عادلانه اقتصادی با همه دولتها و مجامعی که به عدالت ورفاه ملتها میاندیشند همکاری نماید.
امیدوارم خداوند متعال راه بهتر زیستن را در سایه انسان کامل در برابر بشریت امروز قرار دهد.
والسلام علیکم و رحمه الله