این کتاب دربرگیرنده اشعاری از 3مجموعه شعر پیشین فاضل نظری به همراه چند غزل تازه است که تقریبا یکچهارم اشعار کتاب را دربرمیگیرد و پیش از این منتشر نشده است.وی در باره مبنای گزینش این اشعار به خبر نگار همشهری گفت :گزیدهها را خودم انتخاب کردهام، انتخابی از آن سه کتاب قبلی و درواقع با حال و هوای امروزی است.
میخواستم شعرهایم در یک حال و هوا باشند و تشکیل یک مجموعه را بدهند. لذا مجموعه فعلی دارای یک وحدت رویه و یک حال و هوای مشترک است. البته یک چهارم شعرها تازه است؛ و از کتاب «ضد» که قرار است منتشر شود به این مجموعه اضافه شده است. وی در باره زمان انتشار مجموعه جدیدش گفت :مجموعه ضدشامل 50 غزل است. اما هنوز به دست ناشر خاصی سپرده نشده است. در واقع هنوز تصمیم نگرفتهام که به کدام ناشر بسپارم. حجم این کتاب حدود 180 صفحه است.این شاعر معاصر در باره فضای کلی نمایشگاه کتاب تصریح کرد :نمایشگاه را در یک فرصت کوتاهی دیده ام. البته بعداً با فرصت بیشتری باید کتابها را ببینم. آنچه بهصورت اجمالی از نمایشگاه دیدم این است که شاعران جوان دوباره اشعار تازهای را منتشر کردهاند.
ولی متأسفانه شعرهای این روزگار یک حال و هوای مشترکی پیدا کردهاند. بهنظرم شعرهای امسال خیلی شبیه به هم شدهاند؛ انگار همه دارند به یک زبان مشترک میرسند. که در عین حال خوب نیست. بهنظرم شعرهای این روزگار در دامنههای قلههای فتح شده دارد خلق میشود. باید مانیفست تازهای که انقلاب اسلامی طرح کرده و طی سالهای گذشته در خیال و اندیشه شاعران حاصل شده بیشتر تجلی پیدا کند. در حال حاضر شعرها بیشتر به یک تکراری تن داده و به یک حالت حداقلی از مفاهیم بزرگ بسنده کردهاند.
باید مصاحبت و دمخوریهای شاعران جوان با اساتید بیشتر بشود. همه ما احتیاج داریم تا با آثار گذشته، ارتباط داشته باشیم تا به یک تعریف منسجم و غیرقابل خدشه از مفاهیم بزرگ ادبیات فارسی مثل عشق یا عرفان برسیم. من گاهی تعارضهایی میبینم از این مفاهیم با یکدیگر؛ مثلا در مورد عشق، ولی بالاخره باید یک تعریف واحد از آنها ارائه داد. تعارضات زیادی از بیان همین مفهوم در خود شعرهای کتاب دیده میشود. البته از طرفی تلاشهایی هم برای نوآوری گاهی در شعرهای جدید میبینم که بهنظرم سر به کوچههای بن بست نهادهاند. در مجموع شعرهای منتشر شده از نظر کمیت امیدوارکننده است ولی از حیث کیفیت شعرها نیاز به بازبینی بیشتری دارد. فاضل نظری در ادامه فضای فرهنگی کشور را اینگونه ارزیابی می کرد :واقعیت این است که وضعیت فرهنگی کشور اقتضا میکند که شاعران جوان ما به حوادث پیرامون خود بیتوجه نباشند.
بهنظر من امروز بزرگترین مشکل جامعه ما مشکل فرهنگی است. اگر ما بتوانیم این مشکل فرهنگی را که جلوههای منفی آن را در رفتار شهروندی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی خیلی بیشتر از گذشته مشاهده میکنیم بتوانیم به زبان هنر متجلی کنیم به یک ضرورت توجه شده است؛ چرا که در روزگار ما به فرهنگ دارد بیتوجهی میشود؛ چرا که یک مفهوم سطحی و ویترینی از حوزه فرهنگ در بین متولیان فرهنگی کشور شکل گرفته و به برگزاری جشنوارهها و همایشها و نمایشها بسنده میشود. وقتی ما معتقدیم که فرهنگ ما یک فرهنگ غنی است و گذشته درخشان فرهنگی داریم.نباید به این حوزه ها بی توجه باشیم