کسی که نیازمند خدمات روان‌درمانی است، لزوما کسی نیست که دیوانه باشد، شیشه‌ای را بشکند یا کسی را کتک بزند. سلامت روان حوزه‌هایی از جمله سلامت فکر، اندیشه، رفتار، هیجان، عاطفه و همچنین توجه به کیفیت زندگی، موفقیت و البته شادکامی را دربر می‌گیرد.

خشم 6

همشهری آنلاین - پرونده ویژه؛ حق شهروندی: این روزها آمار تکان‌دهنده‌ای از سوی سازمان‌ها و نهادها و مسئولان مختلف در خصوص افزایش دامنه آسیب‌های اجتماعی اعلام می‌شود؛ از افزایش چندبرابری مصرف الکل گرفته تا آمار سالانه ۱۰۰ هزار اقدام به خودکشی و رشد چشمگیر اَشکال مختلف خشونت اجتماعی از جمله خشونت‌های خانگی علیه کودکان و زنان. کاهش کیفیت زندگی و نارضایتی از آن در میان افراد و گروه‌های مختلف جامعه به ویژه در چند سال اخیر مسئله‌ دیگری است که باید در کنار رشد آسیب‌های اجتماعی مدنظر قرار داد.

کارشناسان بر این باورند که روان رنجور مردم و فقدان سلامت روان، یکی از مهم‌ترین دلایل کاهش کیفیت زندگی و رشد آسیب‌های اجتماعی است. تاثیر این عامل را به وضوح می‌توان در مصادیق متعدد خشونت و اختلالات رفتارهای فردی و اجتماعی دید. به عنوان مثال، جوان تحصیل‌کرده‌ای که در فقدان افقی از آرزومندی، همه اهداف و برنامه‌های خود را بر باد رفته می‌بیند و سال‌ها با احساس یأس و درماندگی زندگی می‌کند، در شرایطی که قادر نیست از خدمات روان‌درمانی برای حل تعارضات روانی و فشارهای روحی‌اش بهره گیرد، یا اساسا ضرورت کمک گرفتن حرفه‌ای از یک روان‌درمانگر یا مشاور روانشناس را درک نمی‌کند، در اقدامی هیجان‌زده و فاقد عقلانیت ممکن است دست به خودکشی بزند.

پای سلامت روان مردم می لنگد؛خشم در جامعه رکورد می‌زند
یکی از مهم‌ترین دلایل کاهش کیفیت زندگی و رشد آسیب‌های اجتماعی است

در خصوص رشد چشمگیر آمار نزاع‌های خیابانی یا جمعی و جرائم حاصل از آن نیز همین مسئله صادق است. روانشناسانی که در زندان‌ها کار می‌کنند در این خصوص می‌گویند: اغلب کسانی که به دلیل نزاع در زندان هستند، نه بزهکار اند، نه بیمار روانی و نه لزوما خشونت‌طلب، آنها انسان‌های بسیار معمولی و متعلق به همین جامعه هستند که انباشتی از درد و رنج و گرفتاری‌های حل‌نشده را مدام با خود حمل می‌کنند و با کوچک‌ترین جرقه‌ای دست به خشونت زده و ذهن و فکر درگیر از روزمره دشوار خود را بر سر دیگری خالی می‌کنند. این عدم مهارت در کنترل خشم و احساس ناکامی، گاهی حتی به قتل منجر می‌شود. اغلب این افراد از طبقات پایین جامعه، بیکار و فقیرند که مشکلات معیشتی و بیکاری آنها را به ستوه آورده، روان این افراد به شدت بیمار است و امکانی برای درمان آن ندارند.

رشد ۱۲ درصدی اختلال‌های روانی

طبق گفته «احمد حاجبی»، مدیرکل دفتر سلامت روانی، اجتماعی و اعتیاد وزارت بهداشت، حدود ۳۰ درصد ایرانیان بالای ۱۵ سال یک اختلال روانی دارند. «علیرضا زالی»، رئیس دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، هم اعلام کرد که پیش‌بینی می‌شود از هر ۳ ایرانی یک نفر از اختلالات روانی رنج می‌برد و شیوع این اختلالات بیش از ۱۲ درصد رشد داشته است.

باید دانست کسی که نیازمند خدمات روان‌درمانی است، لزوما کسی نیست که دیوانه باشد، شیشه‌ای را بشکند یا کسی را کتک بزند. سلامت روان حوزه‌هایی از جمله سلامت فکر، اندیشه، رفتار، هیجان، عاطفه و همچنین توجه به کیفیت زندگی، موفقیت و البته شادکامی را دربرمی‌گیرد. تجربه زیسته افراد در هر گروه و طبقه اجتماعی‌ای که باشند نشان می‌دهد که روان ایرانیان تقریبا در تمام ساحت‌های گفته‌شده رنجور و نیازمند درمان است. یعنی درمان روان به اندازه درمان جسم دارای اهمیت و ضرورت است، این ضرورت اما در فرهنگ اجتماعی ما از طرفی و در رویکردها و سیاستگذاری‌های دولت در حوزه نظام سلامت از طرف دیگر نهادینه نشده است. دولت و بسیاری از افراد خدمات روان‌درمانی را امری غیرضروری و تشریفاتی می‌دانند که متعلق به گروه خاصی از افراد، خاصه طبقه بالای جامعه است. در حالی که خدمات مشاوره‌ای و روان‌درمانی به دلیل هزینه بالایی‌ که دارد و به همین اعتبار از دسترس بسیاری از مردم خارج است باید تحت پوشش بیمه‌ای قرار گیرد.

شرایط فعلی به گونه‌ای است که گویی هر فرد ایرانی با انباشتی از مشکلات زندگی و اختلالات روانی به حال خود رها شده است. مردمی که از سلامت روان برخوردار نیستند و کیفیت زندگی‌شان پایین است، مردمی مستعد افسردگی، پرخاشگری، خشونت‌ورزی، خودکشی و نزاع اند. باید دولت در کنار نهادهای مدنی فکری عاجل به حال روان رنجور ایرانیان بکنند تا از دامنه تبعات سونامی اختلالات روانی کاسته شود.

کد خبر 656976
منبع: همشهری آنلاین

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha