حسین میرزامحمدی که فیلم سینمایی «کت چرمی» اش از هفته اول دی ماه اکران آنلاین خود را آغاز کرده؛ می گوید: کت چرمی به عنوان فیلم اول من، سخت و پُرلوکیشن بود و اتفاقات گوناگون و چالش‌هایی را برایم به وجود می‌آورد. در روند فیلمنامه هم چالش‌های بسیاری داشتیم،

کت چرمی 2

همشهری آنلاین: «بهش می‌گن مهمونی کت چرمی!» بدون شک یکبار این جمله را در صفحات مجازی مرتبط با حوزه سینما دیده‌اید. اما برای کسانی که این جمله تا به حال به گوششان نخورده است، باید بگویم که در فرآیند تبلیغات فیلم کت چرمی به کارگردانی حسین میرزامحمدی و تهیه‌کنندگی کامران حجازی استفاده شده است؛ اثری که از ۶ دی ماه اکران آنلاین خود را در پلتفرم فیلیمو آغاز کرده و همچون نمایش عمومی با استقبال مخاطبان مواجه شده است. همین مساله بهانه‌ای شد تا با حسین میرزامحمدی کارگردان اثر درباره سختی‌های تولید اثر، شباهت فیلمسازی‌اش با محمدحسین مهدویان و حواشی پیرامون آن و... به گفت‌وگو بنشینیم که در ادامه می‌خوانید.

• با توجه به اینکه اخیرا در ۲ تئاتر «سیزده بدر» و «خانم آقای جرج کلونی» حضور داشتید، تئاتر بیشتر برایتان دغدغه است یا سینما و چرا؟
در نمایش «سیزده بدر» که در سالن ایرانشهر اجرا رفت، من کارگردان کار بودم و در تئاتر «خانم آقای جرج کلونی» بنا بر کمکی که دوستان از من خواستند، به عنوان مجری طرح که البته شغل تخصصی‌ام نیست و تجربه‌ای در این زمینه ندارم، حاضر شدم. من اساسا کارم را زمانی که نوجوان بودم، از تئاتر شروع کردم. مقطع لیسانس تئاتر و در مقطع فوق لیسانس کارگردانی خواندم‌ و بعد از ۱۲ سال نمایش «سیزده بدر» را کارگردانی کردم که خوشبختانه با استقبال خوبی از جانب مخاطبان و منتقدان مواجه شد. چه سینما و چه تئاتر برای من مهم و اثرگذار هستند و هرکدام را در جای خود دوست دارم اما در حال حاضر تمرکزم روی کار تصویر است.

• اولین اثر بلند سینمایی شما موضوع ملتهب و جسورانه‌ای دارد که قطعا در مسیر طی شده شما را با چالش‌هایی مواجه کرد. از مشکلاتی که با آن دست و پنجه نرم‌ کردید، بگویید و اینکه نهادهای زیربط چه قدر در این مسیر شما را همراهی کردند؟
زمانی که نسخه اولیه کت چرمی را با آقای هاشمی‌نژاد نوشتیم، می‌دانستیم پا در مسیری بسیار بسیار سخت می‌گذاریم. البته انقدر سختش را هم پیش‌بینی نمی‌کردیم اما خوب می‌دانستیم که کار ساده‌ای نیست. کت چرمی به عنوان فیلم اول من، سخت و پُرلوکیشن بود و اتفاقات گوناگون و چالش‌هایی را برایم به وجود می‌آورد. در روند فیلمنامه هم چالش‌های بسیاری داشتیم، در حقیقت موضوعات ملتهبی در کار مطرح می‌شد که مجبور بودیم نرمش‌هایی را نشان دهیم و حذف و جایگزین کنیم.
آن چیزی که از کت چرمی می‌شد ساخته شود و روی پرده برود، همین نسخه‌ای است که روی پرده سینما رفت، هم‌اکنون در اختیار مخاطبان قرار گرفته است و غیر از این هیچ‌گاه ساخته نمی‌شد. ناگفته نماند که ۳۰ تا ۳۵ درصد فیلم‌نامه دستخوش تغییرات گوناگونی در مسیر تولید این فیلم شد اما خوشایندترین نکته این مسیر پیچیده، شکل‌گیری تعامل و گفتگو با دوستان بود و توانستیم به تفکر مشترکی برسیم که فیلم را بسازیم. در غیر این صورت فیلم اجازه ساخت پیدا نمی‌کرد.
درباره اینکه نهادهای مربوطه به ما کمک کردند یا نه، ما از کسی درخواست همکاری نداشتیم البته با سازمان بهزیستی استان تهران صحبت کردیم و خواستیم در جریان باشند چراکه ساخت این کار برایشان خوشایند بود. دوستان نیز فیلم را دیدند و استقبال کردند. همچنین دوستان در بنیاد سینمایی فارابی در این فیلم مشارکت کردند و جای تشکر دارد که در ساخت فیلمی مشارکت کردند که کمتر دیده بودیم و امیدوارم این مسیر توسط دیگر نهادها ادامه پیدا کند.

کارگردان فیلم کت چرمی : این فیلم هیچ وقت کهنه نمی شود | ترجیح می‌دهم در فیلمسازی به خودم سخت بگیرم

• چه دلایلی باعث شد در اولین اثر بلندتان به خود سخت بگیرید؟ آیا فیلمساز می‌تواند تمام ایده‌ها و آرزوهایش را در فیلم اولش پیاده کند؟
من زمانی هم که فیلم کوتاه کار می‌کردم، اثر ساده نمی‌ساختم چراکه در کل ساخت فیلم‌های پُرچالش را ترجیح می‌دهم. در اکثر مواقع فیلمساز یک چیزهایی را در ذهن خود دارد که اگر نتواند آن را به تصویر بکشد از آن رهایی پیدا نمی‌کند. من با این نگاه برای ساخت کت چرمی جنگیدم، زحمت کشیدم و تلاش کردم با تمام کم و کاستی‌ها و خوبی‌ها و بدی‌ها روی پرده بیاید. اساسا فیلمساز پایه و اساسا زندگی‌اش ایده‌ها و آرزوهایش است، اینکه در فیلم اول بیاورد یا نه بحث دیگه است. ما ایده و آرزوهایمان را در قالب فیلم روی پرده می‌آوردیم و من ترجیح می‌دهم در فیلمسازی به خودم سخت بگیرم.

• اینکه می‌گویند فیلم‌هایی چون کت چرمی مفهوم سیاه‌‎نمایی را دنبال می‌کنند، چگونه تحلیل می‌کنید؟ در صورتی که برخی از آسیب ‌های اجتماعی همین قدر تلخ و گزنده هستند و نمی‌توان با رنگ و لعاب بخشیدن به آن قصه‌ای را پیش چشم مخاطب قرار داد. همچنین مخاطب هم شاید از این میزان سیاه و خشونت استقبال کند.
واژه سیاه‌نمایی را باید از ادبیات مسئولان و ژانر نکبت را از ادبیات سینماگران حذف کنیم. من اعتقادم بر این است که در فیلم‌هایی با موضوعات اجتماعی با پالت رنگی سیاه و سفید و سایه روشن آن مواجه هستیم. نه سیاهی سیاهی و نه سفیدی سفیدی. یک جایی امید و یک جاهایی تاریک است. زیست ما هم بر اساس امید و ناامیدی‌ و مسیری که در آن زندگی می‌کنیم بر اساس سیاهی و سفیدی است. ناگفته نماند که سیاه‌نمایی وجود دارد چون متودی است که شاید در مواردی جواب بدهد ولی من حداقل چیزی که از سینما و تئاتر بلدم این است که امید را باید نشان داد و به جامعه تزریق کرد. بهرام بیضایی با وجود منتقد بودنش در تمام کارهای خود امید را به مردم می دهد و در پایان نمایشنامه «آرش» خود می‌گوید: «من هنوز مردمی را می‌شناسم که می‌گویند آرش بازخواهد گشت.» ما با این امید است که زیست می‌کنیم‌. نمی‌توان همه چیز را خوش و خرم و یا تلخ و سیاه نشان داد. باید آنچه که در زیست کردن خودمان با آن مواجه هستیم، به شکل درام و قصه به تصویر بکشیم و روایت کنیم‌. در حقیقت باید روی لبه تیغ درست حرکت کتیم.

