خانه‌ای راه‌اندازی کرده که شاید بتواند با دمیدن آتش عشق و محبت در وجود جوانان آسیب‌دیده از اعتیاد از رنج‌شان بکاهد. رنج! مگر کسی که تنها دغدغه شب‌ها و روزهایش پک گرفتن از یک برگ سیگار، حشیش و مصرف شیشه و تریاک است، درکی از رنج و درد دارد!؟

همشهری‌آنلاین - نصیبه سجادی: بله، درک دارد و رنج می‌کشد آن هم همه زمان‌هایی که درگیر اعتیاد است و می‌خواهد کاری بکند، ولی نمی‌تواند. این را روان‌شناسان و روانکاوانی که درگیر کار با این افراد هستند می‌گویند و تأکید می‌کنند که فقط با محبت و درک کردن‌ این افراد شاید بتوان آنها را برای همیشه از این درد رهایی داد و "پاک"‌شان کرد. «امیر شاهی» صاحب مؤسسه خانه محبت، یکی از این افراد است که از سال‌ها پیش به این باور رسیده و همه تلاشش را می‌کند آسیب‌دیدگان مواد افیونی را به سبک و سیاق خودش و کاملاً رایگان از دام اعتیاد رهایی دهد.

خواندنی‌های بیشتر را اینجا دنبال کنید

حمایت از مردم با عشق

رزمنده سال‌های دور است. نه اینکه خیلی سن و سال‌دار باشد، نه. ۱۴ سال بیشتر نداشته که برای دفاع از کشور در مقابل جنگی که به ناحق بر سر مردمانش آوار شد، روانه مرزهای جنوب کشور شده؛ سال‌هایی که باید همراه همسن و سال‌هایش در کوچه و خیابان‌های خاطره‌انگیز تهران دوچرخه‌سواری و فوتبال بازی می‌کرد، به دفاع از مرزهای کشور برخواست. بیش از این ادامه نمی‌دهد، چون معتقد است اینجا جای این حرف‌ها نیست. به طوریکه روزی که می‌خواست خانه محبت را برای حمایت از سالمندان، کودکان‌ کار و معتادان راه‌اندازی کند، در مراسم افتتاح عکس برادر شهیدش را روی دیوار نصب کرده اما مادر با این کار او مخالفت و او عکس را برای همیشه از روی دیوار برداشته است.
حالا امیر شاهی این روزها نیز در جبهه دیگری خدمت می‌کند و می‌گوید: «زمانی به جبهه برای حمایت از مردمم رفتم، بدون هیچ چشمداشتی. الان این خانه را راه‌اندازی کرده‌ام باز هم بی‌چشمداشت، تا حامی آسیب‌دیدگان باشم. یک ریال پول از هیچ سازمانی نمی‌گیرم و اصلا یکی از شرایط شروع و ادامه این راه نزد من و تیمم این است که بدون کمک سازمان‌ها به کارمان ادامه دهیم؛ ‌کاری کاملاً دلی که با عشق انجام می‌شود و پیش می‌رود.»

اینجا همه چیز رایگان است

کارنامه دوران دبستان و دبیرستانش پر بار است. در مدرسه تیزهوشان درس خوانده و مدرک کارشناسی ارشد روانشناسی دارد. همیشه از تمکن مالی خوبی برخوردار بوده و در بازار بنکدار است. به دلیل مسائلی که در دوره‌ای از زندگی برایش پیش آمده و به سلامت از آن عبور کرده با حمایت خانواده و یک تیم  مددکاری «اصغر بختیاری» و خانم قاسمی تصمیم گرفته جایی برای آسیب‌دیدگان اجتماعی راه‌اندازی کند، جایی که درباره‌اش اینطور می‌گوید: «سعی کردم طوری آماده‌اش کنم که افرادی که به آنجا می‌آیند، برای چند ساعت یا چند ماه، حس کنند وارد خانه خودشان شده‌اند و همان دلگرمی و حس اعتماد و اطمینان را به آنها بدهد.»

صفر تا صد خدماتی که در این خانه به افراد درگیر اعتیاد داده می‌شود رایگان است و همه هزینه‌ها هم را هم خودش می‌پردازد. شاهی می‌گوید: «۸۰‌درصد درآمدم را برای این کار خرج می‌کنم و ادعایی هم ندارم. ‌کاری است که با عشق و علاقه انجام می‌دهم، چون حال دلم با انجام آن خوب و خوب‌تر می‌شود.»

همسر و فرزندان امیر شاهی هم در این راه همراه او هستند و مشکلی با این قضیه ندارند. او می‌گوید: «برای خانواده‌ام کم نمی‌گذارم و آن ۲۰‌درصدی که برای خانه کنار می‌گذارم آنقدر هست که با آن به همه خواسته‌های‌شان برسند.»

نسخه‌های متفاوت آقای روان‌شناس

تا امروز که ۲ سال از راه‌اندازی خانه محبت می‌گذرد، بیش از ۷۰۰ نفر به این خانه آمده‌ و از خدمات مشاوره، روانکاوی، پزشک و... استفاده کرده‌اند و نصف این تعداد مصرف را کنار گذاشته و برخی هم به‌زعم شاهی با وجود تلاش‌های تیم، بعد از ترک دوباره مصرف کننده شدند.

شاهی نسخه‌ای را که برای درمان اعتیاد در بعضی از مراکز اجرا می‌شود خیلی قبول ندارد و می‌گوید: «بیشتر خانواده‌ها در مبارزه با اعتیاد جوان و نوجوان‌شان به بیراهه می‌روند. مثالا وقتی یک خانواده‌ای جوانش را که ۲ بار مواد مخدر گل مصرف کرده به اجبار در کمپ بستری و بزرگ‌ترین ضربه روانی را به او وارد می‌کند که شاید تا سال‌ها نتواند از چنگ اعتیاد رها شود و چه بسا بعد از ترک بشود یک مصرف‌کننده قهار.»

او تأکید می‌کند: «تا معتاد عاجز از مصرف نشود و به عبارتی به بلوغ عجزی نرسد، نباید به او اصرار کرد که ترک کند. در کلاس‌های رایگانی که برگزار می‌کنم به خانواده‌ها می‌گویم که گاهی هیچ‌کاری نکردن بهتر از کار کردن است. یک معتاد در همنشینی با خودش و زمانی که مصرف می‌کند حس خوبی ندارد. باید تنهایش بگذاریم و او را کنترل نکنیم تا در تنهایی و گفتمان با خودش به سرانجامی برسد و نهایتاً تصمیم بگیرد که ترک کند یا نکند. تنها نتیجه اجبار به ترک، کنترل، ‌گیردادن، گریه کردن، التماس و... خانواده‌ها این است که جوان گرفتار، اعتیادش را مخفی نگه دارد و ترک روانی صورت نگیرد و برای همین است که بعد از یک دوره ترک مواد مخدر وقتی که بیرون می‌آید دوباره مصرف را شروع می‌کند.»

از محبت خارها گل می‌شود

افرادی که تمایل به ترک مصرف دارند ابتدا در شورای خانه محبت بعد از تأیید اینکه به مرحله «عجز» رسیده‌اند، پذیرش رایگان می‌شوند وخدمات روان‌شناسی، مددکاری و پزشکی به مدت یک ماه در مورد آنها اعمال می‌شود و اگر نیاز به دوران بستری بیشتری هم داشتند این امکان برایشان مهیاست. بعد از آن به کلاس‌های ۱۲ قدم ارجاع داده می‌شود. شاهی می‌گوید: «افرادی که به این خانه می‌آیند؛ کارتن‌خواب، معتاد و... تا زمانی‌که از نظر روانی تمایل کامل برای ترک نداشته باشند آنها را بستری نمی‌کنیم. در این راه از نظر کارشناسانه اعضای تیمش هم استفاده می‌کند. بعد از بستری فقط با محبت کردن و همدردی با مددجویان فرایند درمان را ادامه می‌دهم. نه اجباری در کار است نه انکاری. اگر خودشان خواستند و مایل بودند از آنها می‌خواهیم درباره اعتیاد، احساس و هرچه که دوست دارند حرف بزنند. هفته‌ای ۳ بار هم یک پزشک آنها را معاینه می‌کند.»

او ادامه می‌دهد: «پیرمردی بود که ۵۰ سال مواد مصرف و هر بار بعد از ترک دوباره شروع می‌کرد و در این خانه مصرف را کنار گذاشت. دیدن او همیشه مرا به یاد درخت خانه مادربزرگم می‌انداخت که کاملاً خشک شده بود ولی یک روز در زمستان دیدم که از کنار این درخت جوانه‌ای بیرون زده است. حس زندگی و امیدی را که من دوران بچگی بعد از رهایی این فرد از دام اعتیاد آن هم در سن ۷۰ سالگی، دوباره تجربه کردم حس خوشایند و زیبایی است که مرا به ادامه راه تشویق می‌کند.»

بمب‌های نابودکننده خانواده‌ها

کمپ‌های ترک اعتیاد بسیاری هستند که هزینه زیادی را از خانواده دریافت می‌کنند و آخر سر نتیجه‌ای که باید از آن حاصل نمی‌شود. شاهی با تأکید بر این موضوع ادامه می‌دهد: «گاهی خانواده‌ها برای اینکه معتاد را از سرشان باز کنند او را به یکی از این مراکز که اتفاقاً خیلی هم گران هستند می‌فرستند. نباید به آنها خرده گرفت. خسته شده‌اند و می‌خواهند همه راه‌ها را امتحان کنند. این خانواده‌ها بعد از مدتی برمی‌گردند به خانه‌هایی مثل خانه محبت که در آن هیچ هزینه‌ای از مددجو گرفته نمی‌شود.»

او وضعیت اعتیاد را در جامعه ما رو به رشد و آگاهی خانواده‌ها را در این حوزه بسیار کم و ضعیف می‌داند و معتقد است باید در این زمینه کارهای زیادی انجام شود و تأکید می‌کند: «مدتی پیش از آموزش و پرورش خواستیم که به مدارس برویم و برای دانش‌آموزان صحبت کنیم. گفتیم ۷ دقیقه جوک می‌گوییم و با دانش‌آموزان شوخی می‌کنیم. ۳ دقیقه درباره موادمخدر حرف می‌زنیم، ولی پاسخی ندادند و درخواست ما در بوروکراسی اداری گم شد.»

او علت ریشه‌کن نشدن مشکل اعتیاد را نشستن غیرمتخصص‌ها در جایگاه متخصصان می‌داند که به گفته او به هشدارهای دلسوزان توجهی نمی‌کنند. او می‌گوید: «درد می‌کشم وقتی می‌بینم جوانی ۱۵ -۱۶ سال بیشتر ندارد و شیشه یا آمفتامین مصرف می‌کند و همین‌جا هم هشدار می‌دهم که اینها مواد افیونی و محرک نیستند بمب‌های نابودکننده هستند که اگر بر سر خانواده‌ای بریزد، رهایی از آن به این راحتی ممکن نیست.»

شاهی و تیم همراهش در ادامه پذیرش و درمان آسیب‌دیدگان اجتماعی با مشکلات بسیاری روبه‌رو هستند و به زعم خودش ۵ سال دوندگی و نامه‌نگاری کرده تا جایی برای پذیرش افراد بیشتر بگیرد و بقیه کارها را خودش و تیمش رایگان انجام دهند به در بسته خورده است. او می‌افزاید: «نامه از استاندار تهران دارم که این آقا دارد دلسوزانه کار انجام می‌دهد و با او همکاری کنید، ولی نتیجه‌ نداده و جالب اینکه همان اشخاص و سازمانی که سنگ جلو راه ما می‌اندازند، مددجو معرفی می،کنند تا اینجا درمان شود.»

او ادامه می‌دهد: «با همه اینها در گوشه و کنار افرادی هستند که دلسوزند و تلاش‌شان را می‌کنند تا دردها کاهش یابد و در این زمینه به‌طور اختصاصی از «بابک قانعی» مدیر اجرایی سازمان بهزیستی تشکر می‌کنم که به حرف دلسوزان این حوزه گوش می‌دهد و قدم‌هایی برداشته تا چوب از لای چرخ نظام اصلاح آسیب‌های اجتماعی برداشته شود.»

برچسب‌ها