هر ساله این روز توسط گروههای کوهنوردی و دوستداران محیطزیست در سراسر جهان گرامی داشته میشود. در ایران نیز در اکثر شهرها، این روز با برپایی مراسم مختلفی از قبیل پاکسازی مسیر کوهنوردی اطراف شهرها، پاکسازی مسیرهای صعبالعبور بعضی از قلل مرتفع و برپایی همایش و سخنرانی با موضوع محیطزیست کوهستان توسط اساتید دانشگاهی و پیشکسوتان محیطزیست و کوهنوردی گرامی داشته میشود. در عین حال ذکر این نکته ضروری است که بهدلیل واقع شدن چهارم مهر در ایام هفته و روزهای غیرتعطیل، هر سال برگزاری این مراسم در یکی از روزهای جمعه نزدیک به 4مهر برگزار میشود؛ امسال، نهم مهرماه، (جمعه آینده) به برپایی این مراسم اختصاص یافته است.
از سالهای 1372 و 1373 که نخستین سازمانهای مردم نهاد زیستمحیطی در کشور شکل گرفتند، بخشی از این سازمانهای مردمی فعالیت خود را به امور کوهستان اختصاص دادهاند که از آن جمله میتوان به انجمن حفظ محیط کوهستان و گروه دیدبان کوهستان اشاره کرد. سازمانهای مردم نهاد دیگری مانند جمعیت زنان مبارز با آلودگی محیطزیست و بعدا نیز جبهه سبز ایران و جمعیت دانشجوی آوای سبز که فعالیت اصلی آنان در زمینه محیطزیست شهری بود با حضور در مراسم ویژه کوهستان به کمک فعالین زیستمحیطی کوهستان و گروههای کوهنوردی میآمدند. یکی از دل مشغولی این سازمانهای مردم نهاد از بدو تأسیس تاکنون وجود زبالههای فراوان در کوهستان است که هر روز بهعلت عدممراعات نکات زیستمحیطی در محیطهای کوهستانی به حجم این زبالهها در کوهستان بهویژه در ارتفاعات بالا و مسیرهای صعبالعبور که امکان پاکسازی آن وجود ندارد، افزوده میشود.
وجود انبوه زباله در کوهستان چهره بدی از طبیعت را به نمایش میگذارد، لذا بنیانگذاران سازمانهای مردم نهاد زیستمحیطی ابتدای فعالیت، وظیفه خود میدیدند که برای پاکسازی مسیرهای کوهپیمایی اقدام کنند. با همین رویکرد با فراخوان از اعضای خود و دوستداران محیطزیست در روزهای نمادین به پاکسازی مسیرهای کوهنوردی میپرداختند، با این هدف که فرهنگ پاکسازی را در میان قشر کوهنورد و مردمی که برای تفریح به کوهستان میروند نهادینه کنند.
علل عدممشارکت مردم در فعالیتهای زیستمحیطی
متأسفانه پس از سالها هنوز فرهنگ زیستمحیطی یعنی نریختن زباله و حفظ محیط کوهستان در میان مردم ایران نهادینه نشده است و شهروندان همچنان زبالههای خود مخصوصا ظروف پلاستیکی غیرقابل تجزیه را در طبیعت و ارتفاعات رها میکنند. از سوی دیگر، چند سالی است فعالیتهای نمادین پاکسازی کوهستان با عدماستقبال اعضای سازمانهای مردم نهاد روبهرو شده است. این مسئله سبب شد جلسات متعددی با حضور مسئولین و بعضی از فعالین زیستمحیطی و کارشناسان دولتی با موضوع آسیبشناسی و بررسی علل عدممشارکت مردم در فعالیتهای زیستمحیطی برگزار شود که بهدلیل اهمیت برخی از موارد مطرح شده در این نشستها، در ذیل به آنها اشاره میشود.
1- بعضی اعضای سازمانهای مردمنهاد اعتقاد دارند که اصل موضوع برگزاری روزهای نمادین و مخصوصا جمعآوری زباله توسط سازمانهای مردمنهاد یک موضوع کاملا انحرافی است که از اول به اشتباه این نوع برنامهها در شرح وظایف سازمانهای مردم نهاد زیستمحیطی گنجانده شده است زیرا این نوع فعالیتها بیاحترامی به شخصیت اعضای این سازمانهاست. براین اساس، این افراد معتقدند که اگر از آغاز، امر پاکسازی اشتباها به وظایف آنان محول شده است و تا امروز این فعالیت از طرف آنان پیگیری شده بهتر است که از این نوع فعالیتها دوری جویند و اگر قرار باشد که پس از سالها اطلاعرسانی همچنان شاهد عدمرعایت فرهنگ زیستمحیطی در کوهستان و طبیعت باشیم همان بهتر که این مسئله را رها کنیم چون نتیجهای ندارد. این افراد، مورد مسخره واقع شدن از طرف برخی کوهپیمایان هنگام پاکسازی کوهستان را دلیلی بر این مدعا عنوان میکنند.
2- بعضی از کارشناسان و فعالین محیطزیست براین باورند که سازمانهای مردم نهاد زیستمحیطی باید با چارهجویی، روشهای دیگری را با برنامههای نمادین پاکسازی کوهستان جایگزین کنند.
3- بعضی دیگر از اعضای تشکلهای زیستمحیطی با توجه به اینکه بعضی از نهادهای دولتی به مشکلات زیستمحیطی اعتقادی ندارند و برای رفع مشکلات زیستمحیطی هیچگونه تلاشی نمیکنند و در مواردی بهعلت اجرای طرحهای عمرانی و توسعه، بکرترین محیطهای طبیعی را تخریبی کنند و کوچکترین هزینه و خسارت زیستمحیطی هم نمیپردازند؛ برای نمونه، وزارت صنایع و شرکتهای خودروسازی و کارخانههای صنعتی و پالایشگاهها که عاملین اصلی آلودگی هوای شهرها هستند تاکنون برای کاهش تولید خودروسازی یا ساخت خودرو مطابق با استاندارد جهانی زیستمحیطی، تلاش جدی و قابلقبولی نکردهاند یا سالانه صدها هزار تن مواد نفتی به ظروف پلاستیکی تبدیل میشود و شرکتهایی که از این ظروف استفاده میکنند مانند شرکتهای نوشابهسازی تاکنون هیچگونه تعهدی جهت جمعآوری این ظروف انجام ندادهاند، بنابراین، فرقی بین فعالیت کردن و نکردن سازمانهای مردمنهاد زیستمحیطی وجود ندارد، پس بهتر است که این سازمانها انرژی خود را برای این نوع فعالیتها هدر ندهند.
4- بعضی دیگر از فعالین محیطزیست اعتقاد دارند خارجکردن زباله از مناطق طبیعی یک وظیفه همگانی است و از طرفی در روزهایی که حرکتهای نمادین زیستمحیطی برگزار میشود دسترسی فعالان محیطزیست به تریبونهای اطلاع رسانی راحتتر است. همچنین در این روزها بهعلت حضور مسئولین حکومتی برای شرکت در همایشها و برنامههای نمادین، دسترسی به این افراد آسان است و از طرفی مسئولان با حضور در این مراسم از افکار و ایدههای فعالین محیطزیست بیشتر آگاه میشوند، از این رو، اعضای تشکلهای زیستمحیطی میتوانند در حواشی برگزاری روزهای نمادین، اعتراضات و پیشنهادهای زیستمحیطی را به گوش مسئولین و مردم برسانند.
5- اما موردی که همه فعالان محیطزیست برآن تأکید میکنند این است که بودجه فعالیتهای زیستمحیطی و منابع طبیعی در دست مسئولین دولتی است و ازآنجایی که مسئولان در پایان هر سال در بیلان کاری خود از این نوع فعالیتها گزارشی به مسئولین رده بالا ارائه میدهند لذا مسئولین دولتی با اختصاص بودجه برای برگزاری روزهای نمادین محیطزیست، به طریقی در هدایت و شکلگیری این روزها نقش اساسی دارند.
6- به غیر از موارد مطرح شده بالا نظریه دیگری در میان سازمانهای مردم نهاد زیستمحیطی در حال شکلگیری است. براساس این نظریه، پول گرفتن سازمانهای مردم نهاد زیستمحیطی از نهاد دولت کاملا اشتباه است زیرا آنان اعتقاد دارند که هر سازمان مردم نهاد زیستمحیطی بنا به دلایلی تشکیل شده و با توجه به اینکه اغلب این سازمانها از تجربه و تخصص خوبی برخوردارند میتوانند با گرفتن پروژههای اجرایی، درآمدزا باشند و هزینههای خود را تأمین کنند، بنابراین، ناگزیر به گدایی از دولت نیستند. اگر سازمان مردم نهادی این توان را ندارد پس بهتر آن است که فعالیتهای خود را تعطیل کنند تا بیش از این باعث بد نامی دیگر سازمانهای مردم نهاد نشوند.
تخریب کوهها شتاب گرفته است
در چند سال گذشته بهدلیل عوض شدن مسئولین دولتی بخش محیطزیست، سازمانهای مردم نهاد زیستمحیطی با مشکلات جدیدی مواجه شدهاند؛ بهخصوص عدمشناخت بعضی از دولتمردان از فعالیت این سازمانها، همچنین سوءاستفاده بعضی از افراد که آشنایی مختصری با فعالیتهای زیستمحیطی دارند و با تشکیل سازمانهای مردم نهاد صوری و با استفاده از رانت، اعتبارات قابل توجهی را دریافت کردهاند، درحالیکه هیچ بازده کاریای برایشان تعریف نشده و اثرات آن در هیچ جایی دیده نشده است. نکته در خور توجه اینکه برخی افراد با استفاده از سازمانهای مردم نهاد زیستمحیطی نردبانی برای ترقی خود ساختهاند و از این رهگذر به مقام دولتی رسیدهاند سپس باعث تعطیل شدن و ایجاد مشکلات متعدد برای سازمان مردمنهاد وابسته بهخود شدهاند؟! بهرغم همه آنچه گفته شد در چند دهه اخیر محیطزیست کوهستان مظلوم واقع شده و در حال نابودی است، بهویژه منفعتطلبی و سود جویی برخی افراد، سبب تخریب روزافزون محیطهای کوهستانی شده است.