کارگردان فیلم کت چرمی : این فیلم هیچ وقت کهنه نمی شود | ترجیح می‌دهم در فیلمسازی به خودم سخت بگیرم

• عده‌ای در زمان جشنواره و حتی اکران اثر معتقد بودند حتی اگر نام محمدحسین مهدویان در تیتراژ به عنوان مشاور کارگردان نیامده بود هم حدس زدن این‌که نویسنده و کارگردان به‌شدت از حال‌وهوای فیلم‌های اجتماعی مهدویان – به ویژه «مرد بازنده» و سریال زخم کاری – تاثیر گرفته، چندان دشوار نیست. این تاثیر تا چه حد بوده است؟ آیا اینکه فیلمسازان جوان وام‌دار سینمای بزرگان این عرصه باشند، خوب است یا بود؟ توضیح دهید و چرا با هجمه مواجه می‌شوند؟
محمدحسین مهدویان بسیار فیلمساز حرفه‌ای و به شدت کاربلدی است. من فیلم سینمایی ایستاده در غبار ایشان را بارها دیدم، دوستش دارم و ترجیح می‌دهم ایشان با این اثر در یاد و خاطره‌ام بماند. محمدحسین مهدویان ۳ تا ۴ جلسه هنگام فیلمبرداری سر صحنه حاضر شد، به من کمک کرد و ایده داد و همچنین همراه و رفیق بود. پیش از فیلمبرداری هم ایشان مشاوره‌های خوبی داد و در پست پروداکشن نیز به ما کمک کرد. اما اساسا جنس فیلمسازی من با زبان ایشان در فیلمسازی بسیار متفاوت است.
همچنین باید بگویم که مساله کت چرمی مهر ۱۴۰۰ با کامران حجازی تهیه‌کننده اثر قبل از مرد بازنده مطرح و نسخه کامل فیلمنامه تحویل ایشان داده شد. در حقیقت من از مرد بازنده خبری نداشتم و در جریان فیلمنامه‌اش نبودم. نکته دیگر اینکه یک فیلمساز قطعا وام‌دار بزرگان این عرصه است اما آن هم معادلات خود را دارد.

• پیش از این در گفت‌وگویی به این مطلب اشاره کردید که «باز هم سراغ سوژه‌های ملتهب و اجتماعی خواهم رفت اما اگر بخواهم نقدی به فیلم خود کنم این است که در ریتم قصه‌گویی تجدیدنظر کنم.» برایمان توضیح دهید که اگر قرار باشد روی این اثر تجدیدنظر کنید، چه چیزی را حذف و چه چیزی را به آن اضافه میکنید؟
هر فیلمسازی بعد از دیدن فیلم خود می‌گوید می‌توانستم فلان کار را انجام بدهم یا فلان کار را نکنم. من پای کت چرمی ایستادم و می‌گویم آنچه می‌شد از این سوژه روی پرده برود، همین نسخه‌ای بود که ساخته شد. ما از ابتدا با آرمان فیاض فیلمبردار اثر برای دکوپاژ صحبت کردیم و تصمیم را بر آن شد که از قالب روتین و جنس کلیشه‌ای که دوربین روی دست و لنز تله است و همچنین قالبی که ما همیشه در فیلم‌هایی با سوژه اجتماعی می‌دیدیم، فاصله بگیریم. این انتخاب من و آرمان فیاض بود. می‌دانستیم ریسک‌هایی خواهد داشت اما پذیرفتیم که زبان بصری و تصویری متفاوتی ارایه دهیم. من لازم می‌دانم همین جا نقطه کاشتی بگذارم بر تفاوت فیلمسازی و زبان بصری متفاوت با کارهای محمدحسین مهدویان که در انتخاب لنز و حرکت دوربین مشهود است.

