شاهزاده ترکی فیصل که سابقاً رئیس دستگاه امنیتی عربستان بود، علت این کار را ضرورت موازنه کردن آنچه تهدید ایران خواند، توصیف کرد. ناگفته پیداست که ریاض از هرگونه توافق غرب با ایران در موضوع هستهای ناخرسند است. در سالهای اخیر، کشورهای نفتخیز خلیج فارس بازار پررونقی برای جنگافزارسازان غرب بودند که توانستند با دامنزدن بر برخی اختلافهای منطقهای، میلیاردها دلار درآمد کسب کنند. اکنون بهنظر میرسد شرکتهای غربی درصدد کسب قراردادهای پرسودی در حوزه انرژی هستهای در این کشورها هستند.
چنان که سخنان شاهزاده سعودی نشان میدهد کوفتن بر طبل بهاصطلاح تهدید ایران برای توجیه روی آوردن کشورهای عربی حوزه خلیجفارس و فراتر از آن به انرژی هستهای است. یکی از ایرادهایی که مخالفان برنامه هستهای ایران به آن میگرفتند، این بود که ایران با توجه به منابع عظیم انرژی نفت و گاز اساساً نیازی به انرژی هستهای ندارد، اما حالا کشورهایی با جمعیت بسیار کمتر و نیازهای انرژی محدودتر، درصدد دستیابی به انرژی هستهای هستند و این تلاشها هیچ مخالفت بینالمللی را هم بر نمیانگیزد.
البته موضوع متنوع کردن منابع انرژی ازجمله مسائلی است که به امنیت کشورها مربوط میشود و از همین زاویه قابل توجیه است. با این حال، مؤسسه مطالعات انرژی آکسفورد در گزارشی که در دسامبر سال 2012منتشر کرد، تصریح کرد که تولید برق هستهای گزینه پرهزینهای برای کشورهای عضو شورای همکاری خلیجفارس است. نویسندگان این گزارش تأکید کردند هزینههای چشمگیر سرمایهگذاری اولیه به همراه میزان بالای هزینههای مختلف در دراز مدت باعث میشود که نیروی هستهای در مقایسه با نیروگاههای متعارف نفتی و گازی در منطقه، مقرون به صرفه نباشد. طبیعتاً هزینه دفع زبالههای هستهای و نگرانیهای امنیتی منطقهای هم بر این هزینهها میافزاید.
کشورهای عربی از سالها قبل برنامههایی برای به کارگیری انرژی هستهای تدوین کردهاند. بهنظر میرسد مهمترین برنامه استفاده از انرژی هستهای در میان این کشورها به عربستان سعودی تعلق دارد که درصدد است تا حدود 20سال آینده به بزرگترین تولیدکننده برق هستهای خاورمیانه تبدیل شود. در این چارچوب قرار است تا سال 2032، 16نیروگاه هستهای با ظرفیت تولید 6.17 گیگاوات با بودجه حدود 100میلیارد دلار احداث شود. عربستان موافقتنامههایی در این زمینه با چندین کشور ازجمله ژاپن و فرانسه منعقد کرده و در حال مذاکره با روسیه، جمهوری چک، انگلیس و آمریکاست. مقامات این کشور امیدوارند در سال میلادی جاری فراخوان مناقصه ساخت نخستین رآکتور هستهای را منتشر و کار ساخت آن را از سال 2017شروع کنند و تا سال 2022به پایان برسانند.
امارات متحده عربی نیز برنامه گستردهای برای استفاده از انرژی هستهای دارد. این کشور قصد دارد تا سال 2020، حدود 25درصد از برق تولیدی خود را از نیروگاههای هستهای بگیرد.ابوظبی ساخت نخستین رآکتور هستهای خود را به نام برکه 1درماه جولای سال 2012آغاز کرد. از آن زمان ساخت 3رآکتور دیگر نیز در این شیخنشین آغاز شده است. شرکت انرژی هستهای امارات که مسئول این طرحهاست، در بهمنماه اعلام کرد این طرحها به میزان 35درصد پیشرفت کردهاند. قرار است برکه 1در سال 2017وارد مدار شود و واحد 2آن یک سال بعد به بهرهبرداری برسد. براساس برنامه، واحدهای سوم و چهارم آن بهترتیب در سالهای 2019و 2020فعال میشوند.
امارات در سال 2012قراردادی را با استرالیا برای تأمین اورانیوم مورد نیاز این رآکتورها بست که براساس آن سالانه 800تن اورانیوم از استرالیا وارد خواهد کرد. کویت دیگر شیخنشین حوزه خلیجفارس درنظر داشت تا سال 2022، 4رآکتور هستهای بسازد، اما وقوع سونامی در ژاپن که باعث نشت هستهای در نیروگاه دائیچی در شهر فوکویاما شد، نظر حاکمان این کشور را برگرداند و آنان کلاً از طرح استفاده از انرژی هستهای دست کشیدند.
اردن دیگر کشور عربی است که به استفاده از انرژی هستهای علاقه نشان داده است. امان قصد دارد نخستین رآکتور هستهای خود را در سال 2020و دومی را در سال 2015وارد مدار کند. مصر نیز در سال 2007از طرح ساختن 10نیروگاه هستهای خبر داد، اما بهنظر میرسد تاکنون اقدام عملی جدیای در این مسیر اتخاذ نکرده است. الجزایر هم سال 2020را برای راهاندازی نخستین رآکتور هستهای خود تعیین کرده است. دیگر کشورهای عربی مانند تونس، عمان و قطر نیز گامهایی در این راه برداشتهاند، اما هنوز هدفگذاری مشخصی نکردهاند.