همشهری آنلاین - ثریا روزبهانی: سالروز جنبش مشروطه بهانهای بود تا مقصد پانزدهمین تور تهرانگردی مرکز تهرانشناسی همشهری بر مکانها و معرفی شخصیتهای مهم و تأثیرگذاری متمرکز باشد که رد و نشان آنها بعد از گذشت بیش از یک قرن از این واقعه تاریخی، هنوز در شهر ما باقی است. در این تور، اردشیر آل عوض، محقق فرهنگ عامه، و محمود منیعی، تهرانپژوه، ما را همراهی کردند.
قصههای خواندنی تهران را اینجا ببینید
روایت اول؛ محل موعظه شیخ فضلالله
نخستین مقصد پانزدهمین تور تهرانگردی مرکز تهرانشناسی همشهری در خیابان بهشت است؛ مسجدی زیبا، به یادگارمانده از دوره قاجار که درست چند قدمی از ساختمان شهرداری فاصله دارد و اتفاقات مهم تاریخی بسیاری از جمله در دوران مشروطه در آن رقم خورده است.
این مسجد نخست، بهنام مسجد میزرا یونسخان معروف بود، اما بهدلیل نزدیکیاش به خانه شیخ فضلالله نوری و همچنین برگزاری نماز جماعت توسط شیخ در آن، بهنام شیخ فضلالله نوری نامگذاری شد. البته نام نخست آن برای خودش داستانی دارد چنان که میگویند در زمان ناصرالدینشاه توسط میرزا یونسخان، جارچی دربار، و حاجحسین انگشتباف بنا شده است.
حالا متصدیان مسجد شیخ فضلالله نوری با چای عراقی از مهمانان تور پذیرایی میکنند و محمود منیعی، تهرانشناس، درباره نقش این مسجد در انقلاب مشروطه روایت میکند: «مسجد شیخ فضلالله نوری در منطقه۱۲ یکی از بناهای تاریخی ارزشمند است که جدا از قدمت آن، بخشی از هویت و تاریخ این سرزمین محسوب میشود. این بنا و رجبهرج آجرها و سازه قدیمیاش هنوز سخنرانیهای شیخ را بهخاطر دارند. بهدلیل فاصله اندک مسجد تا خانه شیخ فضلالله نوری، اغلب سخنرانیها و موضعگیریهای شیخ فضلالله در اینجا انجام میشد.
این مسجد در دوران قاجار بهعنوان مسجد و حوزه یونسخان فعال بود اما با روی کارآمدن پهلوی دوم برای مدتها به متروکه تبدیل شد تا سرانجام در ۲مرحله، مرمت و بازسازی را بهخود دید. مرحله نخست مرمت آن در سال۱۳۵۰ شمسی و توسط آیتالله حسین غفاری (پدر آیتالله هادی غفاری) با هنر معماری استاد حسین لرزاده انجام گرفت و ۳۳سال بعد، یعنی در سال۱۳۸۳، مسجد شیخ فضلالله نوری اینبار توسط شهرداری تهران احیا و بازسازی شد. نمای مسجد، آجری و با هنر کاشیکاری مزین شده و طاق ورودی هم بهصورت قوس شاخبزی تند و با آجرکاری نمای رومی به زیبایی آراسته شده است.»
روایت دوم؛ خاکسپاری روحانی نامآشنا در خانه
کنار درگاه مسجد کوچهای باریک و قدیمی هست که به منزل شیخفضلالله نوری منتهی میشود. اردشیر آلعوض، محقق فرهنگ عامه، به تابلوی شناسنامه نصبشده به دیوار خانه اشاره و درباره هویت تاریخی بنا تعریف میکند: «خانه شیخ فضلاللهنوری یکی از مکانهای مهم در تاریخ مشروطه است. این خانه پس از فتح تهران، توسط ۸۰ نفر از نیروهای یپرمخان محاصره شد. مشهدی نادعلی، پیشکار شیخفضلالله نوری، در تعریف آن روز گفته است: «عصر بود که یک مرتبه دیدیم عده زیادی خانه را محاصره کردند. مانند مور و ملخ از دیوارها بالا رفتند و پشتبامها را اشغال کردند. در میان شیون و زاری و ناله اهل خانه، یپرمخان ارمنی دست شیخ را گرفته، کشانکشان بیرون آورد و درون درشکه انداخت و فرمان حرکت داد. شیخ را برای محاکمه به عمارت گلستان بردند و در تالار آن محاکمه کردند و ۹مرداد۱۲۸۸، در میدان توپخانه اعدام شد.»
