سردبیر خردنامه در سرمقاله شماره بیست آورده است:
بسیاری میگویند «انسان امروزی نمیاندیشد». این سخن با این آموزه فلسفی کهن بنیاد ناسازگار مینماید؛ «انسان، حیوان ناطق است». گویی آدمی اگر آدمی است، نمیتواند نیندیشد. به عبارت دیگر، تفکر، ابزاری صرف در دست بشر نیست بلکه استمرارهستی داری انسان به اندیشیدناش بستگی تام دارد. بنابراین انسان نمیتواند تصمیم بگیرد که از این پس، دیگر نمیاندیشم. اما این هم هست که آدمیان به واسطه روش اندیشیدن متفاوت، از یکدیگر فاصله میگیرند و گاه این فاصله به اندازهای است که تنها به اشتراک لفظی میتوان به دستهای از موجودات، نام انسان نهاد. این امر؛ یعنی تفاوت در درجه انسانیت و اختلاف و بعد وجودی، هم در مورد کسانی که در یک عصر زندگی میکنند صادق است و هم ـ اگر قائل به ادوار مختلف تاریخ باشیم ـ میان آدمیان 2 عصر مختلف. بنابراین، این سخن که انسان امروزی نمیاندیشد، به معنای نفی مطلق اندیشیدن او نیست بلکه تاکید بر این نکته است که انسان امروزی، نسبت به آدمیان دیروزی، از اساس، طور دیگری میاندیشد.
اشاره به موارد اختلاف میان اندیشه دوره معاصر و تفکر ادوار گذشته حتی به اجمال، در این فرصت ممکن نیست اما برای آنکه طرح بحثی شده باشد، به نکاتی چند در این باره اشاره میکنیم. تفکر، اگر زمانی پاسخی بود به «حیرت» آدمی در برابر امری راز آلود، اینک، واکنش اوست به حوادثی که «تعجب» او را بر میانگیزانند. اعصاری بودند – چنانکه برخی آثار مکتوب به آن شهادت میدهند – که در آنها محتوای تفکر بشر، «خبر جان فزون» نامکرر حیرتافزا بود. این در حالی است که ذهن بشر امروز را اغلب اخبار بامدادی و عصرگاهی و شامگاهی تکراری تعجب آور پر میکند. آدمی در دورانی که به سر میبریم، گوش و چشماش را برای ورود همه چیز و هرگونه خبری باز گذاشته است؛ چرا که معتقد است، عصر، عصر اطلاعات است؛ حتی همدلانه تر با زمانه بگوییم «عصر انفجار اطلاعات». او سر بر بالین هر ژورنال و وبلاگ و هر نشریه زرد و نازردی میگذارد؛ مبادا خبری از کف برود! شاید از همینرو است که صفت «هرجایی»، برازنده اندیشه انسان پرسهگرد امروز است.
میگویند در گذشته تاریخ، چنین نبود و مردمان در پی شنیدن و دیدن هر چیزی نبودند. ژورنالیسم در دنیای امروز، همه چیز را به عیان در برابر چشمان مینهد و کیست که بخواهد خود را از لذت دیدن، محروم کند و از داناشدن سریع! از طریق این ابزار مدرن چشمپوشی کند؟ با این همه اما نمیتوان ژورنالیسم را سادهلوحانه نفی کرد. باید کوشید خاصیت نفیکننده ژورنالیسم – خاصیت زودگذر و متغیر بودناش که آن را به محتوای خود نیز تعمیم میدهد - را در زمینه بومی و افق معاصرت فهمید و با آن نسبتی نامنفعلانه برقرار کرد.