اوکراین تنها یکی از نقاط برخورد منافع آمریکا و روسیه است که اخیراً دامنه نسبتاً گستردهای گرفته و بر کل روابط 2کشور تأثیر منفی گذاشته است. گستره اختلافهای آنها اکنون عمدتاً بر خاورمیانه متمرکز شده و مسائلی همچون سوریه، پرونده هستهای ایران، مصر و عربستان را دربر گرفته است.
زمانی که باراک اوباما زمام قدرت را در واشنگتن بهدست گرفت، خطمشی رسمی خود را تنظیم مجدد روابط با مسکو قرار داد، اما این خطمشی عملاً توفیقی نداشت. اوباما نخستین رئیسجمهور آمریکا بود که سال گذشته، برای نخستین بار ظرف نیمقرن گذشته دیدار برنامهریزیشده خود را با رئیسجمهور روسیه یا شوروی لغو کرد، هرچند که هر از چندی با پوتین تلفنی صحبت میکند. کاخ سفید اکنون امیدوار است دیدار سران 2کشور در تابستان سال آینده برگزار شود. بهنظر میرسد دوام اختلافهای دوطرف و بیمیلی اوباما نسبت به طرح مسائل مناقشهانگیز و کوتاهنیامدن ولادیمیر پوتین همتای روسی وی در این مسائل، چارهای برای مقامات آمریکایی باقی نگذاشته است جز آنکه محور گفتوگو را موضوعهای تجاری قرار دهند.
نقاط اختلاف
از حدود 3ماه پیش که آتش بحران سیاسی در اوکراین شعلهور شد، آمریکا و اتحادیه اروپا نقش فعالی را در تقویت کردن مخالفان و تضعیف کردن دولت ویکتور یانوکوویچ رئیسجمهور سابق ایفا کردند. مقامات وزارت خارجه آمریکا ازجمله ویکتوریا نولند چندبار به کیف رفتند و با رهبران مخالفان دیدار کردند. جو بایدن معاون رئیسجمهور آمریکا بهخصوص نقشآفرینی پررنگی در این مدت داشت و دستکم 9بار با یانوکوویچ تلفنی صحبت کرد که آخرین بار آن روز پنجشنبه و بهمدت یک ساعت بود و در آن کوشید که وی را به سازش با مخالفان و رعایت توافق تشویق کند.
بحران اوکراین از زمانی شروع شد که یانوکوویچ از امضای موافقتنامه تجاری با اتحادیه اروپا خودداری کرد و در عوض دست یاریخواهی به سوی مسکو دراز کرد. پوتین نیز وعده پرداخت حدود 15میلیارد دلار وام را به کیف داد. افشای مکالمه تلفنی میان نولند با سفیر آمریکا در اوکراین نشان داد واشنگتن بیش از اتحادیه اروپا درگیر وقایع اخیر این کشور است و نقش فعالی را در هدایت مخالفان ایفا میکند. با سقوط دولت یانوکوویچ، بهنظر میرسد روسیه دستکم در کوتاهمدت یک متحد مهم خود را در شرق اروپا از دست داده است. بیتردید کرملین نمیتواند بهراحتی نقش آمریکا را در این جابهجایی قدرت فراموش کند.
با این حال، وضعیت اوکراین ممکن است مانند گرجستان باشد که حدود 10سال پیش یک رئیسجمهور طرفدار غرب در آن سر کار آمد اما در انتخابات سال گذشته میلادی، بار دیگر قدرت بهدست طرفداران مسکو افتاد. به این ترتیب در میدان بازی اوکراین و گرجستان، اکنون حساب روسیه و آمریکا یک، یک است.جنگ داخلی در سوریه از دیگر مسائلی است که واشنگتن و مسکو را به مصاف هم کشانده است.
آمریکا از همان ابتدا با قرارگرفتن در کنار شورشیان، خواستار کنار رفتن بشار اسد رئیسجمهور سوریه شد، اما روسیه به این امر رضایت نداد و جلوی تصویب چند قطعنامه ضدحاکمیت سوریه را در شورای امنیت گرفت. واشنگتن بارها از موضع کرملین در بحران سوریه انتقاد کرده است، اما مسکو نشان داده است قصد خالی کردن پشت دولت سوریه را ندارد. سوریه تنها کشور عربی نیست که به نوعی به صحنه کشمکش آمریکا و روسیه تبدیل شده است.
در خلال چند هفته گذشته، مقامات دولت موقت مصر میزبان همتایان روسی خود بودهاند و از مسکو هم دیدار کردهاند. آنان پردهپوشی نمیکنند که قاهره پس از چند دهه اتکا به واشنگتن و برخورداری از کمکهای نظامی و مالی آن، اکنون قصد دارد در چرخشی جدید، نگاه خود را به مسکو برگرداند. سردی روابط قاهره و واشنگتن پس از سرنگونی محمدمرسی بهدست ارتش، عامل اصلی این چرخش به شمار میرود. نظیر همین چرخش به نوعی در ریاض نیز دیده میشود.
حاکمان عربستان سعودی که از مذاکره آمریکا و ایران برای حل پروندهای هستهای ناخرسند بهنظر میرسند، ظاهراً درپی آن هستند که تا حدی از واشنگتن فاصله بگیرند و در عوض به سوی کشورهایی همچون فرانسه و روسیه بروند. در پرونده هستهای ایران، روسیه نیز تا حدی با واشنگتن اختلاف نظر داشته است. کرملین برخلاف تبلیغات گسترده غربیها، برنامه هستهای ایران را تهدیدی نمیداند. به همه اینها باید فرار ادوارد اسنودن کارمند سازمان اطلاعات آمریکا به روسیه در سال گذشته را اضافه کنیم. او با پناهگرفتن در مسکو، به افشاگری علیه برنامههای جاسوسی و اطلاعاتی آمریکا ادامه میدهد.
درحالیکه مقامات آمریکایی برای دیدار سران این کشور و روسیه برنامهریزی میکنند، اوباما تصریح کرده است علاقهای به طرح کردن مجدد اختلافها در زمینههای یادشده ندارد. بنابراین آنان میخواهند موضوع همیشگی تجارت را محور گفتوگوی سران قرار دهند. اما حجم تجارت دوجانبه بسیار کمتر از تجارت آنها با چین یا اتحادیه اروپاست. از اینرو، شاید تجارت فقط بهانهای برای دیدار 2رهبر برای پایان دادن به قهری باشد که حتی در تاریکترین سالهای جنگ سرد نیز سابقه نداشت.