سه‌شنبه ۱ مهر ۱۳۹۳ - ۰۳:۵۵
۰ نفر

معمای پلیسی> نوشته‌ى جیم سوکاچ، ترجمه‌ى مینو همدانى‌زاده: پیش از این با دکتر «جفری‌لین کوئیک‌سولْوْ» استاد جُرم‌شناسی آشنا شده‌اید و می‌دانید که او با آژانس‌های کارآگاهی همکاری می‌کند.

فولکس بیتل

در این قسمت هم می‌توانید همراه دکتر و همراهانش، یک معمای پلیسی حل کنید و مثل او از این کار لذت ببرید.

* * *

آقای «پیتر پُمپوس»، آشفته و نگران، به دکتر تلفن زد. گویا چند دقیقه‌ی قبل، ماشین فولکس «بیتِل»ش را دزدیده بودند و او برای همین، این‌قدر آشفته بود. دکتر او را درک می‌کرد، چون خودش هم عاشق فولکسش بود. هر چند که فولکس قدیمی دکتر، زرق و برقی نداشت و اصلاً هم شباهتی به ماشین اِسپُرت و گران‌قیمت پیتر پُمپوس نداشت، اما به‌هر‌حال، برای او دوست‌داشتنی بود.

وقتی دکتر به خانه‌ی پمپوس رسید، گفت: «هر چی که می‌دونی برام تعریف کن.»

پمپوس گفت: «تازه از اداره بر‌گشته بودم خونه. تا پام رو از ماشین گذاشتم بیرون، یکی زد توی سرم. کلیدهام رو برداشت و ماشینم رو دزدید.»

دکتر پرسید: «دیدی کی زد؟»

پمپوس گفت: «نه... هوا تاریک و بارونی بود. سرم پایین بود و طرف یه‌ دفعه از پشت سرم ظاهر شد. اون‌قدر گیج و مبهوت شده بودم که نفهمیدم کی بهم ضربه زد.»

دکتر پرسید: «وقتی بلند شدی، چی‌کار کردی؟»

پمپوس: «خب، یارو که رفته بود و منم که اون رو ندیده بودم و اصلاً هم نمی‌دونستم چه شکلی بود. برای همین زود اومدم توی خونه و به شما زنگ زدم.»

دکتر پرسید: «ممکنه کسی توی خونه، دزد رو دیده باشه؟»

پمپوس: «نه. من تنها زندگی می‌کنم.خدمتکار هم روز‌های دوشنبه و جمعه‌ می‌آد. تو خونه هم کسی نبود.»

دکتر گفت: «ماشینت رو بیمه کرده بودی؟»

پمپوس گفت: «آره و واقعاً هم خوشحالم که بیمه‌اش کرده بودم. حداقل به پولم می‌رسم.»

دکتر گفت: «اما می‌ترسم به پول بیمه‌ات نرسی پیتر. آخه داستانت یه اشکال اساسی داره!»

* چه چیزی در داستان پیتر اشتباه بود؟

همشهری، هفته‌نامه‌ی دوچرخه‌ی شماره‌ی ۷۵۵

 

پاسخ:

«فارگو» ظاهر دزدها را کاملاً توصیف کرده بود که شامل اندازه‌ی قد، رنگ مو و حتی سبیل آن‌ها می‌شد. اما به گفته‌ی خودش، دزدها و حتی موتورشان را دقیق ندیده و در ضمن هردو نفر کلاه ایمنی سرشان بوده است.

کد خبر 269836

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha