به گزارش آسوشیتدپرس دو دهه پیش خواهر ترینور و 677 عضو دیگر "مدرسه خواهران نتردام" تقاضای یک پژوهشگر جوان را پذیرفتند که از آنها میخواست هر سال آنها را از لحاظ پیشرفت بیماری آلزایمر و سایر اختلالات مغزی مربوط به سن مورد بررسی قرار دهد.
61 راهبه باقیمانده اخیرا آخرین دور آزمونهای جسمی و عقلانی را در "بررسی راهبهها" انجام دادهاند، که یکی از فراگیرترین طرحهای پژوهشی عصبشناسی در جهان به حساب میآید.
اما در آخر کار یک ایثار دیگر هم باید انجام شود: هنگامی که این راهبهها بمیرند، مغزهایشان برای بررسی بیشتر برداشته میشود، و به مجموعهای از صدها مغز اهدایی راهبههای اضافه خواهد شد که پیش از آنها مردهاند.
خواهر تینور 93 ساله مدیر سابق مدرسه که یکی از این آخرین داوطلبان مشارکتش در این طرح پژوهشی را نه یک فداکاری بلکه انجام یک خدمت میداند.
او گفت: "من در دوران زندگیم سعی کردهام به نیکی رفتار کنم . این ایده که بتوانم پس از مرگ هم منشا خیر باشم، باعث خوشحالیم است."
راهبهها موفقیت این تحقیق را به دکتر دیوید اسنودون، پژوهشگر طرح، نسبت میدهند و ساعات بیشماری را که در طول دهها سال صرف مصاحبه و انجام آزمونها کردهاند، کوچک میشمرند.
آنتوان دانیل 96 ساله در این مورد میگوید: "من اصلا از اینکه مغزم را بررسی کنند
ناراحت نمیشدم. این کار مرا از مشکلات محافظت میکرد."
پژوهشگران میگویند کار اسنودون از هم اکنون هم نتایج جالبی ایجاد کرده است، از جمله مشخصشدن این که افرادی که خود را با چالشهای فکری درگیر میکنند، ظاهرا میتوانند شروع علائم آلزایمر را به تاخیر بیندازند یا از آن پیشگیری کنند.
کار اسنودون همچنین بیانگر این است که در افراد مستعد آلزایمر، سکته مغزی یا آسیب به سر میتواند باعث تسریع پیشرفت بیماری شود- برای همین است که بستن کمربند ایمنی، به سر گذاشتن کلاه ایمنی و سایر اقدامات محافظتی اهمیت پیدا میکند.
اسنودون همچنین میزان اسید فولیک را در خون راهبههای سالمند مبتلا یا غیرمبتلا به آلزایمر بررسی کرده است؛همچنین اینکه چرا راهبههای دارای نگرش مثبت، و مهارتهای کلامی خلاق طول عمر بیشتری از همردیفان بدبینتر خود خواهند داشت؛ و نیز سوالاتی دیگر.
اسنودون میگوید: "ما برای سالهای بسیار زیادی در آینده از این خواهران خواهیم آموخت."
اسنودون در سال 1986 هنگامی که استاد جوان اپیدمیولوژی در دانشگاه مینهسوتا بود، به اولین گروه راهبهها در "مدرسه خواهران فرقه نوتردام" در مانکوتا در مینیاپولیس مراجعه کرد.
گرچه پاپ پیوس دوازدهم در سال 1956 اهدای اعضا را در مذهب کاتولیک رومی مجاز اعلام کرده بود، درخواست از راهبهها برای اهدای مغزهایشان به دانشمندان برای بررسی بعد از مرگ کار ظریفی بود.
اما چنین کاری ضروری بود، زیرا تنها را تشخیص قطعی آلزایمر بررسی مغز بیمار پس از مرگ است.
یک دلیل ارزشمند بودن این راهبهها برای چنین تحقیقاتی این است، که آنها اعضای فرقه مذهبی واحدی بودند، و همه آنها در طول دههها درمانهای پزشکی، رژیم غذایی، تاریخچه تناسلی و مراقبتهای پیشگیری مشابهی داشتند.
یافتن چنین گروه همشکلی به عنوان سوژههای آزمایشی در جمعیت عادی کار مشکلی است.حدود نیمی از این راهبهها پیش از مرگ، به بیماری آلزایمر یا سایر اشکال زوال عقل مبتلا شدند، که تقریبا مشابه شیوع این بیماریها در جمعیت عادی است.