کارگردان فیلم کت چرمی : این فیلم هیچ وقت کهنه نمی شود | ترجیح می‌دهم در فیلمسازی به خودم سخت بگیرم

• انتخاب ریتمی چنین کُند برای یک اثر نیمه جنایی، دقیقا به چه علت بوده است؟ به ویژه در دورانی که فیلم‌هایی با قهرمان‌های عصیانگر، ساختارشکن و تا حدودی خشن، در جهان و از جمله در ایران با اقبال روبه‌روست.
قهرمانان عصیانگر همیشه لزوما این نیست که خشم خود را بیرون بریزد و پُر از کارهای عجیب و غریب باشد. اتفاقا درآوردن و ساخت قهرمان‌هایی سخت است که خوددار باشند و درون ریز. در طول فیلم «ضد» جواد عزتی با هوشمندی بسیار مسیری را برای این کاراکتر انتخاب کرد که با درونیات و تحولات درونی همزمان با مسیر قهرمانانه مواجه شویم. ما یک مسیر قهرمانی که عیسی برای کشف حقیقت طی می‌کند و مسیر دیگری داریم که برای تحول خودش اتفاق می‌افتد. البته این اتفاق را در شرایطی رقم زدیم که می‌دانستیم مخاطب ممکن است با جنس قصه‌گویی و روایت تصویر گارد بگیرد چون هنوز به این جنس فیلمسازی در موضوعات اجتماعی با ریتم متفاوت عادت ندارد. البته من اعتقاد ندارم که ریتم کند است اما می‌گویم آنجایی مخاطب احساس می‌کند فیلم کند است که ما در فیلمنامه دخل و تصرف کردیم.

• شاید بتوان گفت که کت چرمی با کمی خلاقیت می‌توانست فیلم مهم‌تری باشد و ماندگار شود. فیلم سرگرم‌کننده و تاحدی تامل‌برانگیز است اما عمیق نمی‌شود. این مساله ناشی از فیلمنامه و جرح و تعدیل‌هایی‌ست که در آن رخ داد؟
باز هم تاکید می‌کنم که کت چرمی همان چیزی است که می‌شد ساخت و اکران کرد. مطمئنا اگر نسخه اصلی که ما تصمیم به ساختش داشتیم اکران می‌شد یا اجازه می‌دادند ساخته شود متفاوت‌تر بود و مطمئنا اتفاق عجیبی رخ نمی‌داد اگر ساخته می‌شد یعنی نه به کسی برمی‌خورد و نه مشکلی برای جامعه به وجود می‌آمد. حساسیت‌هایی بود که نسبت به فیلمنامه وجود داشت و ما مجبور شدیم تغییر دهیم اما خدا را شاکرم که با تعاملاتی که وجود داشت فیلم ساخته شد و روی پرده رفت.

کارگردان فیلم کت چرمی : این فیلم هیچ وقت کهنه نمی شود | ترجیح می‌دهم در فیلمسازی به خودم سخت بگیرم

• آیا این اثر چند سال دیگر نیز هنوز برای مخاطب تازگی دارد و جذاب است؟
فیلم‌هایی شبیه کت چرمی و موضوعی که بدان پرداخته است، هیچ زمان کهنه نمی‌شوند چون هیچ وقت از بین نمی‌روند. چراکه جایی که در آن زیست می‌کنیم و در لایه‌های زیرین شهر اتفاق می‌افتد.‌ من فکر نمی‌کنم کت چرمی اثری باشد که چند سال دیگر کهنه شود. چون این قصه‌ها وجود دارند و شاید از نوعی به نوع دیگر تبدیل شوند.

