مولر 56 ساله که اگر 22 سال دیگر میتوانست خفقان حکومت چائوشسکو را تاب آورد، حالا رومانیاییها را خوشحال میکرد، نهمین آلمانی نوبلی در 110 سال تاریخ این جایزه رؤیایی است.
او تنها دوپنجم از عمرش را در آلمان سپری کرده است اما حالا آنچه به دست آورده است، تنها متعلق به آلمان است.
با این حال، رد پای عمیق 34 سال تلخ و سخت در رومانی، چنان بر ذهن و شخصیت این شاعر - نویسنده خوش اقبال نقش بسته است که انگار تنها نوبل میتوانسته است درهای روحش را دوباره بگشاید.
میگوید: «احساس آزادی میکنم اما آنچیزها هنوز پاک نشدهاند. حتی اگر آن دوران به پایان رسیده باشد، هنوز در اذهان باقیماندهاند. من در 3 دهه حکومت دیکتاتوری زندگی کردم. افراد خیلی زیادی هستند که طاقت آن را نداشتند.»
چیزهایی که مولر از آنها سخن میگوید، همان چیزهاییاند که اگرچه راهی جز ترک وطن را برایش نگذاشتند اما به گونهای حیرتانگیز و غیرقابل توصیف، او را به سلاح نویسندگان بزرگ، مجهز کردند.
همان سلاحی که همه همقطاران سالهای دیکتاتوری اروپای شرقی را به نویسندگانی جهانی بدل ساختهاند. نویسندگانی که در صدرشان میلان کوندرای چک، هر سال بازی را به نویسنده دیگری واگذار میکند و انتظار طرفدارانش دوباره برای یکسال دیگر، آغاز میشود.
کوندرا اما امسال، باید بیش از همیشه اندوهگین باشد؛ برگزیده امسال، دوازدهمین زن نوبلی، نویسندهای برآمده از آن سوی دیوار برلین است. دیواری که کوندرا نیز کمی پیش از مولر، بر فرازش پرواز کرد و برای همیشه به فرانسه رفت. دیواری که تنها 2 سال پس از پرواز مولر، به تاریخ پیوست. همزمانی معناداری که صدراعظم آلمان در پیام تبریک خود، بهخاطر آورده است.
آنجلا مرکل مینویسد: «اعطای نوبل ادبیات به هرتا مولر یک نشانه عجیب، همزمان با بیستمین سال فروپاشی دیوار برلین و پایان دوران کمونیستی است. آثار مولر، ادبیات خارقالعاده برگرفته از تجربیات دوران دیکتاتوری است.»
البته این همزمانی میتوانست برای کوندرا نیز که بدون شک کمتر از مولر برای دریافت نوبل شایسته نیست، درنظر گرفته شود اما به گفته پیتر انگلوند، رئیس آکادمی نوبل، هرگز از پیش برنامهریزی نشده است. برای هرتا مولر که بدون شک، به هیچ روی قابل پیشبینی نبوده است.
او نویسنده کوچکی نیست اما حتی خود نیز نمیتوانست با وجود نامهای بزرگ ادبیات داستانی دنیا، به این زودیها بهجایزهای به بزرگی نوبل فکر کند. او البته جایزهندیده نیست. جایزه فرانتس کافکا را 10 سال پیش گرفته است.
جایزه ادبیات برلین و از آن جالبتر، جایزه ایمپک دوبلین را گرفته است. اما نوبل، آن هم در شرایطی که همه حدسها چیز دیگری را پیشبینی میکرد، حکایت دیگری است. خود مولر نیز پس از اعلام نتیجه گفت: «واقعا شگفتزدهام و هنوز نمیتوانم باور کنم، هیچچیز بیشتری نمیتوانم بگویم.»
اما بیش از او این آمریکاییها هستند که از نتیجه ناراضی و خشمگیناند. آمریکاییها 16 سال است که از نوبل محروم ماندهاند؛ از سال 1993 که تونی موریسون نوبل گرفت. در چند سال گذشته، با درخشش فیلیپ راس شاعر، آمریکا یک بار دیگر به دریافت نوبل امیدوار شد اما راس هر سال بعد از اعلام نام برگزیده، یکی از مغمومترینهای دنیاست.
نیویورکتایمز روز گذشته، یعنی فردای اعلام نتیجه، نوشته است: «از سال 2000 تاکنون بهغیر از اورهان پاموک، دوریس لسینگ، جیام کوئتزی و وی. اس. نایپائول، دیگر برندگان جایزه نوبل ادبیات چهرههای سرشناسی محسوب نمیشوند.
انتخاب هرتا مولر بهعنوان برنده نوبل ادبیات سال 2009، اهالی کتاب را بیش از پیش شگفتزده کرد و نشان داد که آکادمی نوبل بهطرز گستاخانهای غیرقابل پیشبینی اقدام میکند.»
سرانجام پیشبینی محسن پرویز
محسن پرویز، معاون فرهنگی وزارت ارشاد، چند ماه پیش در مراسم اهدای جوایز داستان انقلاب، از ماریو وارگاس یوسا بهعلت حمایت از دمکراسی آمریکایی انتقاد کرد و پیشبینی کرد یوسا امسال از جمله بختهای نوبل خواهد بود.
اما برخلاف پیشبینی پرویز، نام یوسا امسال در میان امیدهای اول نوبل شنیده نشد و تنها گاهی در انتهاییترین قسمتهای فهرست نامش آورده شد.