جمعه ۷ مهر ۱۳۸۵ - ۱۷:۱۴
۰ نفر

مرتضی مجدفر: در طول تاریخ آموزش و پرورش، برنامه‌ریزان مدرسه‌ها و مربیان، در جست‌وجوی شاخص‌ها یا استانداردهای مدرسه کیفی بوده‌اند.

به دیگر سخن، تاسیس و آماده‌سازی مدرسه‌های موفق یا استاندارد، دغدغه همیشگی، همه نظام‌های آموزشی بوده است. از این روست که تاکنون الگوها و تلاش‌های گوناگونی برای نشان‌دادن مدرسه استاندارد عرضه شده است. در این مقاله، ابتدا در مقدمه‌ای، ضرورت طراحی مدرسه‌های موفق، کیفی یا استاندارد مطرح خواهد شد. سپس الگویی از مدرسه‌های استاندارد و موفق ارائه شده و شاخص‌های مهم موجود در زمینه این مدرسه‌ها مورد بحث قرار خواهد گرفت. در پایان نیز، راهکارهایی در ابعاد گوناگون، با توجه به شرایط و کارکردهای آموزش و پرورش و مدرسه‌های کشورمان ارائه خواهد شد.

اگر بخواهیم در نظام آموزشی کشورمان، مصداقی از آموزش و پرورش بهینه، هدف‌دار و مطلوب را در حکم آموزشگاه‌های گواه نشان دهیم، با مشکل مواجه خواهیم شد. اگر کسی از متولیان تعلیم و تربیت کشور، اعم از صاحب‌نظران دانشگاهی و مجریان، بخواهد آن حرف و حدیثی را که از تکنولوژی آموزشی، راهبردهای یاددهی- یادگیری، نظام ارزشیابی‌ هدفمند و بهینه، اجرای طراحی آموزشی و دیدگاه‌های متفاوت درباره روان‌شناسی یادگیری، برنامه‌ریزی درسی و ده‌ها مقوله دیگر در سمینارها،  جلسات و نشست‌های متعدد بیان می‌‌کنند، به عینه و در واقعیت عملی مدارس، نمایان سازند، واقعاً حرف زیادی برای گفتن نخواهند داشت. اگر یک مدیر علاقه‌مند،  یک معلم دلسوز، یک پژوهشگر تعلیم و تربیت و در یک کلام، یک انسان فرهیخته یا حتی ولی یک دانش‌آموز، از دست‌اندرکاران تعلیم و تربیت کشور بخواهد آموزشگاه فاضله، استاندارد و آرمانی یا حتی مدرسه‌ای را که در راه فاضله‌شدن و حرکت به سوی آرمان‌گرایی در تعلیم و تربیت گام برداشته است، به او معرفی کنند، به طور قطع آنان برای تحقق این امر، با مشکل زیادی مواجه خواهند شد. با آن که در حال حاضر، برخی مدارس در بعضی زمینه‌ها موفقیت‌های  برجسته‌ای از خود نشان می‌دهند، ولی این موفقیت‌ها موردی و در یک زمینه یا زمینه‌های خاص است، نه به صورت جامع و نظام‌گرا. مثلاً اگر مدرسه‌ای در امور آموزشی به قبولی صددرصد نایل می‌شود، با کمال تاسف مشاهده می‌کنیم که در این قبولی مطلوب (البته از نظر کمی و بدون توجه به کیفیت دانش و مهارت قبول شدگان)، توجه به مسائل پرورشی و تقویت بعد معنوی و اخلاقی فراگیرندگان به فراموشی سپرده شده است، یا اگر در مدرسه‌ای نظم و انضباط خاصی در امور اداری مشاهده می‌شود، خبری از آموزش با کیفیت نمی‌بینیم و حتی اکثریت قریب به اتفاق معلمان آن مدرسه از الگوهای جدید یادگیری بی‌خبرند. به عبارت دیگر، شاید هم‌اکنون به ندرت بتوانیم یک آموزشگاه استاندارد و آرمانی در نظام آموزشی کشورمان معرفی کنیم که تمام مؤلفه‌های علوم تربیتی در آن به درستی رعایت شده باشد.