این خانه اهمیت دارد چون روایتگر بخشی از تاریخ مشروطیت است. بعد از به دارآویختن شیخ، خانوادهاش پیکر او را در خانهاش به خاک سپردند، اما بعد از ۶ماه نبشقبر انجام و پیکرش به قم منتقل و دفن شد. شیخ فضلالله نوری درباره انقلاب مشروطه الگوهایی ارائه داد که به مشروطه مشروعه مشهور شد. او نوشتن هرگونه قانون و واداشتن شهروندان به پیروی از قانونی که در شرع آورده نشده است را نادرست میدانست و با برگزاری مجلس انتخابی و نیز مسئله تقسیم قوا مخالفت میکرد.
در نوشته تاریخی دیگری از ترور شیخ فضلالله نوری که در روز ۱۹دیماه۱۲۸۷ اتفاق افتاد نیز چنین آمده است: «جمعهشب بود و شیخ بعد از دیدن کسی به خانه برمیگشت که هنگام پیادهشدن از درشکه توسط شخصی که بعد معلوم شد کریم دواتگر بود به وسیله ششلولی هدف قرار گرفت. گلولهها به همراهان شیخ اصابت کرد و او هم مجروح شد. کریم که خود را گرفتار اطرافیان دید زیر گلوی خود گلولهای شلیک کرد که از گونهاش بیرون پرید. مجروحان را به خانه شیخ بردند و به مداوایشان پرداختند. کریم نیز مانند بقیه مجروحان بهبود یافت و به جرم این اقدام به زندان افتاد. این خانه هماکنون دست اتحادیه صنف کفاشان است.»
روایت سوم؛ بستنشینی در مسجد ممنوع
همراه گردشگران و کارشناسان تور چند کوچه را پشتسر میگذاریم تا با رسیدن به خیابان ۱۵خرداد به سمت سومین مقصد تور تهرانگردی مشروطه برویم؛ مکانی که بخشی از اتفاقات مهم تاریخ در آن به وقوع پیوسته و به نوعی هویت تهران قدیم با آن گره خورده است. جلوی در چوبی مسجد امامخمینی(ره) میایستیم تا کارشناسان تور، ماجرای به چوببستن بازاریان در این مسجد و آغاز انقلاب مشروطه را تعریف کنند.
آلعوض نقل میکند: «در بازار تهران ۳مسجد حاج سیدعزیزالله، مسجد جامع یا جمعه و مسجد امامخمینی(ره) جزو ارکان مهم شهر تهران محسوب میشد. موقعیت مکانی و اهمیت مذهبی مسجد باعث شده بود تا این نقطه میزبان بخشی از مهمترین رخدادهای تاریخی باشد که بیشتر آنها در دوره قاجار و پهلوی اتفاق افتادهاند. بهخاطر نزدیکی مسجد شاه و بازار، اینجا به مرکز ارتباط روحانیون با بازاریان تبدیل شده بود و روحانیون حاضر در مسجد در جریانات مختلف تاریخی بازار و بازاریان را هم با خود همراه میکردند. مسجد امامخمینی(ره) پیش از انقلاب مشروطه بهعلت حضور «سیدابوالقاسم امامجمعه» یکی از مکانهایی بود که محل تجمع طرفداران عدالتخانه به شمار میرفت و تشکیل جلسات و برگزاری سخنرانیها درباره مشروطیت در این مسجد تأثیر بسیاری در روشنشدن افکار عمومی داشته است.
دولت عینالدوله در سال۱۲۸۴ شمسی، دو تن از سرشناسان بازار را به بهانه که قیمت قند را گران کرده بودند، بهعنوان تنبیه با چوب زدند، چون حرفشان غیرمنطقی بود روز پس از این رویداد، تمام کسبه و بازاریان حجرههایشان را بستند و در مسجد شاه در بازار دست به تجمع و اعتراض زدند. از آنجا که این حادثه ازپیشتعیینشده بود، نیروهای دولتی وارد مسجد شدند و به کتکزدن جمعیت پرداختند. تجمع اعتراضآمیز مردم در صحن این مسجد و نقطه آغاز قیام مشروطیت در اواخر حکومت مظفرالدینشاه از حوادث فراموشنشدنی در تاریخ و هویت این مسجد است. مسجد امام ازجمله مکانهایی بود که اغلب مردم برای اعتراض در آن بست نشسته و تحصن میکردند. به همینخاطر ناصرالدین شاه با حکمی که از سیدابوالقاسم امامجمعه گرفت بستنشینی را در مسجد امام ممنوع کرد.»
روایت چهارم؛ فرار از دست مأموران و پناهآوردن به مسجد مروی
ایستگاه چهارم تور تهرانگردی مرکز تهرانشناسی همشهری مدرسه و مسجد مروی است. آلعوض تعریف میکند: «مدرسه مروی که از قدیمیترین مدارس تهران به شمار میرود، چون یکی از مکانهای نزدیک به میدان توپخانه بود، به محل تجمع مخالفان مشروطه تبدیل شد. این مکان تشکیل جلسه کسانی بود که موافق سلطنت بودند و از این طریق نتیجه جلسات و برنامههایشان را به اطلاع طرفدارانشان میرساندند. بعد از به چوببستن دو تن از سرشناسان بازار و تجمع بازاریان در مسجد امام، مأموران به آنها حمله میکنند و بازاریان برای فرار از دستشان به سمت مسجد مروی میروند و تا ساعت ۳بامداد در آنجا میمانند. از سوی دیگر، در ۲۲آذر سال۱۲۸۴، همزمان با مهاجرت صغرای جمعی از علما، تعدادی از مساجد و مدارس توسط دولت از مشروطهخواهان و طرفداران مشروطه گرفته و بهدست دولتیها سپرده شد؛ یکی از این مدارس، مدرسه علمیه مروی بود که دولت بر آن دست گذاشت.
مردم از این رفتار دولت بسیار ناراحت شدند و اعلامیهها و نامههایی را برای علما ارسال کردند؛ علمایی که مهاجرت(صغری) کرده بودند، ۸درخواست از دولت عینالدوله داشتند. یکی از این درخواستها بازگرداندن مدرسه علمیه مروی به شیخ مرتضی آشتیانی، متولی مدرسه بود. در نهایت فرمان مشروطه امضا شد و در تاریخ ۴ تا ۱۰دیماه سال۱۲۸۶ هجری شمسی، مخالفان مشروطه در مدرسه قدیمی مروی تجمع کردند و دست به تحصن زدند. البته تجمعهایی که در این مدرسه صورت میپذیرفت تنها به این موارد ختم نمیشد. یک اجتماع دیگر در این مدرسه زمانی رخ داد که خبر کشتهشدن آیتالله عبدالله بهبهانی به گوش مردم رسید. در تاریخ ۲۶تیرماه۱۲۸۹ هجری شمسی، درست فردای همان روز، مردم به اعتراض در این مدرسه جمع شدند. با تحولات فضای اطراف مدرسه و تغییر وضعیت اجتماعی و سیاسی، مدرسه نقش مهمی در حوادث مشروطه پیدا کرد و محل منازعات حکومت و علما بر سر تولیت آن شد.»
داستان سردر مسجد تاریخی
در حاشیه تور وقتی که کارشناسان از وقایع تاریخی مشروطه در مسجد امامخمینی(ره) سخن میگویند، یکی از کاسبان قدیمی با دیدن گردشگران مرکز تهرانشناسی همشهری به میان گروه میآید. او برای آشنایی بیشتر تاریخچه و داستان سردر نصب شده در بالای در چوبی مسجد امامخمینی (ره) را روایت میکند، میگوید: «فتحعلیشاه قاجار بانی ساخت مسجد بود و هزینه ساخت مسجد را آسیه خانم مشهور به مهدعلیا، مادر فتحعلیشاه داد.» او در ادامه نوشته سردر مسجد را اینطور میخواند: وقف صحیح شرعی فرمود سی و چهار باب دکاکین، حادثه واقعه در بازار جنب مسجد، به انضمام یکباب حمام جدید که حدود آن در وقفنامچه، علیحِدَه ثبت و ضبط است و تولیت آن را مفوّض فرمود به متولی مسجد که در آبادی و رونق، همچنین دکاکین مزبوره لازمه دقت و اهتمام به عمل آورده، به اجاره مستأجرینِ معتبر داده، هر ساله وجه اجاره آن را از قرار تفصیل فیما بین مباشران و خدّام مسجد بر ۵۰۰ و سهم تقسیم نماید.