از پیشینه تاریخی یخچالها تا دوره صفویه اطلاعاتی در دست نیست و تنها دکتر جان فرایر در قرن یازدهم در سفرنامه ایران اشاره میکند که «در این زمان ذخیره ساختن یخ، رسمی متداول و دیرین سال شمرده میشود و امکان آن میرود که همراه با مغولان وارد ایران شده است».
همچنین شاردن، دورنمایی از شهر کاشان را در سفرنامه خود به تصویر میکشد و یخچالهای این شهر را در بیرون از قلعه و برج و باروی شهر نشان داده و به معماری یخچالها در اصفهان نیز اشاراتی داشته است.
استان یزد نیز با توجه به کویری بودن منطقه از این معماری بیبهره نبوده است و هنوز در جای جای آن از جمله در شهرستان میبد و ابرکوه نیز میتوان آثار این شاهکارهای معماری را مشاهده کرد.
یخچالها به طور عمده از سه قسمت تشکیل شدهاند، دیوار طویل سایه انداز، مخزن یخ و حوضچههای تولید یخ.
دیوار سایهانداز این دیوار بسیار طویل و بلند است، ارتفاع این دیوارها که گاهی تا 10متر میرسد، در طول روز از تابش آفتاب روی آبهای منجمد شده در حوضچهها جلوگیری میکند.
گاه جهت استحکام بیشتر دیوار سایهانداز، پشتبندهای بزرگ در قسمت جنوبی دیوار احداث میکردند. دیوارهای سایهانداز در پایین دارای ضخامتی زیاد بوده و به تدریج در بخشهای فوقانی از قطر آنها کاسته میشود.
حوضچههای تهیه یخ این گودال مستطیل شکلی است که به موازات حوضچهها، دیوار سایهانداز و در بخش شمالی آن حفر شده و طول آن اندکی کمتر از طول دیوار و عمق آن 30 الی 50 سانتیمتر و گاه بیشتر بوده است. این گودال محل تهیه یخ در شبهای سرد زمستان بود.
مخزن یخ این مخازن معمولا در پشت دیوار سایهانداز و در بخش جنوبی آن و در بعضی موارد به وسیله یک یا چند مدخل ورودی به بخش شمالی راه مییابد.
انبار یخ نیز گودالهای عمیق و بزرگی هستند که در وسط مخزن یخ حفر شدهاند. شکل این گودالها در یخچالهای گنبددار به صورت دایره با شعاعی تا حدود 4 متر و گاه بیشتر است.
دیوار این گودالها از سنگ یا آجر یا اندود کاهگل ساخته و پشت آن با مصالح عایقی چون خاک ذغال و یا مصالح دیگر پر شده است.
جهت دستیابی به کف این گودالها نیز از پلههای کوچکی که در دیوار آن تعبیه شده، استفاده میشود. همچنین چاهی در بیرون از یخچال حفر شده که به وسیله مجاری باریکی که در کف گودالهای یخ تعبیه کردهاند، آب حاصل از ذوب یخ به این چاهها هدایت میشود.
در بعضی از یخچالهای مناطق کویری مانند ابرکوه علاوه بر دیوار اصلی، دیوارهای دیگری به موازات دیوار اصلی ساخته و به همان میزان، تعداد حوضچههای تولید یخ نیز بیشتر بوده است.
اصول حاکم بر طراحی تمامی یخچالها یکسان است و یخ باید عایقبندی شده و خشک بماند اما به رغم وجود مصالح مقاوم و متناسب، شرایط اقلیمی، توسعه صنعت مدرن یخسازی از منزلت فرهنگی این بناها کاسته است.
در فرهنگ بزرگ سخن، درباره یخچال آمده است: آبانبار سقفداری که در زمستان قطعات یخ در آن انبار میکردند یا در آن آب میانداختند تا یخ بزند، برای مصرف تابستان.
همچنین در فرهنگ معین، گفته شده: گودال بزرگ و سقفدار که در فصل زمستان یخها را در آن انبار میکردند تا در تابستان به مصرف رسانند ♦ محل نگهداری یخ ♦ محل ذخیرۀ یخ برای ایام تابستان ♦ یخدان ♦ یخخانه. در گذشته جهت ذخیرۀ یخ برکههای کوچکی تعبیه میکردند و در فصل سرما آب در برکهها میانداختند پس از یخ زدن آبها، تکههای یخ را به [در] محلی که جهت ذخیرۀ یخ در مجاورت برکه ساخته بودند، انبار میکردند. این محل ذخیرۀ یخ، عبارت از گودال عظیم دایرهمانندی بود که سقفی مخروطیشکل و عظیم بر روی آن ساخته بودند. این محل را به نام یخدان یا یخچال مینامیدند. تا پیش از تأسیس کارخانههای یخسازی در تهران و شهرستانها، یخچال فراوان بود و هماکنون نیز در بعضی شهرها دیده میشود.
لغتنامۀ دهخدا، یخچال را چنین معنی کرده است: هر جایی که در آن یخ را نگاهداری میکنند. یخدان. چالهٔ عمیق و مسقف که یخ به زمستان در آن ریزند و نگاهدارند تابستان را. گودی که یخ را در آن گذارند.