هم‌اکنون در کشورهای توسعه‌یافته، علاوه بر پیشرفت عمومی اکثر مدرسه‌ها، دانشگاههای علوم تربیتی یا تربیت معلم، مدارس وابسته‌ای تاسیس می‌کنند که در آن‌ها، دانش علوم تربیتی به مرحله عملیاتی نزدیک می‌شود و در واقع، بستر اجرایی روشنی برای دیدگاه‌های نظری پدید می‌آید. به عنوان مثال در حال حاضر، تمام دانشجویان رشته‌های تربیت دبیری و مراکز تربیت معلم کشورمان در دوران تحصیل عالی خود، دست کم با دو مفهوم تفاوت‌های فردی فراگیرندگان و تدوین متون آموزش برنامه‌ای به صورت نظری آشنا می‌شوند، ولی در عمل و در کار درون کلاسی با دانش‌آموزان، چون الگوهای عملی این دو مقوله را، که از چهل سال پیش در کشورهای توسعه‌‌یافته پدید آمده و در سال‌های اخیر گسترش پیدا کرده است، درکنار خود نمی‌یابند، به‌راحتی این مفاهیم را کنار می‌گذارند و آموزش به شیوه‌‌های سنتی را بهترین روش در کار یاددهی- یادگیری به شمار می‌آورند. بنابراین، مدارس استاندارد و حتی وابسته به دانشگاه‌های علوم تربیتی، الگویی تمام‌نما برای کسانی است که بخواهند مدرسه خود را به حد مطلوب ارتقا دهند.
در حال حاضر، علاوه بر دانشگاه‌های علوم تربیتی، در کشورهایی که از نظام‌های آموزشی نظام‌گرا و هدفمند برخوردارند، وزارت آموزش و پرورش، اداره‌های کل، مناطق و نواحی آموزش و پرورش نیز با استفاده از پتانسیل‌های محلی موجود و براساس موقعیت و اقتضای منطقه‌ای، مدارس استاندارد محلی ویژه‌ای تاسیس می‌کنند و در آن‌ها، لااقل برای رسیدن به هفت هدف زیر می‌کوشند:
* استانداردکردن تدریجی تعلیم و تربیت با تاکید بر مولفه بهبود بخشیدن به کیفیت آموزش و پرورش در مدارس؛
* ایجاد فرصت برای اجرا و اعمال انواع طراحی‌های آموزشی و ارائه آن‌ها به ارزشیابی‌های متنوع؛
* ایجاد انگیزه برای فعالیت‌های گروهی و افزایش روحیه تعاون و مشارکت در دانش‌آموزان، از طریق انعقاد هسته‌‌های مطالعاتی و انجمن‌های علمی؛
* شناخت مدارهای توسعه‌یافته در آموزش و پرورش یک مجموعه (مانند منطقه، شهرستان یا حتی کشور) که ضریب تاثیر زیادی دارند؛
* تهیه جامعه آماری و ایجاد بستر اجرایی فعال برای بهینه‌سازی فراگیر سامانه تعلیم و تربیت؛
* ایجاد رقابت سالم بین آموزشگاه‌ها از طریق ارائه الگوهای موفقیت‌آمیز؛
* کاهش فواصل موجود بین مدارس عادی و دیگر آموزشگاه‌ها.
البته ممکن است برخی، وجود بعضی مدارس خاص غیرانتفاعی را، که به دانشگاه یا دانشگاه‌های ویژه‌ای وابسته هستند، مصداقی برای این قبیل مدارس به شمار آورند و یا آن که بعضی مدارس تیزهوشان و آموزشگاه‌های نمونه موجود در کشور را نمونه‌هایی از مدارس استاندارد تلقی کنند، ولی باید پذیرفت اگر چه امکان دارد این مدارس در زمینه‌های خاصی  موفقیت کسب کرده و مطرح شده باشند، ولی نمی‌توان آن‌ها را استاندارد دانست.
حال، با توجه به هفت هدفی که ذکر شد، ابتدا یکی از الگوهایی را که در دهه اخیر برای تعریف مدرسه استاندارد ارائه شده است، معرفی خواهیم کرد. سپس به برخی راهکارهای عملیاتی یک مدرسه استاندارد بر اساس شرایط و کارکردهای آموزش و پرورش و مدرسه‌های ایران اشاره خواهیم داشت. البته بدیهی است که به رغم اعتقاد به جامع‌نگری و سامانه‌ای دیدن یک مدرسه استاندارد، در این بخش، فرصت آن نخواهد بود که همه سازوکارهای اداری- سازمانی، از جمله ثبت‌نام، گزینش معلم و نیز تمام مسایل مرتبط با مدرسه‌های استاندارد و بازتاب‌ها و کشتار واکنش‌های اجتماعی و محیطی تاسیس و راه‌اندازی این مدرسه‌ها و چگونگی اداره آن‌ها را تبیین کنیم.

معرفی یک الگو برای شناخت مدرسه استاندارد
الگویی که در این جا معرفی می‌شود، توسط «لاوری» پیشنهاد شده است.
پیش از معرفی الگو، لازم است تعریفی از شاخص و استاندارد ارائه شود.
شاخص: عبارت است از نمودی از عمل یا کارکرد. فرد یا سازمان؛ مانند شاخص رفتار سالم.
استاندارد: عبارت است از مجموعه‌ای از معیارهای مورد توافق و عینی که براساس آن می‌توان درباره شاخص‌ها داوری کرد. مانند استاندارد قضاوت درباره پیشرفت تحصیلی دانش‌آموز.

الگوی لاوری
الگویی که «لاوری» برای مدرسه استاندارد ارائه داده، دارای یازده عنصر است و برای هر یک از عناصر، شاخص‌هایی هم در نظر گرفته است. مدیر و دیگر کارکنان می‌توانند براساس عناصر و شاخص‌های ارائه شده، مدرسه را از نظر استانداردبودن ارزشیابی کنند. ارزشیابان برون مدرسه‌ای هم می‌توانند از الگوی معرفی شده، به منظور داوری درباره مدرسه استفاده کنند. دریک نگاه کلی، الگوی پیشنهاد لاوری برای مدرسه استاندارد، یازده بخش دارد:
اطلاعات: منظور از اطلاعات، اطلاعاتی است که مدرسه و نوع خدماتی را که ارائه می‌دهد، معرفی می‌‌کند.
* دانش‌آموزان و والدین با تاریخچه، ساختار و اهداف کلی مدرسه آشنا هستند.
* اطلاعات بنا به درخواست و نیاز اشخاص ارائه می‌شود.
* ارتباط و تماس منظمی با دانش‌آموزان و والدین، خواه کلامی، خواه نوشتاری، وجود دارد.
* سازوکاری برای معرفی نماکار مدرسه وجود دارد.
* همه کارکنان از روش‌ها و ساختارهای مناسب و شیوه رفتار و طرح‌های عملی بهبود مدرسه آگاه‌اند.
* اطلاعات، به زبان روشن و مناسب عرضه می‌شود.
* اطلاعات به شیوه‌های گوناگون عرضه می‌شود.
* اطلاعات برای اثربخشی بیشتر مورد سنجش قرار می‌گیرد.
 اعتبار: دراین جا، منظور از اعتبار، عرضه خدمات مورد توافق در زمان مقرر است.
* یک مجموعه روش منظم برای تضمین ثبات در ارائه خدمات وجود دارد. مانند سنجش و گزارش‌دهی، بهداشت و ایمنی، شیوه رفتار و...
* توافق صریح و مکتوب بین والدین، دانش‌آموزان و مدرسه وجود دارد.
* پایش یا بازبینی درونی و بیرونی و ارزشیابی از خدمات وجود دارد.
* اولیای مدرسه می‌کوشند از طریق برقراری رابطه با سایر مدارس یا موسسات آموزشی، بر کیفیت خدمات بیفزایند.
* روش خاصی برای ارائه شکایات در نظر گرفته شده است.
* میزان رضایت دانش‌آموزان و والدین و دیگران به طور منظم مورد توجه قرار می‌گیرد.
* رهنمودهایی برای پاسخ‌دهی به سئوالات و بررسی پیشنهادها وجود دارد.
قابلیت و صحت: منظور از قابلیت و صحت، دانش و توانایی و مهارت کارکنان مدرسه برای ارائه خدمات مناسب است.
* کارکنان به طور منظم برای تعیین نیازهای آموزش و پرورش ارزشیابی می‌شوند.
* مدیر، عملکرد کارکنان را با استفاده از نمونه‌هایی معرف از عملکردهای آنان، مورد پایش قرار می‌دهد.
* والدین، دانش‌آموزان و سایرین، کارکنان را به منظور عرضه خدمات مناسب ارزشیابی می‌کنند.
* اهداف کلی و روش‌های عملکرد مدرسه به کارکنان معرفی می‌گردد.
* کارکنان نسخه‌هایی از اسناد مربوط به شیوه عمل مناسب را دریافت می‌دارند.
* همه کارکنان فرصت یادگیری به دست می‌آورند.
* یک ناظر متخصص (معلم راهنما، راهنمای تعلیماتی، متخصص موضوع و روش و...) کارکنان را هدایت می‌کند.
دستیابی اثربخش: منظور از دستیابی اثربخش، دستیابی کاربران (یادگیرندگان) یا والدین و دانش‌آموزان به اطلاعات یا پاسخ‌سئوال‌ها یا درخواست‌های مورد نیاز است.
* مدرسه نظام دریافت پیشنهاد و انتقاد دارد.
* مدرسه دارای «راهنمایی» است که نوع خدمات، نحوه پایش و ارزشیابی آن را توصیف می‌کند.
* همه کارکنان مدرسه، به‌منظور استقبال از پیشنهادها و انتقادهای کاربران، دارای نگاه مثبت و رفتار ترغیبی‌اند.
* به‌طور مؤکد، از دادن صفات خاص به کاربران مشکل‌دار جلوگیری می‌شود.
* در مدرسه حتی با یک یادداشت کوتاه کاربران، امکان برگزاری یک نشست حضوری وجود دارد.
* در مدرسه مکان خاصی برای مصاحبه محرمانه وجود دارد.
* متناسب با عملکرد مدرسه، نشانی‌ها و شماره‌های تلفن، در دفتر موجود است.
* از ارتباط تلفنی والدین، دانش‌آموزان و دیگران استقبال می‌شود.
جبران اثربخش: جبران اثربخش بر این نکته تأکید دارد که اگر خطایی رخ دهد یا اولیای مدرسه خدمات ناقصی از کاربر دریافت دارند، امکان جبران خطا و کاستی وجود دارد.
* مدرسه دارای نظام دریافت شکایات است.
* مدرسه راهنمای خاص ارائه خدمات، پایش و بازبینی نحوه ارائه خدمات و شیوه ارزشیابی آن را دارد.
* کاربران به بیان مسائل یا دشواری‌های خاصی که با کارکنان دارند، تشویق می‌شوند.
* بین مدرسه و والدین درباره نوع خدمات و کیفیت آن‌ها توافق وجود دارد.
مسائل ملموس: منظور از مسائل یا امور ملموس، نمود عینی یا فیزیکی خدمات است.
* تعریف فضای مورد استفاده برای ارائه آموزش و انجام دادن فعالیت‌های تکمیلی یادگیری، با مقاصد متناسب است.
* منابع و تجهیزات با مقاصد تعریف شده متناسب است.
* همه کارکنان در مورد اهمیت مسائل ارائه خدمات، توجیه شده‌اند.
* ارزشیابان خارج از مدرسه به‌طور منظم، فضای آموزشی و تجهیزات را ارزشیابی می‌کنند.
* طرحی برای تأمین و تجهیزات مدرسه تدارک دیده شده است.
پاسخ‌گویی: عنصر پاسخ‌گویی، ناظر بر علاقه و توانایی کارکنان برای تدارک خدمات به‌صورت معقول و خلاقانه است.
* بین کارکنان مدرسه، به‌منظور برقراری ارتباط با کاربران، یک شیوه رفتاری معمول و مورد توافق وجود دارد.
* هر کاربر، از میان کارکنان مدرسه، راهنمای خاصی دارد و فرد موردنظر در بیشتر اوقات برای کاربر قابل دسترسی است.
* در مدرسه، برای کاربران زمان پاسخ‌گویی و برقراری ارتباط موجود است.
* کارکنان، برای درمیان گذاشتن مسائل با کاربران، فرصت منظمی در اختیار دارند.
بیمه و ایمنی: مراد از بیمه و ایمنی، برحذر بودن از خطر و آسیب‌ها و داشتن بیمه است. افزون بر این، «حق محفوظ ماندن رازها» هم یکی از نکات مهم در بخش بیمه و ایمنی است.
* در مدرسه، روش ویژه‌ای برای حفظ بهداشت، سلامت و ایمنی وجود دارد.
* فضاها و تجهیزات با مقاصد متناسب‌اند.
* کاربر اطمینان دارد که کارکنان ایمنی و سلامت‌اش را در اولویت قرار می‌دهند.
* کاربران در برابر سطحی معقول از خطرپذیری در فعالیت‌ها قرار دارند.
* سطوح خاصی از «حق محفوظ ماندن رازها» بین کاربران و کارکنان مدرسه مورد توافق قرار گرفته است.
* اسناد و مواد رایانه‌ای برای کارکنان خاصی در مدرسه قابل دستیابی است.
* کاربران مجاز به دیدن و بررسی اطلاعاتی هستند که درباره آنها تدارک و ضبط شده است.
همدلی: منظور از همدلی، سطح خاصی از اقدامات مربوط به گوش دادن و شرح مسائل یکایک کاربران است.
* کارکنان برای انجام دادن اقدامات خاص جهت کاربری که راهنمایی او را به‌عهده گرفته‌اند، ترغیب می‌شوند.
* در آموزش کارکنان مدرسه، بر دانش و مهارت‌های درک نیاز و موقعیت کاربران تأکید می‌شود.
* کاربران احساس می‌کنند که در مدرسه، پشتیبان خاصی دارند.
* کاربران در ارزشیابی کیفیت ارائه خدمات، برداشت‌ها یا نظریات دخالت داده می‌شوند.
انتخاب و فعالیت: منظور از این بند، توانایی کاربران در اثرگذاری بر نوع و سطح خدمات تدارک دیده شده است.
* کاربران در فعالیت‌های تصمیم‌گیری مدرسه دخالت می‌کنند و در شکل‌دهی تصمیمات نقش دارند.
* برای کاربران، امکان انتخاب نوع خاصی از خدمات وجود دارد.
* به کاربران زمینه‌هایی ارائه می‌شود که در آن‌ها، برای انتخاب آزادی عمل دارند.
موقعیت کاربر: در این شاخص، میزان توجه و احترام به مراجعه‌کننده یا کاربر مورد تأکید قرار می‌گیرد.
* ماهیت ارتباط دوسویه بین کاربر و ارائه خدمات از سوی کارکنان و کاربران مورد توجه است.
* به کاربران فرصت اولویت‌بندی برای دسترسی به کارکنان داده می‌شود.
* قرارداد مکتوبی بین مدرسه و کاربران وجود دارد و در آن، علایق کاربران و شرایط مدرسه درج شده است.
* در آموزش کارکنان مدرسه، به شیوه برآورد نیازهای کاربران و تحقق حقوق آنان تأکید می‌شود.1
مدیران مدارس می‌توانند با درنظر گرفتن مواردی از عناصر یازده‌گانه، به تدارک سیاهه برگه وارسی (چک‌لیست) اقدام کنند و براساس آن، نحوه عملکرد مدرسه را مورد ارزشیابی قرار دهند. در صورتی که 70 تا 80 درصد از شاخص‌های ارائه‌شده پوشش داده شود، می‌توان مدرسه را یک مدرسه استاندارد دانست.
راهکارهای عملیاتی در مدرسه‌های کیفی و استاندارد
حال با توجه به الگوی معرفی شده و شرایط آموزش و پرورش و مدرسه‌های ایران، ابعاد چهارگانه‌ای را که می‌تواند در بخش‌های مختلف در مدرسه‌های کیفی و استاندارد مورد توجه قرار بگیرد، مورد بحث قرار می‌دهیم.

بعد تکنولوژی آموزشی
در بحث از تکنولوژی آموزشی، با توجه به توسعه و گستره قابل‌عنایت این مقوله از علوم تربیتی، توجه به این مؤلفه‌ها مورد تأکید است:
* تجهیز مدارس از بعد سخت‌افزاری و نرم‌افزاری (راه‌اندازی آزمایشگاه‌ها و کارگاه‌های مجهز در حد کتاب‌های درسی، تجهیز مدرسه به نقشه‌ها ، کره‌ها، مدل‌ها، مولاژها و وسایل گوناگون، اورهد، اوپک، فیلم‌های آموزشی، اسلایدها، نوارهای صوتی و هر چیزی که در بخش سخت‌افزاری و نرم‌افزاری تکنولوژی آموزشی قرار گیرد)؛
* تجهیز مدارس از بعد کتابخانه دانش‌آموزی کارآمد، به‌روز، فعال و مرتبط با مواد آموزشی و درسی؛
* استفاده از الگوهای متنوع یاددهی – یادگیری در امر آموزش دانش‌آموزان و آشنایی با فنون گوناگون روان‌شناسی یادگیری به‌وسیله معلمان؛
* توجه ویژه به مقوله طراحی آموزشی و استفاده از طرح درس‌های مدرن با انواع روش‌های موجود و براساس الگوهای جدید، از جمله ساختن‌گرایی و فراشناخت؛
* استفاده از فنون متنوع ارزشیابی از آموخته‌های دانش‌آموزان، طراحی و ارزشیابی سئوال‌های امتحانی براساس شیوه های رایج، ارزشیابی مستمر و برگزاری امتحانات کوتاه‌زمان (کوئیز) و در یک کلام، از بین بردن نظام رایج امتحان‌گیری محض و غول کردن امتحان با جدا کردن آن از فرایند تعلیم و تربیت و یادگیری.
* آموزش معلمان در مناسبت‌های گوناگون به‌صورت بازدیدهای علمی – آموزشی، آموزش در شورای معلمان، اطلاعات دیواری، بروشورها، کارگاه‌های آموزشی درون‌مدرسه‌ای و...
* بازدید دانش‌آموزان از مکان‌های علمی، هنری، فرهنگی و آشنا کردن فراگیرندگان با جامعه به‌صورت جدی؛
* تغییر نگرش معلمان در زمینه تکلیف و تکلیف شب و ارائه راهبردهایی برای انفرادی و غنی ساختن مجموعه تمرین‌های ارائه شده به دانش‌آموزان و متنوع کردن فرآیند تکلیف؛
* توجه ویژه به آموزش برنامه‌ای و تهیه و تدوین کتاب‌ها و مجموعه کتاب‌های کار آموزشی از سوی معلمان؛
* تشکیل گروه مطالعاتی، تحقیقاتی و تحلیل‌گری در بین معلمان براساس تفکر نظام تعلیم و تربیت سامانه‌ای و ارائه راهبردهایی در این زمینه برای چگونگی کار معلمان؛
* راه‌اندازی مراکز یادگیری در مدارس، به‌مثابه اولویت اول در اجرایی کردن تفکر سامانه‌ای تکنولوژی آموزشی در آموزشگاه؛
* تدوین و تولید جزوه‌های مواد آموزشی تکمیلی در مدرسه، از سوی کادر مدرسه، معلمان و بقیه افراد؛
* کلاس‌بندی درس محور (طبقه‌بندی اتاق‌های مدرسه براساس مواد درسی یا مراکز یادگیری کلاسی)؛
* تولید و بهره‌برداری از بسته‌های آموزشی هر یک از مواد درسی در حد گسترده و وسیع در درون مدرسه؛
* توجه ویژه به فناوری اطلاعات (IT) به‌عنوان چتر تمامی مباحث تکنولوژی آموزشی؛
* و...

بعد نظام اداری مدرسه
در بعد نظام اداری مدرسه، انتظار می‌رود مسئولان یک مدرسه استاندارد موارد زیر را مدنظر داشته باشند:
* استفاده از روش‌های جدید مدیریت، از جمله مدیریت وقت، مدیریت اطلاعات و... در امر اداره مدرسه؛
* راه‌اندازی شوراهای گوناگون درون‌مدرسه‌ای و توجه ویژه به ستادهای تربیتی و شوراهای مدارس؛
* تشکیل جلسات پربار، مستمر، با برنامه و از پیش سازمان‌دهی شده شورای دبیران و آموزگاران در مدرسه؛
* تشکیل گروه‌های آموزشی در بین معلمان (هم‌پایه و هم‌رشته)؛
* مکانیزه کردن نظام‌های اداری مدرسه براساس نیاز و به‌تدریج و به‌دور از هرگونه تجمل‌گرایی و فارغ از هر نوع توجه اسباب‌بازی‌گونه به نظام‌های مکانیزه؛
* استفاده از نظریات دانش‌آموزان، کارکنان و اولیای فراگیرندگان براساس اجرای نظام مدیریت مشارکتی از طریق دریافت پیشنهادها و گسترش این نظام تا سطح مدیریت کیفیت فراگیر؛
* تقسیم مسئولیت‌های داخل مدرسه بین گروه‌های دانش‌آموزی و تقویت روحیه تعاون و همکاری در بین دانش‌آموزان؛
* قانونمند کردن مدارس براساس ضوابط و دستورالعمل‌های وزارت آموزش و پرورش و جمع‌آوری و تحلیل بازخوردهای ناشی از اجرای دستورالعمل‌ها و انعکاس آنها به مقامات ذی‌صلاح برای اصلاح؛
* استفاده مستمر و برنامه‌دار از اولیای دانش‌آموزان در کلیه امور اداری، آموزشی و پرورشی مدرسه با یک برنامه از پیش تعیین‌شده؛
* تدوین و اجرای برنامه یک‌ساله آموزشگاه شامل کلیه فعالیت‌های اداری، آموزشی و پرورشی. لازم است این برنامه در تابستان هر سال انتشار یابد؛ البته بعد از اجرای چند برنامه یک‌ساله، می‌توان در مورد تدوین برنامه‌های پنج‌ساله و بیشتر نیز اقدام کرد.
* توجه ویژه به امر کلاس‌بندی بهینه؛
* انجام دادن سریع کلیه امور اداری در سطح مدرسه؛
* و...

بعد گروه‌های دانش‌آموزی مدرسه (محور دانش‌آموزان)
در بعد دانش‌آموزی مدارس موفق، انتظار می‌رود لااقل یازده مقوله زیر مورد توجه قرار گیرد:
* تشکیل گروه‌های مباحثاتی؛
* تشکیل گروه‌های مطالعاتی؛
* تشکیل انجمن‌های علمی؛
* استفاده از فراگردهای یادگیری دانش‌آموزمدار و یادگیری مشارکتی در کلیه امور اداری، آموزشی و پرورشی مدرسه؛
* آموزش «روش‌های مطالعه»، «برنامه‌ریزی درسی و استفاده بهینه از وقت» و «روش‌های موفقیت تحصیلی» به دانش‌آموزان؛
* ترتیب بازدیدهای علمی، فرهنگی، مذهبی و اعتقادی مستمر؛
* توجه ویژه به امر تحقیقات دانش‌آموزی و اختصاص بخشی از نمره امتحانی فراگیرندگان به این امر؛
* ایجاد فرهنگ توجه ویژه به دروس هنر (از ابعاد متفاوت آن، مانند: نقاشی، خط، موسیقی و...) انشا، ورزش و شناخت حرفه‌ها و فنون، و تنظیم برنامه‌های متنوع برای این دروس در سطح مدرسه؛
* انجام دادن مشاوره‌های گوناگون تحصیلی، تربیتی و شغلی با دانش‌آموزان و راه‌اندازی نظام مدون هدایت تحصیلی و شغلی در مدرسه برای توزیع مناسب دانش‌آموزان در مشاغل و رشته‌های تحصیلی مورد نیاز جامعه؛
* آموزش کلیه امور اداری مدرسه شامل: «قوانین و مقررات مدرسه»، «آیین‌نامه‌های امتحانات، انضباطی و...» و سایر دستورالعمل‌ها و قوانین مرتبط با دانش‌آموزان؛
* ترویج عنصر خلاقیت در سطح دانش‌آموزان، آموزش روشهای پرورش خلاقیت و تاکید بر خلاقیت، نوآوری و تفکر دانش‌آموزان به جای تأکید برحافظه‌پروری محض (در این میان دروس هنر، انشا و علوم پایه ارزش ویژه‌ای می‌یابند)؛
* و...

بعد نظام پرورشی مدرسه
در بحث نظام پرورشی مدارس استاندارد، آنچه در مدارس کشور ما باید انجام شود، با آنچه در مدارس برتر سایر کشورها انجام می‌شود، باید تا حد زیادی متمایز باشد. در واقع، بحث پرورشی در کشور ما، علاوه بر آن که با روحیات، خلقیات، تمنیات و نیازهای فراگیرندگان مرتبط است، به‌طور ویژه‌ای با مباحث مذهبی – اسلامی نیز درآمیخته است. بنا بر این، انتظار می‌رود که در مدارس استاندارد، مؤلفه های زیر موردتوجه قرار گیرد:
* توجه خاص به فرهنگ پربار اسلام و مذهب گران‌سنگ شیعه و تمسک به ائمه معصومین (علیهم‌السلام) و فرهنگ ویژه اهل تسنن در مناطق سنی‌نشین در امور عمومی مدرسه به‌صورت جدی و عملی و به‌دور از ظواهر؛
* ترویج فرهنگ قرآن کریم، تشکیل خانه‌های نور در مدرسه و آشنا کردن فراگیرندگان با مفاهیم، معانی و مصداق‌های عملی قرآن کریم؛
* ترویج فرهنگ نماز در بین دانش‌آموزان و اقامه نماز جماعت به‌منزله محور جدی امور مدرسه به‌صورت یک فعالیت داوطلبانه؛
* توسعه فرهنگ ولایت و رهبری در مدرسه؛
* توسعه فرهنگ امر به معروف و نهی از منکر در حکم یک اصل در میان دانش‌آموزان؛
* ترویج تربیت سیاسی، مذهبی – دینی، هنری و... در میان فراگیرندگان؛
* ایجاد پیوند و تعمیق رابطه عاطفی بین دانش‌آموزان و خاندان عصمت و طهارت(ع) و سیره اهل‌البیت علیهم‌السلام؛
* رشد و توسعه فضایل اخلاقی براساس ایمان به‌خدا و تقوا؛
* برگزاری مسابقات فرهنگی و هنری متنوع در مدرسه و تغییر مکرر در شکل برگزاری آن‌ها، به‌منظور جذب فراگیرندگان؛
* توجه ویژه به تبلیغات جذاب، هدف‌دار، به‌روز و بهینه در مدرسه؛
* کیفی کردن فعالیت‌های پرورشی و توجه به اهداف پرورشی نظام آموزشی به‌صورت خرد و کیفی کردن هر یک از اهداف؛
* توجه خاص به راه‌اندازی و نیز بهره‌برداری بهینه از تشکل‌های دانش‌آموزی برای اداره امور مدرسه؛
و...

پیشنهادها
ارائه چند پیشنهاد، سرانجام این بخش است:
* پیشنهاد می‌شود در کنار دانشگاه‌های علوم تربیتی، پژوهشکده تعلیم و تربیت وزارت آموزش و پرورش، رهبری مدارس استاندارد احتمالی را به‌عهده بگیرد یا برای الگوبرداری مدارس کشور، تبدیل چند مدرسه عادی به مدرسه استاندارد را سرپرستی و مدیریت کند.
* در انتخاب دانش‌آموز برای مدارس استاندارد، باید از توزیع عادی هوش، استعداد و توانمندی دانش‌آموزان استفاده و از گزینش یک گروه دانش‌آموز با شرایط خاص برای این قبیل مدارس خودداری شود.
* مدارس استاندارد با آموزشگاه‌های علوم تربیتی یکسان انگاشته نشود و از اجرا کردن طرح‌هایی که قطعیت نظری آن‌ها به اثبات نرسیده است، خودداری شود.
* کار پیشرفت مدارس استاندارد با مطالعات تطبیقی ویژه و در مقایسه با مدارس استاندارد جهان، به‌صورت نشریات ادواری ویژه در اختیار مدارسی قرار گیرد که در راه استاندارد شدن گام برداشته‌اند.

1. برای معرفی «الگوی لاوری» در طراحی مدرسه استاندارد، از منابع زیر برداشت شده است:
* Gann,N.(1999).Targets for Tomorrow's schools.PA:falmer press.
* دکتر محرم آقازاده، نگاهی به شاخص‌های مدرسه استاندارد، مجله رشد مدیریت مدرسه، سال دوم، شماره 9، تابستان 1383.

کد خبر 5017

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار آموزش

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز