مرضیه موسوی-خبرنگار: آغاز صدراعظمی امیرکبیر در دوره ناصرالدین شاه با توسعه و ساخت‌وساز در تهران همراه بود؛ از تأسیس دارالفنون تا ساخت بازارچه‌ای در تهران برای رونق کسب و کار و تجارت.

بازارچه «امیر» که به «سرای اتابکیه» شهرت دارد یکی از یادگاری‌های امیرکبیر در بازار تهران است. این بازارچه، اردیبهشت سال 1229 شمسی در غرب بازار تهران ساخته شد و حجره‌ها و دکان‌های متعدد آن حال و روز بازار را تکان اساسی داد. بعد از قتل امیرکبیر برای پاک کردن نام او از ذهن مردم، تیمچه‌ها و سراهای دیگری در بازار تهران ساخته شدند. تیمچه‌های صدراعظم و حاجب‌الدوله 2نمونه از این تیمچه‌ها هستند. در این گزارش قصه‌های شنیدنی این 2بازار را مرور می‌کنیم.

«جناب اتابک اعظم امیرکبیر از خود بنای کاروانسرا و بازاری برجا گذاشتند که کاروانسرای آن موسوم به سرای اتابکیه و مشتمل است بر 336حجره تحتانی و فوقانی. از 3راسته بازار که دکاکین متعدد بسیار دارند به کاروانسرای مزبور راه است. در کمال خوبی و‌‌ آبادانی است و به قسمی این کاروانسرا خوب ساخته شده که تجار در گرفتن حجرات آن با هم مناظره و حرف دارند.»

این گزارشی است از بازار امیر که 168سال پیش در روزنامه وقایع اتفاقیه نوشته شده. کاروانسرای امیر یا سرای اتابکیه از یک دالان به بازار کفاش‌ها راه دارد و از دالان دیگر به بازار خیاط‌ها و از جنوب بازار امامزاده زید(ع) می‌رسد. 2دالان آن را به بازار امیر متصل می‌کند و بارانداز آن به 4راسته بازار راه پیدا می‌کند.

این کاروانسرا و بازار در طول 8 ماه به دستور میرزاتقی خان امیرکبیر ساخته شد تا تجارت در تهران رونق پیدا کند. «نصرالله حدادی» تهران‌شناس می‌گوید: «وقتی میرزاتقی خان همراه ناصرالدین میرزای ولیعهد برای تاجگذاری به تهران می‌آمدند، میرزاتقی خان برای تأمین هزینه این سفر از محمدمهدی ملک‌التجار مبلغی پول قرض می‌گیرد و محمدمهدی خان هم همراه آنها به تهران می‌آید.

بعد از به سلطنت رسیدن ناصرالدین شاه، امیرکبیر دستور ساخت بازارچه امیر را به ملک التجار می‌دهد و او در عرض 80 ماه این بازارچه و کاروانسرا را می‌سازد. هدف امیرکبیر از ساخت این بازار و سرا این بود که کالاهای ایرانی و تولیدات داخلی در آن به فروش برسد. یکی از سیاست‌های او این بود که تمام کالاها و اطعمه تولید شده در گوشه و کنار کشور به این بازار بیاید و از اینجا به شهرهای ایران توزیع شود. در آن دوره بازار و کاروانسرای امیر رونق خیلی زیادی می‌گیرد و به یکی از مراکز مهم تجارت در تهران تبدیل می‌شود.»

  • در حیاط کوچک سرای امیر

بازار و کاروانسرای امیر خیلی زود شهرت پیدا می‌کند و جهانگردان در کتاب‌های خود از این 2بنا به‌عنوان بنایی مؤثر در تجارت و البته زیبا و باارزش معماری یاد می‌کنند. درهای چوبی بلند و استفاده از منبت‌کاری، آجرکاری و سایر عناصر معماری، این کاروانسرا را به یکی از دیدنی‌های شهر تهران در دوره قاجار تبدیل کرده بود. «هاینریش بروگش» که 10سال بعد از قتل امیرکبیر به این بازار آمده بود در کتاب خاطرات خود می‌نویسد:

«صحن کاروانسرا با تخته سنگ‌های بزرگ، فرش و در وسط آن حوضی زیبا از سنگ ساخته شده است. دورتادور صحن را در 2طبقه غرفه‌هایی فرا گرفته‌اند که همه آنها پنجره‌هایی با چوب‌های مشبک و منبت‌کاری شده به حیاط دارند. این کاروانسرا در حقیقت مجموعه بزرگ تجارتی تهران را تشکیل می‌دهد.» کاروانسرای امیر سال1369 دچار آتش‌سوزی شد و بعد از آن تغییرات زیادی در معماری آن رخ داد.

  • بورس قماش

با قتل امیرکبیر و به قدرت رسیدن میرزاآقا خان نوری تلاش برای کمرنگ کردن نام امیرکبیر در تهران آغاز می‌شود. صدراعظم برای کم کردن نقش بازار اتابکیه، دستور ساخت تیمچه‌ای کنار بازار خندق را می‌دهد و نام آن را «تیمچه صدراعظم» می‌گذارد. تیمچه صدراعظم گرچه مورد استقبال تجار قرار گرفت اما نتوانست جای سرا و بازار امیر را پر کند. در کنار آن، تیمچه حاجب‌الدوله هم در راسته بازار کفاش‌ها ساخته شد که یکی از چشمنوازترین معماری‌های بازار در دوره قاجار را به خود اختصاص داده است.

ساخت سرا و تیمچه در گوشه و کنار بازار ادامه داشت و همین یکی از دلایل گسترش و رشد بازار تهران به شمار می‌رود. «مسعود نوربخش» در کتاب «تهران به روایت تاریخ» روایت می‌کند که سرای امیر به مرکزی برای فروش پارچه اختصاص داشت و صنف قماش فروش اکثریت را در این سرا داشتند. سرای اتابکیه به‌خصوص با پارچه‌های فاستونی‌اش مشهور بود. سیاست نظم‌بخشیدن به فروش کالاهای تولیدشده بعد از امیرکبیر چندان جدی گرفته نشد و از طرف دیگر آغاز دوره رشد تجارت با اروپا باعث شد تیمچه حاجب‌الدوله و تیمچه صدراعظم، هم مرکزیتی برای فروش کالای خاص نداشته باشند و هم به فروش کالاهای اروپایی بپردازند.

  • نام‌های ماندگار

کوچه‌ها، بازارچه‌ها، میادین و مراکز مهم تهران در دوره قاجار معمولاً به نام افراد سرشناس و شخصیت‌های برجسته نامگذاری می‌شدند و برای مثال نام سازندگانشان روی آن ساختمان می‌نشست. تغییر این نام‌ها در ذهن مردم کوچه و بازار کار ساده‌ای نبود و اگر در این زمینه تلاش هم می‌شد معمولاً ناکام می‌ماند. میدان توپخانه برای همیشه این نام را به خود گرفت و حتی وقتی دیگر توپ و زنبورکچی‌ها در این میدان حضور نداشتند اهالی تهران از همین نام برای آن استفاده می‌کردند.

به همین دلیل اغلب مردان سیاست با رسیدن به قدرت، دستور ساخت مسجد و مدرسه و کاروانسرا و دیگر عمارت‌ها را می‌دادند. بعد از قتل امیرکبیر برای اینکه نام او در ذهن مردم کمرنگ‌تر شود تغییر نام سرا و بازار امیر یا اتابکیه میسر نبود. به همین دلیل میرزاآقاخان نوری تلاش می‌کرد تا با کمرنگ کردن نقش این بازار و ایجاد بازارهای تازه، نام امیرکبیر را کمرنگ کند. نمونه‌اش مدرسه و مسجد شیخ عبدالحسین که میرزا آقاخان دستور داد تا به نام او نامگذاری شود و سازنده آن برای اینکه نام میرزاآقاخان نوری روی این دو بنا نماند نام خود را روی آن گذاشت.

کد خبر 420405

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار دروازه طهرون

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha