همشهری آنلاین - نصیبه سجادی: هوای مردم را داشتن و رنج آنها را فهمیدن باعث میشود نام نیک آدمها تا همیشه ایام باقی بماند. همان کاری که «مینا ایزدیار»، پزشک متخصص اطفال و بانی انجمن تالاسمی ایران، انجام داد. او با میراث ماندگاری که از خود به یادگار گذاشت تحولی در درمان و نگاه به این بیماری ایجاد کرد که مردم ایران تا زمانی که حتی یک مبتلا به تالاسمی در کشور وجود دارد باید خود را وامدار او بدانند.
خواندنیهای بیشتر را اینجا دنبال کنید
مینا ایزدیار کرمانیزاده ساکن محله کریمخان پایتخت بود. او ۷۳ سال پیش در خانوادهای زرتشتی به دنیا آمد؛ پدرش «داریوش» مادرش «پوران تیگرانی». در مدارس گیو و انوشیروان دادگر درس خواند. با رتبه ممتاز از دانشگاه پزشکی تهران فارغالتحصیل شد. تخصص خونشناسی و سرطان شناسیاش را در همین دانشگاه، سال ۱۳۵۳ تکمیل کرد تا جامعه پزشکی ایران سالها به داشتن بانویی به خود ببالد که همه زندگیاش کودکان بیمار و کاهش آلام آنها و خانوادههایشان بود.
ازدواج فامیلی و پایان تالاسمی
سالها در مرکز طبی کودکان بیمارستان محب اهری در خیابانی که به نام بانی این مرکز، دکتر «محمد قریب»، نامگذاری شده، طبابت کرد برای درمان کودکانی که به دلیل ناآگاهی پا به دنیا میگذاشتند و سالها رنج درمان کمخونی، تزریق خون و پیوند مغز استخوان را تحمل میکردند و همه اینها در حالی بود که قطع ازدواج فامیلی و غربالگری میتوانست به این رنجها برای همیشه خاتمه دهد. شاید به همین دلیل بود که ایزدیار سال ۱۳۶۲، چادر به سر میکند، به قم میرود و مجوز جلوگیری از تولد نوزادان مبتلا به تالاسمی را از مراجع تقلید میگیرد، حتی به این قانع نمیشود و غربالگری هم به همت این بانوی فرهیخته وارد قانون اساسی کشور میشود.
انجمن تالاسمی؛ حامی همه بیماران
دکتر «علی ربانی»، رئیس انجمن غدد کودکان، از روزهایی میگوید که همراه با دکتر ایزدیار در مرکز طبی کودکان، قطب درمان کودکان کشور، به درمان مبتلایان به تالاسمی مشغول بود: «انجمن تالاسمی ایران را دکتر ایزدیار تشکیل داد برای آگاهیرسانی درباره تالاسمی، آن هم در شرایطی که اطلاعات چندانی درباره این بیماری وجود نداشت و بسیاری حتی نمیدانستند تالاسمی چیست.» میگوید: «سال ۶۲، اوج جنگ تحمیلی بود. هـر روز از شهرهای مختلف ایران بیماران زیادی برای تزریق خون به مرکز طبی کودکان میآمدند. درمان آنها بار سنگینی بر جامعه تحمیل میکرد و بیماران جواب مطلوب نمیگرفتند.»
سال ۱۳۶۸ انجمن تالاسمی ایران به همت بانو ایزدیار تشکیل میشود تا ایران امروز تنها کشوری در خاورمیانه باشد که همه بیماران آن شناسایی شده و تحت حمایت این انجمن قرار گرفتهاند.
دلسوزیهای تلخ استاد
دکتر ایزدیار به روستاها و شهرهای محروم ایران، مثل سیستانوبلوچستان، و میان خانوادهها میرفت. به آنها آگاهی میداد. از این بیماری میگفت. از اینکه وصلت خانوادگی علت اصلی آن است و قطع ازدواج فامیلی یعنی قطع این بیماری. او برای کودکان، مبتلایانی که دیگر بزرگ شده بودند و جایی نبود که درمانشان را آنجا ادامه دهند، برای همه دل میسوزاند. دکتر ربانی از روزهایی میگوید که دکتر ایزدیار خودش گوشی تلفن را بر میداشت و با خانوادهها تماس میگرفت و به آنها یادآور میشد برای درمان بیایند و از اینکه یک هفته درمان را رها کردهاند با آنها تند و تلـخ برخورد میکرد. همان برخوردهایی که به گفته همکارانش، باعث شد که والدین، درمان را جدی بگیرند و با او همکاری کنند.»
ایزد، یاری و فردوس برین جایت
حاصل دلسوزی و عشق دکتر ایزدیار به کودکان این شد که تعداد بیماران تالاسمی از ۲۵ هزار نفر به ۳۰۰ نفر برسد و ایران تنها کشوری باشد در خاورمیانه که همه مبتلایان تالاسمیاش تحت حمایت انجمنی باشند که تلاش میکند تا اول از همه با اطلاعرسانی، دیگر کودکی با این بیماری به دنیا نیاید و دوم، اگر به دلایلی پا به این دنیا گذاشت به حال خود رها نشود.
دکتر مینا ایزدیار در ۶۳سالگی از دنیا رفت.