پنجشنبه ۱۴ ارديبهشت ۱۳۸۵ - سال چهاردهم - شماره ۳۹۷۶ - May 4, 2006
آسيب شناسي حمل و نقل و حوادث جاده اي در ايران
سيلاب خودرو در جاده هاي ديروز
جهانگير سليمي
000609.jpg
رشد نگران كننده حوادث جاده اي در ايران و به تبع آن افزايش تعداد قربانيان اين حوادث، بار ديگر ضرورت توجه بيشتر و اساسي تر به بنيان هاي حمل و نقل جاده اي كشورمان را مطرح كرده است. سالهاست كه كارشناسان بر گسترش شبكه حمل و نقل ريلي به عنوان بهترين و ايمن ترين سيستم ترابري تأكيد دارند و بخصوص در وضعيت فعلي كه به گفته كارشناسان اغلب جاده هاي ايران از خودرو اشباع شده و جاده هاي باريك ديروز، پاسخگوي انبوه خودروهاي امروز نمي باشند، بازنگري اساسي در سامانه حمل و نقل كشور بويژه حمل و نقل جاده اي بيش از هر زماني ضروري است. آنچه مي خوانيد، توسط يكي از كارشناسان اين حوزه به رشته تحرير در آمده و براي صفحه سخنگاه ارسال شده است.
* * * 
از آغاز شكل گيري سامانه پليس راه در ايران، در دوران مديريت اميني افشار اعمال قانون همراه با قدرت و برخوردهاي انضباطي خشن با مديران مياني و مأموران پليس راه، از شدت بيشتري برخوردار شد. شيوه خاص اميني افشار و برنامه هايش به معني واقعي كلمه توأم با قلدري بود تا آن كه ساز قانونش در جاده هاي ايران پيچيد. اما در نهايت چهار عامل عمده قانونگرايي همراه با قلدري اين فرمانده پليس راه را در مسير تغييرات بنيادي عقيم گذاشت. مروري بر تجارب آن دوران براي برون رفت از مسائل كنوني جاده هاي ايران بويژه رشد نگران كننده حوادث رانندگي مي تواند مفيد باشد. عواملي كه در آن دوره به صورت موانع جدي بر سر راه قوانين پليس راه سبز شده اند به صورت زير قابل جمع بندي مي باشند:
۱- وجود اشخاص فرا قانوني كه شأن خود را برتر از قانون پنداشته و به راحتي تن به مقررات پليس راه نمي دادند.
۲- بي توجهي بيشتر رانندگان ايراني نسبت به اصول و مقررات رانندگي كه يك معضل ريشه دار بود. اتومبيل وقتي وارد ايران شد و به آن سرعتي كه اين وسيله جديد نقليه توسط مردم به كار گرفته شد، فرهنگ رانندگي در ايران رواج پيدا نكرده بود. اين نارسايي هنوز هم در خيابان هاي شهرها و جاده ها، از عوامل مهم حوادث رانندگي است.
۳- وضعيت غيراستاندارد راههاي ايران كه همچنان نقش مهمي در بروز حوادث رانندگي داشته و دارد.
۴- كاربرد سليقه اي قوانين توسط مأمورين كه آثار و پيامدهاي زيانباري داشته است.
از ديگر روش هاي اعمال شده و شكست خورده در فرماندهي پليس راه دوران قبل از انقلاب، ممنوع ساختن رفت و آمد وسايل نقليه باري از ساعت ۱۰ شب تا روز بعد بود كه سيستم حمل و نقل كشور را در بهترين ساعات روز فلج كرد. همچنين گماردن مأموران پليس راه به صورت پاس هاي پياده در حاشيه جاده ها نيز طرحي بود كه به فرجام مطلوب نرسيد و عملاً  دچار شكست شد. اما عجيب تر از همه، ارزيابي پاسگاههاي پليس راه بر اساس تعداد تصادفات بود و هر قدر شمار قربانيان حوادث رانندگي در يك حوزه بيشتر بود، نمره منفي پاسگاه آن حوزه نيز بالا مي رفت.
اكنون، راه ها و روش هاي تازه اي چه در عرصه مهندسي جاده ها، كنترل حمل و نقل جاده اي و ... به كار گرفته شده است، اما، تا زماني كه جاده هاي ايراني و شبكه هاي حمل و نقل كشور ما، به نسبت نياز كنوني، بهينه سازي نشوند و فرهنگ سازي مناسب انجام نگيرد، همچنان شاهد وقوع حوادث ناگوار رانندگي و متأسفانه افزايش شمار قربانيان اين حوادث خواهيم بود.

به ياد مرحوم كيومرث صابري
گل آقا از جنس مردم بود
000606.jpg
خوب به خاطر دارم كه براي اولين بار و زماني كه در دوره راهنمايي درس مي خواندم با يادداشت هاي طنز مرحوم كيومرث صابري ملقب به «گل آقا» در روزنامه اطلاعات آشنا شدم. علاقه من به اين ستون به حدي بود كه وقتي پدرم روزنامه را به منزل مي آورد، من بي درنگ به سراغ ستون «دو كلمه حرف حساب» مي رفتم و از گفتگو هاي شيرين و جذاب شخصيت هايي كه مرحوم صابري با ذوق كم نظيرش به وجود آورده بود، لذت مي بردم. شاغلام، غضنفر بي سواد، عيال ممصادق و... خود گل آقا، هر روز، مثل يك فيلم جذاب سينمايي در اين ستون براي من جلوه گر مي شدند. پدرم كه از علاقه من به طنز و نوشته هاي گل آقا به وجد آمده بود، تشويقم مي كرد كه بعضي از روزها كه همگي دور هم بوديم، مطالب ستون «دو كلمه حرف حساب» را با صداي بلند بخوانم. بعدها كه مجله هفتگي گل آقا منتشر شد، من هم از خوانندگان پرو پا قرص آن مجله شدم.
و ديگر، آن قدر بزرگ شده بودم كه خودم بروم و مجله  گل آقا را بخرم.
آشنايي با نويسندگان و كاريكاتوريست هاي گل آقا، دنياي تازه اي را بر روي من گشود. پدرم بارها از مجله توفيق براي مان حرف زده بود و پس از اينكه مجله گل آقا منتشر شد، مي گفت نويسنده هاي توفيق، در گل آقا هم هستند و آقاي صابري همان نويسنده و شاعري است كه با نام «گردن شكسته» در توفيق مي نوشت. در سال هايي كه گل آقا منتشر مي شد، به تلطيف فضاي زندگي خانواده  ما و هزاران خواننده ديگر اين نشريه كمك مي كرد. درگذشت مرحوم كيومرث  صابري «گل آقا» براي من و همه دوستداران آثار اين نويسنده و روزنامه نگار و طنزپرداز نامي بسيار دردناك و غم انگيز بود. در اين روزها كه مقارن با سالگشت درگذشت اوست، يادش را گرامي مي دارم و در كوتاه ترين كلام مي گويم كه مرحوم صابري از جنس مردم بود و به همين دليل كلامش براي مردم شيرين،  جذاب و دلنشين بود.
م. صادقيان- زنجان

تجربه هاي آزاد
عموجان آنلاين!
000594.jpg
از وقتي كه پدرم ناچار شد با قرض و قوله و بازهم به صورت قسطي براي خواهرم نيز كامپيوتر بخرد تا به جنگ سرد دو فرزندش- يعني من و خواهرم - پايان ببخشد، فضاي خانه ما دگرگون شد؛ من و خواهرم درخانه ساعت ها پاي كامپيوتر مي نشستيم و سرمان توي كار خودمان بود. يا توي اينترنت جست وجو مي كرديم، يا سرمان به «چت» كردن گرم بود، يا اي ميل هايمان را وارسي مي كرديم. پدرم كه بازنشسته است و مثل خيلي از بازنشسته ها در جاي دومي هم كار مي كند تا چرخ زندگي مان از حركت بازنماند ديروقت به خانه مي آيد و مادرم هم از اينكه سرگرم كامپيوتر شده ايم و مصدع اوقات او نمي شويم، از ته دل راضي است؛ اگرچه گاهي هم وقتي قبض هاي برق و تلفن مي آيد، آنها را به رخ ما مي كشد و گراني را به گردن ما مي اندازد. در آن صورت يكي دو روز ناچاريم كامپيوترها را خاموش كنيم تا وضع به حال عادي برگردد. خوب، تا اينجا را به قول معروف داشته باشيد تا برويم سروقت عموجان(يعني عموي مادرم) كه ناگهان، هفته پيش آمد سر وقتمان و ظرف ۲۴ ساعت سازوكارهاي كامپيوتري ما را برهم ريخت. عموجان هميشه عادت دارد كه از سيرتا پياز وقايع روزانه اي را كه شاهدش بوده، براي اهل خانه تعريف كند و بنا به اين عادت مألوف ايشان، همه ناچاريم دست كم يك ساعت پاي صحبت عموجان بنشينيم و به خاطرات وي گوش فرا دهيم. آن روز وقتي عمو آمد، تنها مخاطب و شنونده حرف هاي او مادرم بود كه طبق معمول كارهاي خانه را موقتاً تعطيل كرد تا وقفه اي در اين مورد پيش نيايد، اما عموجان در حالي كه فنجان چاي را جرعه جرعه مي نوشيد، مهر سكوت بر لب زد. همه مي دانستيم اين آرامش قبل از توفان است و عن قريب شراره هاي خشم ايشان زبانه مي كشد. همين اتفاق هم افتاد؛ عموجان با ترجيع بند «زمانه عوض شده، ديگه كوچكتر، بزرگتر معني نداره و...» با عصبانيت خانه را ترك كرد. همه دمغ بوديم و براي رفع كدورت، دنبال راه چاره مي گشتيم. سرانجام به پيشنهاد پدرم كه عندالورود به جلسه رايزني ما پيوسته بود، قرار شد به عموجان كامپيوتر ياد بدهيم. همين كار را كرديم. عموجان كه سيكل(كلاس نهم دبيرستان) قديم را دارد و يك نيمچه انگليسي هم بلد است، كامپيوتر را ياد گرفت اما از وقتي كه توانست پيام بفرستد، موي دماغ ما شده است. البته بدمان نمي آيد، اما مسئله اينجاست كه عموجان كه تازگي اسمش را گذاشته ايم عموجان آنلاين، دوست دارد خلاصه خاطرات روزانه اش را با اي ميل و پيام، براي ما تعريف كند. بعد هم وقتي به خانه مي آيد، به نوعي از ما امتحان مي گيرد كه آيا خاطرات اش را دريافت كرده ايم يا نه و اگر كسي در اين آزمون مردود شود، با واكنش شديد عموجان روبه رو مي شود.
اما حسن كار آن است كه عموجان آنلاين همه جوان هاي فاميل را كه بالغ بر ۵۰ نفر مي شوند، تحت پوشش گرفته و به اصطلاح، آنها را فعال كرده است و خيلي ها كه كامپيوتر را فقط براي پزدادن به اين و آن خريده بودند و دوازده ماه سال، سراغش را نمي گرفتند، حالا براي خلاصي از بازخواست عموجان آنلاين ناچارند ساعاتي هم پاي كامپيوترها بنشينند و به اصطلاح آنلاين باشند!
سيما عابديني

رفت وآمد با مترو بايد ارزان تر باشد
000603.jpg
قبول داريم كه هزينه تمام شده سفر با مترو قطعاً بيش از بهاي فعلي بليت است ولي مگر در همه جاي دنيا دولت ها براي جبران قيمت تمام شده خدمات عمومي، يارانه پرداخت نمي كنند؟
در مترو مسكو با آن همه وسعت و شكوه، قيمت بليت ثابت است. يعني كافي است هر كس با پرداخت مبلغي ثابت به سيستم وارد شود و از آن به بعد تا هنگام خروج از سيستم- حتي اگر چند بار خط عوض كند- هيچ گونه كرايه اضافي پرداخت نخواهد كرد.
مسلماً آنجا هم هزينه تمام شده سفر با مترو بسيار بيش از قيمت بليت (۱۰ روبل معادل حدود ۳۰۰ تومان) است. حتي در نظام سرمايه داري آمريكا، همه هزينه سفر از مسافر تأمين نمي شود بلكه مثلاً مترو ميامي ۷۴ درصد، مترو نيويورك ۵۱درصد و مترو بالتيمور ۶۸درصد هزينه هاي بهره برداري را به صورت يارانه از دولت دريافت مي كنند.
واقعيت آن است كه بودجه دولت، متعلق به همه ملت بوده و سرمايه شخصي هيچ احدي نيست. بنابراين اگر دولت به عنوان وكيل ملت از درآمدهاي ملي مردم براي بهبود زندگي آنها هزينه كند .پول ملت را به خود آنها برگردانده است و اين، بسيار بهتر از آن است كه با يك اقدام ناگهاني تعادل شكننده كنوني به ضرر مصرف كننده به هم زده شود.
