اعتماد واژه‌ای است که با آن آشنا هستیم و همواره از بود و نبود و افزایش و کاهش آن سخن می‌گوییم و می‌شنویم؛ مفهومی‌ که هر نوع ارتباط در هر سطح و زمینه‌ای بر پایه آن بنا می‌شود و به دلیل لطمه به آن آسیب دیده و یا از هم می‌گسلد. در یادداشت امروز قصد دارم شما را با مفهوم علمی‌ اعتماد آشنا کنم و ابعاد آن را توضیح دهم.  

در فرهنگ فارسی عمید لغت اعتماد به معنی تکیه کردن، متکی شدن به کسی وکاری را بی‌گمان به او سپردن است. اعتماد بر اساس تعریف ارائه‌شده در فرهنگ لغات آکسفورد عبارت است از یک باور قوی مبنی بر اینکه می‌توان به یک نفر اتکا کرد. دان تقریباً ۲ هزار سال بعد از ارسطو بیان کرد اعتماد یک فرایند احساسی از اعتقاد نسبت به کسی است که ما از وی انتظاراتی داریم یا وی را خوب می‌پنداریم. بنابراین بدون شک برای دستیابی به این خوبی، ما راه دیگری نداریم. بی‌اعتمادی به دیگران و خود، شکی است که باعث می‌شود فرد سعی کند خود را به شیوه دیگری جلوه دهد.  
اعتماد زمینه‌ساز پیوند میان انسان‌هاست که از نزدیک‌ترین نوع رابطه یعنی رابطه میان نوزاد و مادر آغاز می‌شود، سپس در خانواده شکل می‌گیرد و آنگاه به جامعه تسری می‌یابد.  
به‌طور حتم می‌توان گفت هیچ رابطه‌ای بدون وجود اعتماد شکل نمی‌گیرد و وجود آن در دوستی، عشق، خانواده، سازمان‌ها و جامعه ضروری است و نقشی مهم در سیاست و اقتصاد و رشد و توسعه فردی و اجتماعی بازی می‌کند. از سوی دیگر، بی‌اعتمادی نسبت به خود و دیگران، شکی است که باعث می‌شود فرد سعی کند خود را به شیوه دیگری جلوه دهد.  
 حال به معنای این مفهوم در حیطه روان‌شناسی اجتماعی می‌پردازیم. در روان‌شناسی اجتماعی اعتماد در ۳ سطح مورد توجه قرار می‌گیرد: 
۱‌ـ اعتماد به یک شخص خاص (اعتماد بین فردی یا رابطه‌ای مانند اعتماد بین ۲ دوست)
۲‌ـ اعتماد به دیگران و مردم درکل (اعتماد کلی یا عمومی)، اعتماد بین شهروندان یک شهر 
۳‌ـ اعتماد به سیستم‌های انتزاعی مانند شبکه‌های اجتماعی، اعتماد بین اعضای یک گروه در یک شبکه اجتماعی
اما ابعاد اعتماد شامل چه مواردی است؟ صاحب‌نظران این حیطه معتقدند مفهوم اعتماد دارای ۲ بعد است: 
 بعد نگرشی‌ـ احساسی که وابسته به موقعیت خاصی نیست و جنبه کلی دارد.  
 بعد موقعیتی – عقلانی که وابسته به موقعیت است و جنبه اختصاصی دارد.  
 بنابراین اعتماد دارای ابعاد احساسی (عاطفی) و عقلانی (شناختی) است. برای توضیح بیشتر لازم به ذکر است اعتماد احساسی یا عاطفی هریک از ما تحت تأثیر وراثت و تجارب قبلیمان که مربوط به گذشته است، قرار دارد. اما برای بعد شناختی اعتماد ۵ عامل تعیین‌کننده در نظر گرفته شده است: ارتباط، میزان خطرپذیری، پایبندی و تعهد به گفتار و عمل به قول و وعده‌ها، ارزیابی اجتماعی، اعتماد عمومی.  
هرکدام از این عوامل را در ۳ زمان گذشته، حال و آینده می‌توان در نظر گرفت و به یک زمان خاص محدود نمی‌شوند. براین اساس احتمال بروز اعتماد یا افزایش آن تعیین می‌شود.