این دوره کوتاه، الگوی یک حکومت اسلامی بود و در طول تاریخ، همچنان برای طرفداران حق، عدالت و فضیلت الگو خواهد بود. در این دوره، علی(ع) در امر خلافت و حکومت داری، رویه پیغمبر اکرم(ص) را معمول داشت و یک نهضت اخلاقی و انقلابی را در جلوگیری از انحرافات صورت داد.
علی(ع) در اولین سخنان آغاز خلافت به مردم گفت: «آگاه باشید اگر گرفتاری که شما مردم هنگام بعثت پیغمبر خدا داشتید امروز دوباره به سوی شما برگشته و دامنگیرتان شده است، باید درست زیر و روی شوید و صاحبان فضیلت که عقبافتادهاند پیشافتند و آنانکه به ناروا پیش میرفتند، عقب افتند.
اگر باطل بسیار است چیز تازهای نیست و اگر حق کم است گاهی کم نیز پیش میافتد و امید پیشرفت نیز هست، البته کم اتفاق میافتد که چیزی که پشت به انسان کند دوباره برگشته و روی نماید.»
بعد از شروع خلافت علی(ع)، بعضی انتظار داشتند که علی(ع) در دوران زمامداری خود از روی مصلحتاندیشی برای حفظ و تحکیم قدرت خود موقتا با عناصر مخالف از در آشتی درآید و آنان را با دادن مقام و مداهنه راضی و خوشنود نگهدارد، تا بدینوسیله خلافت و قدرت خود را تحکیم بخشد.
ولی مخالفان فراموش کرده بودند که علی(ع) هرگز تابع مصلحت و فرصتطلبی برای حفظ قدرت نبوده بلکه او در حکومت داری خود بیش از هر چیز مأمور به انجام تکلیف الهی بود. همچنین فراموش کرده بودند که سیاست او سیاست پیامبر است و حکومت داری او باید الگو و نمونه یک حکومت اسلامی باشد.
بنا بر این خلافت علی(ع) بخشی از امامت او و یک نهضت انقلابی برای احقاق حق و عدالت، مبارزه با ظلم و تعدی و دفاع از مظلوم و ستمدیدگان بود. حکومت او دنباله رو پیامبر(ص) بود. همان طوریکه پیغمبر اکرم(ص) در مقابل پیشنهاد سازش کفار و مشرکان سازش نکرد، «بارها به پیغمبر پیشنهاد شد که متعرض خدایانشان نشود و آنها هم کاری با دعوت او نداشته باشند.» درحالیکه میتوانست در آن روزهای سخت سازش کرده و موقعیت خود را تحکیم نماید و سپس دشمنان را سرکوب کند.
بنا بر این علی(ع) در دوره حکومتداری خود بهدلیل اجرای قوانین اسلام و دفاع از حق و عدالت و مبارزه با ظلم و تبعیض، دشمنان زیادی را برای خود بهوجود آورده بود. در این مدت عناصری که منافع خود را در خطر میدیدند از هر گوشه و کنار سر به مخالفت برداشتند. مخالفان در این مدت کوتاه، 3 جنگ جمل، صفین و نهروان را بر امام علی(ع) تحمیل کردند.
مخالفان بهنام خونخواهی خلیفه سوم جنگهای داخلی خونینی را برپا کردند که تقریبا در تمام مدت زمامداری علی(ع) ادامه یافت. بهنظر تشیع، پدیدآورندگان این جنگها جز منافع شخصی منظوری نداشتند. اجرای عدالت در حکومت علی(ع) خواست و منافع آنها را تأمین نمیکرد و از این حیث آشفته بودند.
امام علی(ع) شیوه و روش حکومتداری خود را در خطبهها و نامهایشان بیان کرده که مجموعه آنها در کتاب نهجالبلاغه بهوسیله سیدرضی در قرن چهارم گردآوری شده است که یکی از عمدهترین و خالصترین منابع اخلاق و سیاست در اسلام است. از دیدگاه حضرت علی(ع)، در عرصه حکومتداری «فقط درصورتیکه هدف و انگیزه نخبگان سیاسی، حاکمیت قانون، اجرای حق و عدالت و رساندن جامعه به کمال و سعادت باشد، انگیزهشان مشروع است».
از نظر ایشان، حکومت امانتی است نزد نخبگان که باید از آن برای زمینهسازی تعالی و سعادت انسان استفاده شود. هرگونه دخل و تصرف در این امانت برای ارضای غرایز نفسانی و برتریجویی حرام است و مورد تأیید اسلام نیست. نگرش اخلاقی امام علی(ع) به قدرت و حکومتداری سبب شده که سیاست بار دیگر همانند زمان حضرت پیامبر اکرم(ص) جنبه انسانی و اخلاقی پیدا کند.
«جرج جرداق» محقق و نویسنده مسیحی میگوید: «مسئلهای که علیابنابیطالب را مجبور به پذیرش خلافت نمود در خطر بودن عدالت اجتماعی بود». شرایط زمانی و مکانی خاص که امام علی(ع) در نظر و عمل، اخلاق و سیاست را درهم آمیخت شایسته تأمل است. زیرا در همان دوران حکام دیگری با توسل به دروغ، خدعه و فساد، کار را به جایی رساندند که از نظر ظلم و تعدی، بیعدالتی و تبعیض روی پادشاهان خودکامه را سفید کرده بودند.
یکی دیگر از محورهای عمده حکومت داری علی(ع) تأکید ایشان بر لیاقت، شایستگی، تقوا و عدالت در گزینش و نصب مقامات دولتی و کارگزاران حکومتی بود. نامه مشهور امام به مالک اشتر درواقع یک منشور اخلاقی– سیاسی است. آراستگی به علم، آگاهی و دانش زمان و برخورداری از تقوی و فضیلتهای اخلاقی، بالاترین ارزش اخلاقی برای حکومتکنندگان است.
امام علی(ع) در این رابطه میفرماید: «هنگامی که همه سستی ورزیدند، به کار پرداختم، و آنگاه که همه نهان شدند، خود را آشکار ساختم، و چون همه در گفتار درماندند، به گشادگی سخن گفتم و گاهی که همه ایستادند، به نور خدا در راه تاختم... نه کسی را بر من خردهای بود، و نه گوینده را مجال طعنهای خوار نزد من گرانقدر است تا هنگامی که حق را بدو برگردانم، و نیرومند خوار، تا آنگاه که حق را از او بازستانم...».
از دیگر ویژگیهای مشی سیاسی امام علی(ع) که امروز از نظر سیاست خارجی و روابط بینالملل اهمیت دارد، وفای به عهد و پرهیز از پیمانشکنی و خدعه و نیرنگ است. امام علی(ع) توسل به دروغ و فریبکاری را که در عالم سیاست به مفهوم متعارف، کاری مباح است، شدیدا مطرود و مذموم میشمرد.
منابع:
1 – نهجالبلاغه، سیدجعفر شهیدی، تهران، انتشارات آموزش انقلاب اسلامی، 1371.
2 – محمدحسین طباطبایی، شیعه در اسلام، قم، دفتر انتشارات اسلامی، 1378.
3 – علیاکبر علیخانی، نخبگان و قدرت سیاسی از دیدگاه امام علی(ع)، همشهری، 7 دی ماه 1374.
4 – علیاصغر کاظمی، اخلاق و سیاست، تهران، نشر قومس، 1376.