در واقع فقط یک سینما تکپردیس قلهک مانده که آن هم با وجود استقبال علاقهمندان، فعالیتش با اما و اگرهایی مواجه شده است.
شاید بهتر باشد داستان را کمی به گذشته برگردانیم؛ روزگاری که امکان دسترسی به فیلمهای شاخص و مهم تاریخ سینما آسان نبود و برای یک علاقهمند سینما، تماشای «دزد دوچرخه» دیسکا و «جاده» فلینی از برنامه «هنر هفتم» یک اتفاق مهم محسوب میشد. زمانی که تقریبا هیچ راهی برای دیدن «قاعده بازی» ژان رنوار و «همشهری کین» اورسن ولز وجود نداشت و یافتن شاهکارهای تاریخ سینما روی نوار وی اچ اس حکم پیداکردن گنجینهای ارزشمند را داشت. در آن سالها فعالیت فیلمخانه ملی ایران و نمایش فیلمهای کلاسیک تا حدی عطش علاقهمندان سینما را برطرف میکرد؛ زمانی که در سینما شهر قصه میشد فیلمهای صامت را تماشا کرد و آثار جریان رئالیسم شاعرانه سینمای فرانسه در دهه30 را مرور کرد. بعد از آتشسوزی سینما آزادی که سینما شهر قصه را هم با خود برد، سینما صحرا شد محل نمایش فیلمهای فیلمخانه. از دهه70 حوزه هنری نمایش فیلمهای شاخص دهه90 میلادی را شروع کرد و این دورانی بود که دسترسی به فیلمها بسیار بیشتر و راحتتر از دهه60 شده بود. با این همه سالن کوچک حوزه هنری هنگام نمایش «پالپ فیکشن»، «کابوس خیابان الم»، «درخشش» و... هیچ وقت صندلی خالی نداشت. این بار مخاطبان به تماشای فیلمهایی میشتافتند که قبلا آنها را روی ویدئو دیده بودند ولی لذت تماشای دستهجمعی فیلم در سالن سینما را غنیمت میشمردند. فیلمهایی که ممیزی معقولی هم میشدند و با زیرنویس فارسی که در آن سالها پدیده نوینی بود، به نمایش درمیآمدند. روزگار عوض شد و با تغییر مدیریت حوزه هنری، نشستهای شب فیلمنامه و جلسات نمایش فیلم هم تعطیل شد.
در همین زمان یعنی در اوایل دهه80، فیلمخانه ملی ایران هم جلسات نمایش فیلمش را تعطیل کرد. جالب اینکه مسئولان فیلمخانه اعلام کردند که هرچه فیلم قابل پخش در آرشیو خود داشتهاند پخش کردهاند و برای بازبینی و تهیه و مرمت فیلمها فعلا نمایش فیلم نخواهند داشت. این «فعلا» تا الان نزدیک به یک دهه طول کشیده و به نظر میرسد ارادهای هم برای بازگشایی جلسات نمایش فیلم فیلمخانه ملی ایران وجود ندارد. یکی دیگر از پاتوقهای سینمایی فعال، سینما تک موزه هنرهای معاصر بود که سینما تک هم از تابستان 91 برنامه جدیدی برای نمایش فیلم نداشته است. موزه سینما هم روزگاری به نمایش فیلمهای کلاسیک میپرداخت. اخیرا یکی از دوستان به نمایش فیلمهای صامت در ابتدای دهه80 در موزه سینما اشاره کرده و جالب است که بدانید در این محل نیز هماکنون همین فیلمهای روی پرده اکران میشود و خبری از نمایش آثار کلاسیک نیست.
شاید عدهای عقیده داشته باشند که با دسترسی علاقهمندان سینما به فیلمها که به یمن تکنولوژی و گسترش دیویدی امکانپذیر شده دیگر نیازی نیست فیلمخانهای وجود داشته باشد و سینما تکی برقرار باشد. در حالی که با این منطق باید در کشورهای دیگر هم پاتوقهای سینمایی از مدتها پیش تعطیل شده باشند که خوب میدانیم اینگونه نیست و چنین اتفاقی رخ نداده است. ایجاد و تقویت فضاهای فرهنگی به رشد و اعتلای هنر یاری میرساند و اکران کنترلشده آثار برجسته تاریخ سینما میتواند گامی در جهت نزدیکشدن به فضای فرهنگی سالم دهه60 باشد.