براساس این آمار، بیش از 125 میلیون هکتار از عرصههای کشور در معرض فرسایش آبی و 34 میلیون هکتار در معرض فرسایش بادی قرار دارد. میزان فرسایش آبی بیش از 16/5 تن در هکتار است درحالی که میزان شاخص جهانی فرسایش آبی در هر هکتار بین 5 تا 6 تن در هکتار اعلام شده است. مسئولان سازمان جنگلها و مراتع کشور میگویند 50درصد فرسایش خاک کشور ناشی از عدمبهرهبرداری صحیح از سرزمین است. البته برخی کارشناسان، میزان فرسایش خاک را بیش از 20تن در هکتار عنوان میکنند و از ایران بهعنوان رکورددار فرسایش خاک نام میبرند. اما اگر این آمار اغراقآمیز هم باشد آماری که مسئولان خود اعلام میکنند عمق فاجعه را نشان میدهد. این در حالی است که دکتر محمد پسرکلی میگوید: «حفاظت خاک در گرو حفاظت پوشش گیاهی است. تخریب پوشش گیاهی به معنای نابودی و از دست رفتن خاک است.» به گفته وی، «100سال زمان نیاز است تا یک سانتیمتر مکعب خاک جدید شکل بگیرد.»
پسرکلی، متولد 1327 معصومآباد گرگان است. او دوره دبستان و راهنمایی را در معصومآباد و دوره دبیرستان را در گرگان طی میکند. سپس تحت عنوان سپاهدانش به کردستان اعزام میشود. پس از آن، از آموزشگاه جنگل و مرتع فوق دیپلم دریافت میکند. در پی آن، مقطع کارشناسی کشاورزی را ناتمام گذاشته به توصیه یکی از استادانش با استفاده از بورس تحصیلی رهسپار آمریکا میشود. پسرکلی در آمریکا، تحصیلات خود را تا اخذ مدرک فوق دکترای مهندسی آبوخاک از دانشگاه آریزونا ادامه میدهد. از وی تاکنون 4 کتاب با عناوین:«اثرات کنشهای محیطی روی گیاهان»، «فیزیولوژی گیاهان»، «فتوسنتز» و «فضای سبز» به زبان انگلیسی منتشر شده است.
این پژوهشگر و مدرس، در سال2005 در آمریکا بهعنوان دانشمند سال معرفی میشود علاوه براین، دانشگاه آکسفورد انگلستان، نام وی را در فهرست 100 استاد برتر جهان منتشر میکند. 3 بار هم از سوی دانشگاه آریزونا بهعنوان استاد نمونه معرفی میشود. اما افتخارات علمی پسرکلی به همین جا ختم نمیشود. او 2کشف علمی هم در کولهبار خود دارد یکی تهیه کود از آشغال و زواید، و دیگری تبدیل علف هرز به چمن. 2 کشفی که در آمریکا با استقبال گسترده مواجه شده است. پسرکلی 5دیماه امسال مهمان گروه محیطزیست همشهری بود. آنچه در پی میآید گفتوگویی است با وی در باره چگونگی مدیریت آب و خاک.
- کشور ما درشمار کشورهایی است که از آن بهعنوان رکورددار فرسایش خاک نام برده میشود حتی اگر این تعبیر نادرست باشد ما یکی از کشورهای با میزان فرسایش بالای خاک هستیم؛ بهنظر جنابعالی با چه راهکارهایی میتوان از فرسایش خاک پیشگیری کرد؟
«مبارزه بیولوژیکی بهترین شیوه برای مقابله با فرسایش خاک است. در حال حاضر در کشورهای پیشرفته این شیوه اولویت اول است. منظور از مبارزه بیولوژیکی استفاده از گیاهان و ایجاد پوشش گیاهی است.»