• آیا از شرایط اکران عمومی فیلم راضی بودید؟ می‌توان گفت در زمان نمایش فروش قابل قبولی داشت و بسیاری علت این اتفاق را حضور جواد عزتی در این اثر می‌دانستند. نظر شما چیست؟
فیلم ما در زمانی اکران شد که سینما با مشکلاتی مواجه بود اما در کل بله، از فروش فیلم، اتفاقاتی که برای آن رخ داد و استقبال مخاطبان راضی بودم و مطمئنا این اتفاق را مدیون حضور جواد عزتی که دوست و برادر و بسیار بازیگر همراهی‌ست، هم هستیم اما من مدیون تمام کسانی هستم که در این فیلم حضور داشتند و در کنار ما بودند. همچنین باید بگویم که خود فیلم و قصه در فیلم‌های غیرکمدی نیز نقش بسزایی دارند. من به شخصه از دوستانی که به من اعتماد کردند و در این کار حاضر شدند، تشکر می‌کنم و استقبال مخاطبان را مدیون حضور دوستان و استادان خود می‌دانم.

• با توجه به تبلیغات قابل توجهی که برای اکران آنلاین این اثر شد، وضعیت اکران آنلاین این فیلم چگونه و آیا قابل قبول است؟
استقبال خوبی از فیلم در اکران آنلاین شده، مخاطبان نظرات مختلفی دادند و گفتگوهایی درباره آن شکل گرفته است. من هم سعی می‌کنم در صفحه شخصی خودم در فضای مجازی به تمام پیام‌ها و نقدها و نکات مثبت و منفی پاسخ دهم. من معتقدم بسیار خوب است که فیلم‌هایی در این زمینه ساخته شود تا مخاطب درباره آن حرف بزند. البته متاسفانه با رویه‌ای که در سینمای ما وجود دارد، سینمای تامل برانگیزی که تفکر پشت آن باشد و بتواند جریان‌سازی و گفتگو ایجاد کند، به قهقرا می‌رود و چیزی از آن باقی نمی‌ماند. امیدوارم این صنعت جایی برای فیلم‌هایی که می‌خواهد گفتگو راه بیندازد، باز کند.

• نزدیک به یکسال است که گیشه سینمای ایران در دست فیلم‌های کمدی‌ست. فکر می‌کنید فیلم‌های اجتماعی در گیشه با چه سرانجامی روبه‌رو هستند؟ آیا اگر اثر اجتماعی خوبی ساخته شود، می‌تواند با آثار کمدی رقابت کند؟
در ادامه صحبت قبلم این نکته را بگویم که منکر فیلم‌های کمدی نیستم چون نیاز سبد فرهنگی مخاطب است. بحث من فیلم کمدی نیست و کلی‌ست. فیلم‌های کمدی ما باعث می‌شود چرخه صنعت سینما رشد خوبی داشته و جریان و پویایی آن ادامه‌دار باشد. باید از این مساله بهره ببریم و فیلم‌هایی تولید کنیم که علاوه بر شاد کردن و خنداندن مردم آن‌ها را به تفکر وادارد. فیلم‌های اجتماعی ‌که از تفکر مستقل می‌آیند و برآینده خود جامعه هستند، بسیار خوب و جذاب است. من هم زمانی قرار بود یک اثر در ژانر دفاع مقدس کار کنم اما نشد. اگرچه معتقدم ما که آن زمان را خیلی درک نکردیم، نگاه نو و جذاب‌تری می‌توانیم داشته باشیم تا مخاطب را جذب کنیم و به سینما آوریم. حتی اگر قرار باشد یک ایدئولوژی را در غالب درام مطرح کنیم اول باید قصه بگوییم تا مخاطب جذب آن شود. امیدوارم فیلمی که از تفکر و سینمای مستقل می‌آید، جلوی آن گرفته نشود بلکه مورد حمایت واقع شود وگرنه فیلم‌هایی نظیر کت چرمی که روز به روز تعدادشان کمتر می‌شود، دیگر جایی در اکران سینمای ما نخواهند داشت.

کد خبر 825980
منبع: همشهری آنلاین

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار سینما

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha