همشهری آنلاین - ثریا روزبهانی: نتیجه آن اتحاد همه اقشار جامعه برای پایان دادن به سلطنت مطلقه قاجار و تصویب قانون اساسی مشروطه بود. برای به ثمر نشست این جنبش اتفاقات و وقایع متعددی در تهران بهوقوع پیوست که در این گزارش با ما آن را مرور کنید.
قصههای خواندنی تهران را اینجا ببینید
رویداد: اعدام شیخ فضلالله نوری
موقعیت: میدان توپخانه
ماجرا: میدان توپخانه در طول حیات خود شاهد وقایع تاریخی زیادی مثل تجمعهای اعتراضی، اعدام و... بوده است. در این بین، بهدار آویختن شیخ فضلالله نوری، از مجتهدان و علمای شیعه در تهران و از پیشروان جنبش مشروطه مشروعه، یکی از وقایع غمبار و مشهوری است که در این میدان اتفاق میافتد. دکترشمسالدین تندرکیا به نقل از محمد زمان، معروف به آقابزرگخان که در زمان قاجار صاحب منصب و مدیرنظام بود، درباره بقیه این ماجرا چنین مینویسد: «آقا را توی درشکه گذاشتیم و به طرف میدان توپخانه حرکت کردیم. جمعیت زیادی در میدان جمع شده بودند، بهطوری که حرکت درشکه را غیرممکن ساخته بود. نیروهای دولتی جمعیت را کنار زدند تا راه برای عبور باز شود. وقتی به جلوی نظمیه رسیدیم آقا را پیاده کردیم و دوباره بردیم داخل نظمیه. آقا را روی نیمکت نشاندیم... میدانست که او را میکشند. مخصوصا وقتی که موقع برگشتن در توپخانه آن بساط را دید، دیگر حتم داشت.
تمام مقدمات اعدام از شب پیش تهیه شده بود. صحنه توپخانه مملو از مردم بود، ایوانهای نظمیه و تلگرافخانه و تمام اتاقها و پشتبامهای اطراف مالامال جمعیت بود. دوربینهای عکاسی در ایوان تلگرافخانه و چند گوشه و کنار دیگر مجهز و مسلط به روی پایهها سوار شده بود. مجاهدین مسلح مردم را پس و پیش کرده، راه را جلوی او باز کردند. آقا همانطور که زیر در ایستاده بود نگاهی پرمعنی به جمعیت انداخت، آنگاه سر به آسمان بلند کرد و این آیه را تلاوت کرد: وافوض امری الیالله انالله بصیر بالعباد و به طرف دار راه افتاد.»
رویداد: به توپ بستن مجلس
موقعیت: بهارستان
ماجرا: نظامیان قزاق در مدرسه سپهسالار، روز قبل از به توپ بستن مجلس، تجمع و توپها را در میدان مستقر میکنند. لولههای توپ به سمت مجلس گرفته میشود و آن اتفاقی که نباید رخ دهد، میافتد. با استناد به تصاویری که از مجلس بعد از به توپ بستن وجود دارد، تقریبا ۸۰درصد ساختمان مجلس و تالارهای الحاقی نابود شده است. بسیاری از نمایندهها در این وانفسا برای حفظ جانشان به سفارتخانهها پناه میبرند، اما بعضی از آنها میمانند و تا آخر مقاومت میکنند و شهید میشوند. سفیر هلند در سفرنامهاش مینویسد: «من بعد از واقعه بهارستان رفتم پارههای بدن و قطعات تکه شده بسیاری از کسانی که در آن صحنه جان خودشان را از دست دادند، دیدم. صحنه دلخراشی بود.»
رویداد: حصر ستارخان و باقرخان در باغ شاه
موقعیت: باغشاه
ماجرا: ۲ سردار بزرگ مشروطه، ستارخان و باقرخان، هنگام ورودشان به تهران در عمارت اتابک یا باغشاه مستقر میشوند. چند روز پس از اسکان این ۲ سردار، مجلس طرحی را تصویب کرد که به موجب آن تمامی مجاهدان و مبارزان غیرنظامی، ازجمله ستارخان و افرادش، موظف میشوند سلاحهای خود را تحویل دولت دهند. یاران ستارخان اما زیر بار این موضوع نرفتند و حاضر نشدند خود را خلعسلاح کنند. بهتدریج مجاهدین دیگری که با این طرح مخالف بودند به ستارخان و یارانش پیوستند و در عمارت اتابک تجمع کردند.
این موضوع موجب هراس دولت مرکزی شد و زمینه شکلگیری یکی از غمبارترین رویدادهای تاریخ مشروطه را رقم زد. ماجرا از این قرار بود که در نخستین روز شعبان ۱۳۲۸قمری، قوای دولتی که در مجموع ۳۰۰نفر میشدند، باغ اتابک را محاصره کردند و پس از چندبار فرستادن پیغام، به باغ حمله کردند. در این نبرد نابرابر که ۴ساعت طول کشید، ۳۰۰نفر از یاران ستارخان بهدست قوای دولتی کشته شدند. سردار راه پشتبام را در پیش گرفت، اما در مسیر پلهها در یکی از راهروهای عمارت، تیری به پایش خورد و مجروح شد. نظامیها او را دستگیر و یارانش را خلعسلاح کردند.
رویداد: ترور ناموفق محمدعلی شاه
موقعیت: دوشانتپه
ماجرا: زمانی که محمدعلیشاه به حکومت رسید، متوجه شد هیچچیز شبیه حکومت جدش ناصرالدین شاه نیست که هرچه دستور بدهد همه بله قربان بگویند؛ بنابراین، او از همان ابتدا دل خوشی از مشروطهخواهان نداشت و چنین بود که در سفرش به دوشانتپه ماجرای ترورش شکل گرفت.
محمدعلیشاه، ۸اسفند۱۲۸۶ برای تفریح بهسوی دوشانتپه حرکت کرد. مرحوم ملکزاده مینویسد: «محمدعلیشاه با کوکبه باشکوهی، برای گردش، رهسپار دوشانتپه شد. اتومبیل شاه که خالی بود و به وسیله یک نفر شوفر فرانسوی رانده میشد، در جلو حرکت میکرد و در پشت آن، یک کالسکه ششاسبه که شاه در آن جا داشت و توسط عده زیادی از غلامان کشیکخانه و امیربهادر احاطه شده بود، دیده میشد. کوکبه شاهی وارد خیابان باغوحش که امروز به خیابان اکباتان معروف است، شد و هنوز به پیچ خیابان که به طرف خانههای ظلالسلطان میرفت، نرسیده بود که یک بمب به طرف اتومبیل پرتاب شد و قسمتی از اتومبیل را خرد کرد و چند نفر که اطراف آن بودند، کشته شدند و شوفر هم قدری مجروح شد.
سپس بمب دیگری در چند متر عقبتر، نزدیک کالسکه شاه، منفجر شد و چند نفر کشته و عدهای زخمی شدند. مضحک این است که سوارها به جای محافظت از شاه، بنای غارت گذاشتند و به چپاول عابرین و دکانها پرداختند، ولی پس از آنکه فهمیدند شاه زنده است، گرد هم جمع شدند. شاه ساعتی در خانه کالسکهچیباشی توقف کرد و پس از آنکه او را مطمئن کردند که اطراف و کوچهها امن است و خطری در پیش نیست، پیاده و در میان افراد مسلح، به ارگ مراجعت کرد.» این واقعه پایانی برتفاهم شاه با مشروطهخواهان بود. بهخصوص که مجلس در تنبیه ضاربان چندان اقبالی نشان نداد.
رویداد: بستنشینی در سفارت انگلیس
موقعیت: قلهک
ماجرا: یکی از ماندگارترین خاطرات باغ قلهک با ماجرای به توپ بستن مجلس توسط «لیاخوف روسی» گره خورده است. باغ قلهک پاتوق انگلیسیها بود و به همین علت خیلی از دورهمیها و جلسات کاری سفارت نیز در فصل گرم سال به این مکان منتقل شد؛ جلساتی که اغلب در آنها تصمیماتی گرفته میشد که نقش بسزایی در تاریخ سیاسی و اجتماعی و فرهنگی ایران داشت. به همینخاطر انگلیسیهایی که مخالف سیاستهای روسیه در ایران بودند در این زمان با پناه دادن آزادیخواهانی که از مجلس جان سالم بهدر برده بودند مثل «معاضدالملک»، «دهخدا» و... در باغ قلهک از خود چهره حامی مشروطه ساختند. مرحوم بهبهانی در اینباره میگوید که شمار زیادی از روحانیون، بازاریان و مردم دیگر در باغ قلهک بست نشستند و درخواست کردند تا سفیر انگلیس به آنها امان دهد و در حمایت از آنان و تحقق خواستههایشان اقدام کنند.
رویداد: ترور آیتالله بهبهانی در خانهاش
موقعیت: سرپولک
ماجرا: منزل و مسجد آیتالله سیدعبدالله بهبهانی از رهبران نامآور انقلاب مشروطه در محله سرپولک واقع شده است. مسجد و خانه کنار هم قرار گرفتهاند و این روحانی فقید در این مسجد اقامه نماز میکرد. این دو بنا باعث شهرت محله سرپولک شد. او از مخالفان عینالدوله، وزیر اعظم دوره مظفرالدینشاه و محمدعلیشاه بود و پس از اینکه موسیو ژوزف نوز، بلژیکی (وزیر گمرکات در عصر مظفرالدینشاه) در یک مهمانی با لباس روحانی و عمامه بهسر عکس گرفته بود، به او اعتراض کرد. او درنهایت، ۲۴تیر سال۱۲۸۹ در خانهاش بهدست چند نفر ترور شد. اینجا محلی است که سران مشروطیت در آن جمع میشدند و آیتالله بهبهانی در همین خانه ترور شد و نخستین ملاقات آیتالله بهبهانی و آیتالله طباطبایی در این مکان روی داد.
رویداد: شهادت طلبه جوان
موقعیت: مسجد معمارباشی
ماجرا: سیدعبدالحمید وفسی در مدرسه علمیه حاج ابوالحسن معمارباشی به تحصیل علوم دینی مشغول بود. این طلبه ۲۲ساله در دفاع از محمد واعظ اصفهانی و آزاد کردن او از دست سربازان، تیر خورد تا عنوان نخستین شهید مشروطه را از آن خود کند.
رویداد: دفن شبانه مشروطهخواهان
موقعیت: باغشاه (دانشگاه جنگ فعلی)
ماجرا: قبر تعدادی از رهبران مشروطهخواه که پس از شکنجه در باغشاه، در مقابل محمدعلیشاه کشته و پیکر آنان شبانه و پنهانی در ضلع جنوبی باغشاه دفن شد.
رویداد: بستنشینی در حرم عبدالعظیم(ع)
موقعیت: شهرری
ماجرا: عدهای از مردم و روحانیون تهران به رهبری شیخفضلالله با تجمع در حرم حضرت عبدالعظیم(ع) خواستار مشروطه مشروعه شدند. در نتیجه، متمم قانون اساسی تدوین شد که شامل حق نظارت ۵ مجتهد بر قوانین میشد.
رویداد: مسجد و خانه شیخ فضلالله نوری
موقعیت: خیابان بهشت
ماجرا: این مسجد و خانه پایگاه اصلی مشروطهخواهان بود.
رویداد: به چوب بستن بازاریان و تعطیلی بازار
موقعیت: مسجد امام خمینی(ره)
توضیح: این مسجد بهدلیل نزدیکی به بازار در سالهای مشروطه محل تحصن بازاریان و مردم بود.
رویداد: حمایت پهلوان رزاز از مشروطهخواهان
موقعیت: خانه پهلوان رزاز در چهارراه سرچشمه
ماجرا: سیدحسن شجاعت معروف به پهلوان رزاز، حامل پیام و نامه آخوند خراسانی در تهران برای مشروطهخواهان بود.
رویداد: تشکیل جلسات و برگزاری سخنرانیها رهبران مشروطه در مسجد مروی
موقعیت: خیابان ناصرخسرو
ماجرا: مسجد مروی بهدلیل موقیعت جغرافیاییاش، محل رفتوآمد روحانیون و بازاریان مشروطهخواه بسیاری بود تا در آنجا به تبادل افکار و عقاید بپردازند.