با این همه بخش قابلتوجهی از تولیدات مهم سینمای ایران در سال91 در جشنواره امسال حاضر خواهند بود. فهرستی که با حضور فیلمهایی چون «چ» و «رستاخیز» میتوانست پربارتر هم شود و همچنین میتوان به برخی فیلمها که گفته میشود دچار مشکلاتی به لحاظ ممیزی شدهاند اشاره کرد که در صورت غیبت در جشنواره، پازل تولیدات سال91 را ناقص میکنند. با تمام اینها میتوان گفت بالای 80درصد تولیدات مهم سینما در جشنواره امسال حاضر خواهد بود؛ جشنوارهای که حضور آثار دولتی در آن به مراتب پررنگتر از دورههای گذشته است.
فیلمهایی چون استرداد، فرزند چهارم، عقاب صحرا، برلین منفی هفت، دربند، گهوارهای برای مادر، دلتنگیهای عاشقانه، حوض نقاشی، خسته نباشید! و... با بودجههای دولتی ساخته شدهاند و برخی دیگر از تولیدات حاضر در جشنواره امسال نیز با مشارکت فارابی جلوی دوربین رفتهاند. پررنگشدن حضور دولت در عرصه سینما، نتیجه واضح و مشخص تحلیل رفتن بخش خصوصی است. قرار بود به مرور از حضور دولت در بخش تولید کاسته شده و حمایتها به مرحله اکران و مسئله مهم سالنسازی اختصاص یابد اما آنچه در عمل رخ داد و اتفاقات و حاشیههای اکران 91 نیز به آن دامن زد، به حاشیه رانده شدن بخش خصوصی از عرصه تولید بود. ناامنی در عرصه اکران و ریزش نگرانکننده مخاطب عملا منجر به تضعیف بخشخصوصی شده است. در واقع به جز چند استثنا، بخشخصوصی را میتوان غایب بزرگ جشنواره سیویکم دانست. این البته از نتایج اولیه بحرانی است که سینمای ایران دچارش شده و با گذر زمان مشخص خواهد شد که عمق فاجعه تا چه اندازه است و بدنه سینما در این دوران چه لطمههایی خورده فعلا فارابی با مشارکت در تولیدات سینمایی و صرف بودجههای دولتی باعث شده چرخ تولید هرچند به کندی اما همچنان بچرخد و به حرکت خود ادامه دهد. چند فیلمساز نیز با سرمایه حوزه هنری فیلم ساختهاند و دیگر نهادهای دولتی هم سهمی در تولیدات سینمایی داشتهاند.
نکته اینجاست که تجربه نشان داده چنین فیلمهایی توانایی جذب مخاطب گسترده را ندارند و اگر با همین ترکیب بخواهیم به استقبال اکران 92 برویم باید منتظر گیشهای به مراتب کمرونقتر از گیشه سال 91 باشیم. معنای واضح این اتفاق هم تحلیل رفتن بیشتر بخش خصوصی است؛ بخش خصوصیای که باید برای سینماروها فیلمهای جذاب و سرگرمکننده بسازد ولی چنین سینمایی را در کجای تولیدات امسال باید جستوجو کرد؟ از «رسوایی» ساخته مسعود دهنمکی به عنوان یکی از فیلمهای میلیاردی سال آینده نام برده میشود. «چه خوبه که برگشتی!» هم دیگر گزینه مهم بخشخصوصی است که توسط مهرجویی، کارگردان برجسته نسل اول فیلمسازان ایرانی ساخته شده است. احتمالا چند فیلم دیگر که تعدادشان احتمالا کمتر از انگشتان دست است با اما و اگرهایی گزنیههای جذابی برای اکران سال92 هستند اما در کلیت ماجرا خبر چندانی از بخش خصوصی پویا و حرفهای سینما نیست. ظاهرا آنچه این روزها بخش قابلتوجهی از سینماگران را به وجد میآورد نوعی مسابقه و رقابت برای در اختیار گرفتن بودجههای دولتی است؛ اتفاقی که شاید در کوتاه مدت معیشت این بخش از اهالی سینما را تامین کند ولی در درازمدت منجر به افزوده شدن بر حجم تولیدات غیرجذاب و اصطلاحا «نفروشی» میشود که باید در سالنهایی خلوت به نمایش درآیند. تماشاگری که این روزها گزینههای دیگری جز سینما رفتن دارد و روز به روز از این سینما و فیلمهایش فاصله میگیرد.