- این کار به چه شیوهای صورت میگیرد؟
«کشورهای پیشرفته براساس تجربه دریافتهاند که حتیالامکان خاک را جابهجا نکنند بلکه روی همان خاکی که در حال فرسایش است پوشش گیاهی ایجاد میکنند. این شیوه در مقایسه با سایر شیوهها از یکسو، کمهزینهتر و از سوی دیگر کارسازتر است. برای نمونه در آمریکا در اراضی شیبدار که میزان فرسایش خاک بیشتر از سایر اراضی است درختکاری میکنند. اما در کشورهای در حال توسعه یا به عبارت دیگر در کشورهای جهانسومی، مدیریت نادرست باعث تخریب پوشش گیاهی شده است. مشکل اینجاست که در این کشورها روند تخریب پوشش گیاهی سرعتی شتابناک دارد این درحالی است که کمتر کاری در زمینه احیا صورت میگیرد. برای مثال، از جنگلها و مراتع بهطور بیرویهای بهرهبرداری میکنند این بهرهبرداریهای بیرویه مهمترین عامل فرسایش خاک است. در حالی که باید بهرهبرداری از مراتع و جنگل تحت هر عنوانی که میخواهد باشد، براساس توان اکولوژیکی منطقه صورت بگیرد. اجازه بدهید برای روشن شدن مطلب، مثالی بزنم. در آمریکا هرگز به یکباره، دامها را وارد مرتع نمیکنند بلکه مرتع را قسمت قسمت میکنند و دامها را براساس زمانبندی وارد مرتع میکنند با این کار اجازه میدهند مرتعی که چرا شده فرصت رویش مجدد داشته باشد.»
- بسیاری از کارشناسان، سدسازی را یکی از عوامل اصلی تخریب پوشش گیاهی میدانند این درحالی است که در کشور ما از این سازه بهعنوان مهمترین سازه برای جمعآوری و ذخیرهسازی آب استفاده میشود، نظر شما در این باره چیست؟
«سالهاست در کشورهای پیشرفته سدسازی منسوخ شده و به ندرت از این شیوه استفاده میشود مگر در مواردی که شیب بسیار تند است. در حال حاضر در چین، ژاپن و بسیاری دیگر از کشورهای توسعهیافته مبارزه بیولوژیکی جایگزین سد شده است. در این کشورها تلاش میکنند کمترین فعالیت روی خاک صورت بگیرد؛ آنها بیاندازه به پوشش گیاهی اهمیت میدهند و تحت هیچ شرایطی به این پوشش دست نمیزنند؛ زیرا پوشش گیاهی باعث ذخیرهسازی آب و نفوذ آن به سفرههای زیرزمینی میشود. بارور کردن ابرها از دیگر شیوههای تأمین آب است که جایگزین سدسازی شده است. همچنین در مناطق بیابانی از شبنم استفاده میکنند. میخواهم بگویم حتی از یک قطره آب هم نمیگذرند. برای این کار با ایجاد دیوارههای پلاستیکی از شبنم استفاده میکنند. در کنار این موارد، گیاهانی کشت میکنند که کمآببر است.»
- منظور از گیاهان کمآببر چیست؟
«مثلا در آمریکا از علف شور (salt grass) استفاده میکنند. خوشبختانه این گیاه هم در ایران وجود دارد هم کاملا شناخته شده است. من شخصا روی این گیاه کار کردم و به نتایج خوبی رسیدم. این گیاه در بدترین شرایط حتی در گرمخانه بدون آب، 4 ماه دوام آورد. البته وقتی آب به گیاه نمیرسد در واقع گیاه میخوابد و با دسترسی به آب دوباره حیات به گیاه باز میگردد. علف شور، 3نوع استفاده دارد: «علوفه برای دام»، «برای تثبت خاک و جلوگیری از فرسایش خاک» و «برای ایجاد فضای سبز که میتواند جایگزین خوبی برای چمن باشد». بد نیست بدانید آمریکا، 5/2میلیون دلار برای جایگزین کردن علف شور بهجای چمن بهمنظور ایجاد فضای سبز سرمایهگذاری کرده است. این گیاهی است که هم از نظر ذخیرهسازی آب مفید است هم در مناطق خشک و بیابانی قابلیت رشد دارد. در واقع ما در آمریکا توانستیم این گیاه وحشی را به اهلی تبدیل کنیم؛ در حال حاضر بخشی از فضای سبز آریزونا را علفشور تشکیل میدهد.»
- آقای دکتر ارزیابی شما از مدیریت منابع آب چیست؟ بهنظر شما با چه راهکارهایی باید روانابهای سطحی را جمعآوری کرد؟
« در اراضی شیبدار باید از آبخیزداری و آبخوانداری استفاده کرد. همانطور که پیش از این اشاره شد در مواردی هم باید با ایجاد پوشش گیاهی و یا همان مبارزه بیولوژیکی روانابها را مهار کرد. باید توجه داشت که گیاهان و درختان آب را ذخیره میکنند و باعث تقویت سفرههای زیرزمینی میشوند؛ براین اساس در هر شرایطی حفظ و احیای پوشش گیاهی اولویت اول است وقتی پوشش گیاهی حفظ شود در واقع خاک حفظ شده است. در نظر داشته باشید که تشکیل خاک به عوامل متعددی ازجمله زمان، پوشش گیاهی و موجودات زنده نیاز دارد؛ این عوامل روی هم خاک را میسازند. البته حداقل 100سال زمان نیاز است تا یک سانتیمتر مکعب خاک ساخته بشود آن وقت با یک سیلاب چندین تن خاک از دست میرود. وقتی خاک از دست برود در واقع حیات به مخاطره میافتد زیرا علوفه دام، مواد غذایی و بهطور کلی زندگی انسان وابسته به خاک است.»
- یکی از مشکلات عمده کشور ما پیشروی بیابان است؛ شما چه شیوههایی را برای مهار بیابانزایی توصیه میکنید؟
«یکی از شیوههای کارساز، برای پیشگیری از توسعه بیابان، ایجاد پوشش گیاهی است. از آنجایی که خاک اغلب بیابانها شور است برای ایجاد پوشش گیاهی باید از شیوه کشاورزی شور استفاده کرد. در چنین مناطقی باید گیاهانی کشت شوند که قابلیت رشد در خاک شور دارند.
تاغ و دیگر علفهایی که نسبت به شوری و کمآبی مقاوم هستند بهترین گزینهها برای ایجاد پوشش گیاهی بیابان هستند. روش دیگر، مهار کردن باد با ایجاد نوار یا کمربندی از پوشش گیاهی و درخت است. وقتی در عرصههای بیابانی گیاه و درخت کاشته شود اینها خاک را برای کشاورزی مستعد میکنند؛ یعنی باید با ایجاد یک نوار گیاهی در این عرصهها به مرور حلقه این پوشش گیاهی را تنگ کرد تا جایی که عرصهای از بیابان عریان نماند؛ طبعا این کار در نهایت اراضی را برای کشت مناسب میسازد. این شیوه در کشورهای توسعهیافته تجربه شده است؛ مثلا اغلب عرصههای آریزونا و نوادا بیابان است. در آنجا منطقه را بررسی میکنند و با توجه به قابلیتهای آن، کاربری آن را تغییر میدهند. در حال حاضر، توانستهاند اراضی بیابانی نوادا را زیرکشت ببرند و از این رهگذر این منطقه را به مرکز توریستی تبدیل کردهاند حتی در این منطقه با گیاهان شور فضای سبز ایجاد شده است در این منطقه اکنون دانشکده کشاورزی هم دایر شده است. نمونه دیگر آریزوناست. الان بهترین ذرت و پنبه آمریکا اکنون در آریزونا بهدست میآید منطقهای که چند سال پیش بیابانی خشک و لمیزرع بود. در این منطقه با اصلاح خاک و با کشت گیاهان شورپسند زمینه کشت پنبه و ذرت را فراهم کردند در یک کلام با کشاورزیشور بهطور کلی ماهیت و عملکرد عرصههای بیابانی را عوض کردند.»
- با کشاورزی شور به چه شیوهای بیابان را تبدیل به اراضی قابل کشت میکنند؟
«با کشاورزی شور، خاک اصلاح میشود. برای مستعد کردن خاک شور برای کشت، با آبشویی و زهکشی شوری خاک را از بین میبرند. این کار را هر6 ماه یکبار تکرار میکنند. فراتر از این، اگر خاک قلیایی باشد از ماده شیمیایی استفاده میکنند. در چنین شرایطی با استفاده از گوگرد، سولفات کلسیم جایگزین سدیم میشود که خاک را شور میکند بعد با آبشویی خاک را قابل استفاده میکنند. بنابراین نه تنها میتوان بیابان را مهار کرد که حتی میتوان از این عرصهها که اتفاقا سهم قابل توجهی در عرصههای کشور ما دارد به نحو احسن استفاده کرد.»