مگر دولت معادل همه بودجه بهداشت از ثروت عمومي براي واردات بنزين استفاده نمي كند (نقل از مذاكرات مجلس _ روز ۲۲/۸/۸۴)؟
مگر بخشي از سوبسيد بنزين به جيب كمپاني هاي خودروسازي كره اي و فرانسوي و ... (از طريق سود فروش خودروهايشان در ايران) نمي رود؟من ضمن اطمينان از آنكه هزينه تمام شده هر سفر با مترو بسيار بيشتر از قيمت بليت آن است، تنها راه حل را پرداخت اين مابه التفاوت به مترو به صورت يارانه دولتي مي دانم.
من معتقدم هرگز نبايد كرايه يك سفر شهري را چند برابر گران كرد؛ حتي اگر در مسير عادلانه كردن كرايه ها باشد.
محمود سبزي

پاسخگو
آقاي وحيدي _ تهران
۱- مطلبتان را مي توانيد به نشاني روزنامه همشهري، گروه سياسي ارسال كنيد.
۲- خير، مسابقه اي با عنوان عكاس از سوي همشهري برگزار نشده است. اما ستون «تجربه هاي آزاد» در همين صفحه اختصاص به درج شعر، مطالب طنز، عكس، طرح و كاريكاتور خوانندگان صاحب ذوق همشهري دارد. شما هم مي توانيد، عكس هايتان را براي همين ستون ارسال كنيد.
۳- به زحمات همه شما و معلمان ارجمند كشورمان ارج مي نهيم و فرارسيدن روز معلم را به همه شما تبريك مي گوييم و اميدواريم، هر آنچه كه براي تجليل از اين قشر زحمتكش و خادم فرهنگ كشور ميسر و ممكن است انجام گيرد و كمبودهاي رفاهي معلمان برطرف شود.
خانم فرهي _ رشت
عكس هايتان را به نشاني روزنامه همشهري، صفحه سخنگاه ارسال كنيد تا پس از بررسي، در ستون تجربه هاي آزاد به نام خودتان چاپ كنيم.
آقاي كشاورز _ كرج
۱- خير، در ايران دانشكده يا مؤسسه آموزش عالي براي آموزش كاريكاتور وجود ندارد، اما خانه كاريكاتور وابسته به سازمان فرهنگي _ هنري شهرداري تهران دوره هاي آموزشي گوناگوني را در اين زمينه به صورت آزاد برگزار مي كند.
۲- نمونه كاريكاتورهايتان را ارسال كنيد. تا به سئوالاتي كه مطرح كرده ايد، پاسخ بدهيم.
خانم فتاحي _ سمنان
قصه كوتاهي را كه درباره «كولي ها» نوشته ايد، دريافت كرديم. اين قصه را با اندكي تلخيص در شماره هاي آينده «سخنگاه» در ستون «تجربه هاي آزاد» درج مي كنيم.

از ميان پيام ها
كاش معافيت سربازي نمي گرفتم
وقتي كه اداره نظام وظيفه ارتش متولدين سال ۱۳۶۰را به سربازي فراخواند، من هم مثل ديگر جوانان براي خدمت سربازي آماده شدم،اما به علت بيماري اي كه داشتم، از سربازي معاف شدم.وقتي كه برگه معافيت را گرفتم خوشحال از اين بودم كه مي توانم كاري پيدا و زندگي را زودتر شروع كنم، اما... همه دوستانم از سربازي آمدند، برخي مشغول كار شدند،برخي ازدواج كردند،ولي من به هر دري مي زنم و به هر اداره اي مي روم به جرم داشتن معافيت از در آن سازمانها رانده مي شوم. ديپلم رياضي-فيزيك دارم و در بسياري از امتحانات ورودي قبول مي شوم،اما وقتي كه متوجه مي شوند معافيت پزشكي دارم، كوهي را بر سرم آوار مي كنند.آيا راه نجاتي براي افرادي مثل من وجود دارد؟!
ع.ح
اهميت پاكيزگي در تاكسي
در بعضي از تاكسي هاي خطي كه تحت ضوابط سازمان تاكسيراني فعاليت دارند، حداقل نظافت نيز مراعات نمي شود. روي صندلي ها و داخل خودرو، قشري از خاك تيره نشسته است. سازمان تاكسيراني بايد ضوابطي را به هنگام واگذاري مجوز به اين خودروها در نظر بگيرد و تحت بازرسي هاي مستمر، رانندگان اين قبيل خودروها را وادار به مراعات پاكيزگي خودروهايشان نمايد.
اسدي پور _ تهران
كمبود سطل زباله
در شهرك قدس (غرب) _ خيابان فلامك _ به ازاي هر كوچه ۲ سطل ثابت زباله گذاشته شده است كه با توجه به طول كوچه اين تعداد كافي نيست و نياز خانوارها را تامين نمي كند.
بانوي خانه دار
مجريان موفق و ...
برخي از مجريان باسابقه و موفق برنامه هاي ورزشي و پزشكي صبح شبكه هاي سيماي جمهوري اسلامي ايران، از اين عرصه كنار رفته اند. در حالي كه موفقيت كار يك مجري بايد  موجب ماندگاري اش بشود.
عليرضا _ س- تهران
انتظار ۱۵ ساله
۱۵ سال پيش براي ثبت نام جهت تهيه مسكن كه بايد توسط تعاوني مسكن حوزه هنري سازمان تبليغات اسلامي در زمين هاي مارليك ساخته مي شد، پول واريز كرديم و به طور طبيعي بايد ظرف حداكثر ۲ يا ۳ سال صاحب سرپناه مي شديم. اما بعد از گذشت سالها هنوز صاحب خانه نشده ايم. اميدواريم با مساعدت دولت اين معضل ۱۵ ساله حل شود و ما نيز از حق داشتن سرپناه بعد از سالها انتظار برخوردار شويم.
شكرالله استقامت و جمعي ديگر از اعضاي تعاوني مسكن
كمبود تجهيزات بيمارستاني
۱۲ فروردين ماه امسال مادرم به علت حمله قلبي در بيمارستان شهيد بهشتي آبادان بستري شد. ظهر، مسئولان بيمارستان تشخيص دادند كه بيمار بايد با توجه به امكانات بيمارستان طالقاني به آنجا منتقل شود كه به علت پاره اي سهل انگاري ها و كمبود اكسيژن در بين راه فوت كرد. سؤالم اين است كه چرا بايد يك بيمار با وضعيت اورژانس، پس از چهار ساعت، به بيمارستان داراي تجهيزات، منتقل شود و فرصت نجات جان وي از دست برود و چرا دستگاههاي ذيربط كليه بيمارستان هاي كشور را با اين قبيل امكانات و تجهيزات حياتي مورد نياز مجهز نمي كنند؟
فراهاني _ تهران
چراي بي رويه و تخريب كوهستان
در تخريب و زمين لغزش حوزه سد لتيان در لواسانات- ميگون و فشم، علاوه بر بي مبالاتي هاي فراوان در واگذاري اراضي و منابع طبيعي جهت ساخت و ساز و جاده سازي هاي بي حساب و كتاب، چراي بي موقع دام ها را نيز بايد به حساب آورد. ظاهراً در اين مورد نظارتي وجود ندارد و كوه هاي البرز، تا بالادست بر اثر چراي بي رويه دام، تخريب مي شود.
ه _ سيادتي
مربي اردو تربيت كنيد
حادثه ناگوار و تكان دهنده غرق شدن ۵ دانش آموز دختر در استان كهگيلويه و بويراحمد، هنگام برگزاري اردوي دانش آموزي و حوادث مشابه پيشين، نمايانگر آن است كه در مدارس، مربيان كارآزموده و باتجربه براي برگزاري اين اردوها وجود ندارد. حفظ جان دانش آموزان ايجاب مي كند كه وزارت آموزش و پرورش، براي تامين اين قبيل كادرهاي تخصصي در مدارس همت بگمارد.
نظام طالقاني
دريا و حقوق مردم
اغلب مناطق ساحلي درياي خزر در استان هاي شمالي كشورمان به ويژه گيلان و مازندران توسط سازمان هاي دولتي و يا بخش خصوصي تصرف و بر روي مردم بسته شده است. آزادسازي نوار ساحلي جهت استفاده عموم و حفظ آن به عنوان حق مسلم جامعه، نياز به اقدام قاطع دارد.
سلطاني- تهران
كم فروشي
تعدادي از واحدهاي توليدي به نوعي به گراني در قالب كم فروشي روي آورده اند. به عنوان مثال بعضي از توليدكنندگان پنير پاستوريزه، از حجم پنير كاسته و بر مقدار آب افزوده اند. اين كم فروشي توسط دستگاه هاي مسئول، به راحتي قابل پي گيري و تشخيص است.
بانوي خانه دار از تهران

بازگشت از دالان تاريك اعتياد
000600.jpg
سرانجام تصميم گرفتم اعتياد را كنار بگذارم؛ همان عادت بدي كه ذره ذره روح و جسمم را مي جويد و تحليل مي برد.
من از معتاداني بودم كه به دليل وضعيت مالي نسبتاً خوب، هيچ وقت سربار مالي خانواده ام نشدم و به هزينه هاي جاري خانه فشار وارد نكردم، اما همان طور كه  دوستان برگشته از جهنم اعتياد مي گويند، به هر حال اعتياد فرد،  خانواده و همسر و فرزندانش را نيز بيمار مي كند، سايه سياه اعتياد بر سر همه خانواده گسترده مي شود،  شادابي و سلامتي را مي بلعد و آنچه باقي مي گذارد، روزهاي سخت افسردگي، نااميدي و بحران است.
يك معتاد، انطباق با محيط را از دست مي دهد. به عنوان مثال تا مواد مصرف نكند، نمي تواند با محيط و زمانه كنار بيايد. اين وابستگي خيلي خطرناك و خانمانسوز است.
تجربه تلخي است كه من پشت سر گذاشتم. خدا گواه است كه امسال در آغاز بهار، طلوع شكوفه و سرسبزي و تجديد حيات طبيعت تصميم گرفتم راهم را از بي راهه نادرست و تباه كننده اعتياد جدا كنم و خلاصه كلام، ديگر مواد مصرف نكنم؛ به همين سادگي. اعتياد يك خودكشي تدريجي و جانكاه است. من راه زندگي را برگزيدم.
خوشحالم از اين كه همسر فداكار و مهربان من، از اين پس مي تواند در جمع آشنايان و همسايگان به قول معروف سرش را بالا بگيرد و فرزندانم مي توانند با خيال راحت و بدون دغدغه درس هايشان را دنبال كنند. شوق بازگشت دوباره به صحنه زندگي براي من از هر سعادتي بالاتر است. اميدوارم پروردگار اين توان و اراده را هرگز از من نگيرد و بتوانم ديگراني را كه در مسير تباهي و اعتياد قرار دارند، ياري بدهم.
تجربه مفيد من براي رهايي از چنگال بي رحم اعتياد، درس اميدي است براي تمامي كساني كه به نحوي گرفتار چنين مهلكه اي مي باشند.
الف _ صاد _ تهران

تعاوني هاي توليدي ، راه كاهش بيكاري
در اين گير و دار مشكلات بيكاري، مي توان از تجارب مفيد و كارآمد ديگر كشورها آموخت و بحران بيكاري را كاهش داد. يكي از اين روش ها استفاده مفيد از وسايل و ابزار كار است. بسياري از ما عادت كرده ايم كه با خريد مثلاً يك دستگاه چرخ خياطي،آن را در كنج يكي از اتاق هاي خانه قرار بدهيم و سالي يكي دو بار به سراغش برويم. در حالي كه مي توان با چند دستگاه چرخ خياطي و دوره هاي آموزش فشرده ۲ يا ۳ ماهه و در اختيار گرفتن يك مكان كار، براي دختران جوان كار توليدي فراهم ساخت. حتي زنان متأهل هم مي توانند از اين طريق ساعاتي كار كنند و مدد معاش خانواده شان بشوند.
اگر در هر محله اي يكي از اين واحدهاي توليدي به صورت تعاوني ايجاد شود و رقابت فشرده اي ميان كارگاه ها به وجود آيد زمينه براي رشد كمي و كيفي توليد فراهم مي شود و مي توان اين قبيل فرآورده ها را با بهره گيري از مواد اوليه مرغوب، صادر كرد و به اين ترتيب ضمن ايجاد شغل براي جمعيت بزرگي از جويندگان كار و كمك به بنيان اقتصاد ملي براي كشور ارز تأمين كرد. به همين ترتيب، مي توان در محله ها دار قالي برپا داشت و به توليد فرش دستباف به صورت اصولي و با همراهي كارشناسان اين رشته همت گماشت. فرش دستباف، در روزگاري نه چندان دور، ارزش و اعتبار هنر و صنعت ايرانيان را به سراسر جهان به ارمغان مي برد. مي توان اين موقعيت را با كارگاه هاي كوچك تعاوني در هر شهري، تجديد كرد. انواع صنايع دستي ايران را كه در بازارهاي جهاني طالب دارد، مي توان به همين ترتيب حيات بخشيد و رونق داد. مشروط بر آن كه دولت، واقعاً وضعيت آشفته و بحراني واردات كالا را به سود توليدات داخلي را سامان بخشد و اجازه ندهد، دستها و جرياناتي كه تنها به سودهاي كلان خود مي انديشند، توليدات ملي را نابود كنند و روز به روز بر بحران بيكاري و پيامدهاي زيانبار آن بيفزايند، نظير همان بلايي كه برسر چاي ايران آمده است.
سعيد كريمي

در حاشيه نوسان شديد قيمت سكه
قدرت مانور و خطرات نقدينگي جامعه
000597.jpg
با مطالعه اخبار حوادث روزنامه ها، به اين واقعيت رسيده ام كه متأسفانه بسياري از اين درگيري ها و جنايات و قتل هاي خانوادگي در وهله اول ريشه در مناقشات مالي به ويژه در مسائل ملكي و زمين دارد. تبديل شدن زمين به يك كالاي سرمايه اي علاوه بر مشكلات گوناگون و خطرناكي كه در سطح برنامه هاي كلان اقتصادي كشور ايجاد كرده، باعث نفاق و درگيري هاي خونين در ميان خانواده ها شده است. در مناطقي كه تا پيش از ۲۰ سال گذشته، زمين از ارزش و اهميت چنداني برخوردار نبود، اكنون تبديل به يك موضوع مالي مناقشه و درگيري شده است.
همانطور كه كارشناسان مطلع اعلام كرده اند، نقدينگي سرگردان در جامعه و افزايش روزافزون آن يكي از مسائل مهم كشور و منشاء بسياري از مشكلات و بحران هاي اقتصادي كنوني است.
درگيري هاي خانوادگي و فاميلي بر سر مسائل ملكي و زمين در تهران و شهرستان ها نيز چنين سرشتي دارد. راه چاره براي خروج از مشكلات كنوني، استفاده از تدبيرهاي مناسب و متكي به قانون براي مهار نقدينگي جامعه مي باشد.
پولي كه بايد در شريان هاي اقتصادي و به خصوص بخش توليد وصنايع به جريان افتد، در دست گروهي است كه به دلخواه خود، از آن براي كسب سودهاي كلان استفاده مي كنند گراني سرسام آور در هفته هاي اخير، گوشه اي از مانورها و ميدان عمل خطرناك صاحبان نقدينگي و سرمايه هاي سرگردان است كه هشداري براي كشور مي باشد.
به قول يكي از كارشناسان اكنون قدرت مانور اقتصادي صاحبان نقدينگي از توان مانور اقتصادي دولت فراتر رفته است و به همين دليل آنها به راحتي مي توانند نوسانات شوك آور مثل افزايش ناگهاني قيمت سكه را در بازار به وجود بياورند. دست يازيدن به احتكار وگران كردن كالاها در موقعيت هاي گوناگون از رفتارهاي رايج دارندگان اين قبيل پول هاست.
باتوجه به پيامدهاي زيان آور وجود و افزايش روزافزون نقدينگي جامعه لازم است دولت و نمايندگان محترم مجلس شوراي اسلامي براي اين معضل اساسي، راهكار مناسبي ايجاد نمايند.
ع _ معدني - آبيك

سخنگاه
اجتماعي
اقتصادي
دانش فناوري
بـورس
زادبوم
حوادث
خارجي
سياسي
داخلي
شهرستان ها
شهري
علمي فرهنگي
راهنما
ورزش
صفحه آخر
همشهري ضميمه
همشهري ايرانشهر
|  اجتماعي   |   اقتصادي   |   دانش فناوري   |   بـورس   |   زادبوم   |   حوادث   |   خارجي   |   سخنگاه   |  
|  سياسي   |   داخلي   |   شهرستان ها   |   شهري   |   علمي فرهنگي   |   راهنما   |   ورزش   |   صفحه آخر   |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |