دوشنبه ۲۰ خرداد ۱۳۸۷ - ۱۱:۰۳
۰ نفر

مجید رئوفی: کریس دی‌برگ در میان ناباوری رسانه‌ها و مردم ایران و خارج از ایران به کشور ما و من این شانس را داشتم که در این روزها و شب‌های جذاب در کنار او باشم.

پس اولین نکته این است که از محسن رجب پور مدیر توانمند گروه آریان تشکر کنم که این امکان را برای من فراهم کرد. با او به جاهای مختلف رفتیم؛ از موزه ایران باستان تا کاخ سعدآباد و از موزه جواهرات تا رستورانی در درکه. هرچه پیش‌تر رفتیم، علاقه او به ایران و ایرانی‌ها را افزون‌تر دیدیم. اما در تمام این لحظات، او همان مرد ساده و آرامی بود که در کلیپ‌ها و کنسرت‌هایش دیده‌ایم.

مردی با لباس‌های بسیار ساده، با موهایی بسیار ساده و با لهجه‌ای بسیار ساده که به ما و مردمی که برای گرفتن عکس یادگاری و امضا از او به سراغش می‌آمدند، فرصت می‌داد تا بتوانیم خیلی راحت با او ارتباط برقرار کنیم. وقتی از ترانه‌های معروفش که دوران نوجوانی ما را شکل داده‌اند، می‌پرسیدم با لذت و شور و هیجان فوق‌العاده‌ای پاسخ می‌گفت. برخی نکاتی را به او یادآوری می‌کردم که در خاطرش نمانده بود.

ببخشید که هیجان زده شده‌ام، اما واقعا حضور او در ایران و ساعاتی که همراه با اعضای آریان و گروه میزبان او از ترانه شرقی در کنار او بودیم، جزء خاطرات شیرینی خواهند بود که پیش از این برای ما به یک رویا می‌مانست. رجب پور اما این رویا را برای ما به یک واقعیت تبدیل کرد. از او هم متشکریم.

  • چه شد که به این فکر افتادید تا با گروه آریان یک آهنگ مشترک اجرا کنید؟

واقعیت این است که من به این فکر نیفتادم. من پیش از این، با هنرمندان دیگری از خاورمیانه مثل الیسا، ‌هانی حسین و تینا یموت همکاری کرده‌ام، اما همکاری با آریان، با تماس محسن (رجب‌پور، مدیر گروه آریان) با کنی (تامپسون، مدیر کمپانی فریمن پروداکشنز) آغاز شد. من اسم آنها را نشنیده بودم. اما کنی به من گفت که سابقه آنها در ایمیل من است. نگاهی به این مطالب انداختیم.

در سایت‌های مختلف جستجو کردیم و پس از مدتی، فیلم‌های کنسرت‌های آنها در همین لندن و منچستر به دستمان رسید. فهمیدم که گروه بسیار پرطرفداری هستند؛ گروهی که  هم پسر دارد و هم دختر، معلوم است که گروه مدرنی‌اند. کارهایشان را شنیدم و از کارشان خوشم آمد. ده روز فرصت مناسبی بود برای این که به آنها پاسخ مثبت بدهیم. این را فراموش نکنید که من در وب‌سایتم پیام‌های فراوانی از ایرانی‌ها می‌گیرم. می‌دانم که موسیقی مرا بسیار دوست دارند.

بارها به ایمیل آنها، پاسخ داده‌ام و یکی از دلایلی که باعث شد پیشنهاد آریان را خیلی سریع و راحت بپذیرم، همین نکته بود. من دوست داشتم به دوستداران ایرانی‌ام نزدیک‌تر شوم.

  • برخی می‌گویند اگر خواننده ایرانی دیگری هم به شما پیشنهاد می‌داد، شما می‌پذیرفتید. چون به ایران علاقه‌مندید.

بدون شناخت مگر می‌شود؟ من فهمیدم که نام آریان در کتاب who’s who که نام مطرح‌ترین گروه‌ها و هنرمندان پاپ در آن هست از جمله نام خود من، قرار گرفته است. من این کتاب را در کمپانی‌ام دارم. وقتی آنها به ما پیشنهاد دادند، به این کتاب سر زدم و به دنبال ایران گشتم و جالب آن که فقط نام آریان را از ایران در این کتاب دیدم و نه هیچ‌کس یا گروه دیگری را. کارهای آنها را شنیدم و خوشم آمد. اگر سبک کاری آنها به من نمی‌خورد، آیا می‌توانستم با آنها قطعه مشترکی اجرا کنم؟

  • آیا کارهای دیگر گروه آریان را در این مدت که با آنها آشنا شده‌ای، گوش کرده‌ای؟ آیا موسیقی ایرانی را در این مدت تعقیب کرده‌ای؟

همان زمان، از ایران بسته‌ای به ما رسید که کارهای آریان و کنسرت‌های آنها در آن بسته بود. بله، من این کارها را شنیدم. در این چند روز هم که در ایران هستیم کارهای جدید آریان را و البته کار مشترکمان را در رستوران‌ها دیده‌ام. من، کار گروه آریان را دوست دارم. آنها سلیقه خوبی دارند.

  • گروه‌های دیگر چطور؟

من در این فرصت سه روزه، فقط در اتومبیل فرصت داشتم تا موسیقی گوش کنم. البته در هتل، چند خط ترانه و ملودی نوشته‌ام. محسن، در اتومبیل ما فقط آهنگ‌های کلاسیک موسیقی شما را برایم می‌گذارد تا با موسیقی قدیمی شما آشنا شوم. در یکی از رستوران‌های سنتی هم کار یکی دیگر از خواننده‌های شما را شنیدم. تو خودت او را به من معرفی کردی.

بله. او نامش علیرضا افتخاری است و یکی از خوانندگان پرطرفدار موسیقی ایران است.
افتخاری. اما در اتومبیل، کارهای غنی موسیقی ایران را شنیدم. هیچ کدامشان پاپ و راک نبودند. یکی از خبرنگاران در کنفرانس مطبوعاتی به من می‌گفت باید با این بخش موسیقی ایران آشنا شوم. من هم قبول کردم.

  • نظرت درباره ترانه‌ها و آهنگ‌های ایران و صدا و قدرت نوازندگی اعضای آریان چیست؟

هرچه زمان می‌گذرد، بیشتر به تاریخ و فرهنگ و هنر ایران علاقه‌مند می‌شوم. نمی‌دانید که موزه باستانی ایران، یکی از بهترین خاطرات زندگی‌ام را شکل داد. تاریخ غنی ایران را دیدم و حتما به دیگران هم می‌گویم که به این مکان‌ها بیایند و واقعیت‌های ایران را ببینند، نه آنچه فقط رسانه‌های غربی نشان می‌دهند.

  • کدام رسانه‌ها بودند که تو را از سفر به ایران منع می‌کردند؟

 فقط رسانه‌ها نبودند. حتی خانواده‌ام هم به من می‌گفتند که تو مطمئنی که می‌خواهی به ایران بروی؟ من با sky،cnn ، mbc و بسیاری دیگر از رسانه‌ها صحبت کرده و اغلب آنها تلاش ظریفی می‌کردند تا خطرات سفر به ایران را به من گوشزد کنند. من، اما می‌دانستم و بارها از دوستان نزدیکم شنیده بودم که ایران، آن چیزی نیست که تبلیغات نشان می‌دهد.

  • برخی از این رسانه‌ها، حتی می‌گفتند که در ایران تو را ترور خواهند کرد.

این سئوال را در کنفرانس هم پاسخ دادم.

  • خود من این سئوال را پرسیدم.

من می‌دانستم که این جملات واقعیت ندارند. ولی این مسائل مطرح می‌شد. ایران کشور بسیار امنی است. دوستان من شاید نگران‌تر از من بودند ولی آنها در همان شب اول که از خیابان‌ها گذشتیم، به من گفتند که اینجا که اصلا کسی اسلحه ندارد. اینجا کشور امنی است و همه خیلی راحت در خیابان‌ها راه می‌روند.

  • مردم ایران را چگونه دیدی؟

فوق‌العاده مهمان‌نواز و بسیار مهربان و همیشه خندان. میزبان ما محسن، برای ما سنگ تمام گذاشت. او واقعا عاشق کارش است و برنامه‌ریزی‌اش هم بسیار دقیق بود. مردم خیلی راحت می‌آمدند سمت من تا با هم عکس بگیریم. نمی‌دانم این همه دوربین چگونه در دست اغلب ایرانی‌ها بود.

  • البته، اغلب‌شان گوشی‌های شخصی دوربین‌دار هستند.

بله، ایرانی‌ها مدرن هستند و من از این که در میان آنها بودم، بسیار خوشحال و. لذت بردم.

  • گفته بودی برای سنجیدن شرایط برای برگزاری کنسرت به تهران می‌آیی. شرایط چگونه باید باشد؟ آیا در مدتی که در ایران بودی، این شرایط، مناسب برگزاری کنسرت بوده؟

از نظر من همه چیز بسیار خوب است. استقبال از ما عالی بوده. مردم بهترین‌اند و سالن‌ها و استادیوم شهر شما آماده برگزاری کنسرت هستند. پس از نظر ما، همه چیز بسیار خوب است. امیدوارم در تهران کنسرت بدهیم و این همه مردم دوستدار موسیقی من، بتوانند با من، ترانه‌هایم را بخوانند.

  • آهنگ‌های ضدجنگ و صلح‌طلبانه زیادی خوانده‌ای. آیا تو خودت را یک خواننده سیاسی می‌دانی؟

نه، هرگز من یک خواننده سیاسی نیستم. من ایده‌های سیاسی خودم را دارم که کاملا شخصی‌اند. من خواننده و ترانه‌نویسی هستم که برای مردم می‌نویسد. ممکن است به واقعه‌ای اشاره کنم اما فقط در این سو که به آنها مسائل انسانی را یادآوری کنم. من نه خواننده سیاسی هستم و نه برای سیاست به ایران آمده‌ام.

همشهری امارات

کد خبر 54400

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز