مجموع نظرات: ۰
شنبه ۷ دی ۱۳۸۷ - ۰۷:۵۰
۰ نفر

دکتر ناصر کرمی: ابتدا: این، ‌معیار، ‌مدل، نمونه و مصداقی است برای دانستن ژرفای مدیریت محیطی در ایران.

اینکه شریان اصلی تنفس شهر را فروخته‌اند و آنجا که قراربوده روزی معبر بادهای حیاتزای غربی باشد، ‌اکنون احجام عظیم آهن و سیمان قامت برافراشته‌اند. نقض اقتضائات اقلیمی و محیطی شهر به جای خود، حتی می‌توان عجالتاً به این موضوع فکر نکرد که چطور بی‌اعتنا مانده‌اند به سرنوشت و سلامت 10 میلیون شهروند ساکن در این شهر دودزده و متراکم.

نکته جالب‌تر این است که همه اراضی واقع در معبر بادهای غالب غربی تهران (حدفاصل اتوبان همت تا دامنه توچال، از دهکده المپیک به سمت غرب) صراحتاً کاربری غیرمسکونی داشته‌اند و هم تغییر کاربری این اراضی غیرقانونی بوده، هم ساخت همه آن برج‌ها و مجتمع‌هایی که اکنون در آنجا می‌بینیم. این برج‌ها را نه در یک نیمه‌شب بارانی و دور از چشم دیگران ‌بلکه سالیان متمادی در نیمروز آفتابی ساخته‌اند. در همه این مدت متولیان قانون و مسئولان سلامت مردم کجا بوده‌اند؟

بعد: تهران از نظر اقلیمی شهری است که توان خود‌پالایی ضعیفی دارد و به واقع فقط از سمت شمال غربی جریان غالب و دائم باد وارد شهر می‌شود. ارتفاعات واقع در سمت شرقی شهر نیز باعث می‌شود که تبادل هوای سطح شهر با محیط طبیعی پیرامون آن به‌سختی انجام شود.

از این نظر دم و بازدم شهر به‌سختی صورت گرفته و عجیب نیست که فقط با چند دقیقه پایداری هوا یا فرونشینی دما، دودمه روی شهر متراکم می‌شود. همچنین باید توجه داشت که خاستگاه اصلی ریزش‌های جوی در دوسوم از مساحت ایران (نیمه‌های شمالی و غربی کشور) و از جمله شهر تهران جریان‌های باران‌زایی هستند که از حوالی جزایرآزور در اقیانوس اطلس می‌آیند. شریان ورود این جریان‌ها نیز به تهران همان کریدور غربی شهر است.

جالب است که پیش از این گفته می‌شد برای افزایش توان تنفس و خودپالایی شهر تهران می‌بایست هرگونه ساخت‌و‌ساز با ارتفاع پیش از 2طبقه در محدوده اتوبان‌های کرج و قزوین، حتی در مناطقی مثل هشتگرد و... ممنوع شود. اما هشتگرد که هیچ، ‌همین‌جا بیخ گوش شهر دیوار کشیدند مقابل تنها کریدور هوای شهر و در چشم‌برهم‌زدنی آن را به یغما دادند.

سرانجام:‌ درباره آنچه گفته شد، ‌پرسش‌های بسیاری می‌توان مطرح کرد؛ با کدام مجوز زمین‌هایی را که کاربری فضای سبز داشته به انبوه‌سازان فروخته‌اند؟ نهادهای ناظر چرا به مسئولیت خود در این باره عمل نکرده‌اند؟ آیا عقوبتی هست برای آنهایی که آینده یک شهر و سلامت میلیون‌ها شهروند را به ثمن بخس فروخته‌اند؟ آیا چاره‌ای هست برای رهاکردن این پنجه که فشرده شده است بر گلوگاه تنفس تهران؟ آیا قابل تصور است که از این وجیزه زودگذر دست بکشند و راه تنفس شهر نفس‌تنگی‌گرفته تهران را از این هم تنگ‌تر نکنند؟

پاسخ سؤال‌های نخستین دشوار است، ‌اما این سؤال آخر را می‌توان به‌راحتی و با قاطعیت پاسخ داد: نه! ‌چنین چیزی ممکن نیست. امکان ندارد که کسی به خاطر امر موهومی مثل نفع عمومی و سلامت همگانی و سرنوشت آتی و... از نفع شخصی احداث حتی یک اتاقک چوبی هم بگذرد. وقتی قانون مسکوت باشد و متولیان قانون هم مثل اطفال منضبط دبستانی دست به سینه و ساکت، فقط منافع شخصی است که برای هر چیزی تعیین تکلیف خواهد کرد.

کد خبر 71611

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز