اگرچه در روزگار گذشته و هنگامی که شاه طهماسب قدرت را در اصفهان در دست داشت، به تهران اندک توجهی کرد و آن را اتراقگاهی مناسب در نزدیکی شهر ری دانست و به همین دلیل نخستین باروها در اطراف آن شکل گرفت و هنگامی هم که آغامحمدخان بر کشور چیرگی یافت، در این روستای گمنام بر سریر نشست.
تهران در آن دوره عزتی یافت و به ناگهان رشد کرد اما باز هم رشد این شهر تا پایان دوران قاجار چندان زیاد نبود.هنگامی که آقاکریمخان بوذرجمهر- همرزم رضاخان- بهعنوان شهردار انتخاب شد، تهران ناگهان به جهان جدید پرتاب شد. هسته اولیه شهر از آن روزگار به بار نشست.اما توسعه فضایی و کالبدی شهر تهران از همان روزگار، به دور از نگاههای کارشناسانه صورت گرفت. هیچ طرح و برنامه تدوین شدهای در شهر وجود نداشت تا بتوان شهر را براساس آن پیش برد. دیوارهای طهماسبی ویران شد و تهران به مانند هیولایی روستاها و دههای اطراف خود را بلعید. این شهر خیلی زود به گسترهای حیرت آور بدل شد که دیگر رنگینداشت از روستای کوچک خوشآبوهوای یک قرن پیشاش.
دکتر برناد هورکارد، استاد پژوهشگر NRS و مدیر مرکز ملی جامعه و فرهنگ ایرانی در فرانسه میگوید: «تهران این دخت البرز، از یکی از اعجابانگیزترین و درخشانترین چشماندازهایی که یک شهر امکان داشتن آن را دارد برخوردار است. پایتخت ایران همچون سالن تئاتری است که دامنه توچال صحنه آن است و در طول روز با پنهانشدنها و سپس جلوهگریهای خود در رنگهای سفید،آبی و قهوهای تغییر چهره میدهد و هنگامی که به آن نزدیکتر میشوید بیشتر تحتتأثیر آن قرار میگیرید.»
از دیدگاه وی و بسیاری از ایران پژوهان، تهران شهری است که به واسطه داشتن اقلیم طبیعی منحصر به فرد میتواند شهری قابل زیست برای شهروندانش باشد. اما چه شده است که تهران از روزگار گذشته خود نشانی ندارد؟ تهران هماکنون از منظر شهروندان، شهری مناسب برای زندگی نیست.
این شهر هماکنون دارای مشکلات بسیاری است که ازجمله آن میتوان به نداشتن فضای سبز مناسب، نداشتن اماکن تفریحی، آلودگی هوا ، ترافیک و... اشاره کرد.
در کنار تمام این معضلات حضور صنایع و مشاغل مزاحم باری مضاعف بر شانههای شهر گذاشته است. اما یکی از مسائلی که از دیرباز در تهران وجود داشته و هسته اولیه شکلگیری آن از همان سالهای نخستین شکلگیری تهران جدید پیریزی شده حضور پادگانهای نظامی و مراکز دفاعی است،چرا که آقا کریم خان بوذرجمهری، نخستین شهردار رسمی شهر در دوره رضاخان، یکی از میدانهای اصلی شهر را به نیروهای نظامی اختصاص داد. میدان مشق که تا پیش از شکلگیری، سبزهمیدان نامیده میشد، بهتدریج به هیئت میدانی نظامی ظاهر شد و محلی شد برای مشق نظامی سربازان.رضاخان هر روز صبح به میدان مشق میآمد تا رژه نظامی سربازانی را ببیند که اساس سلطنتش را بر قدرت آنها استوار کرده بود.
بنابراین چندان عجیب نبود که در ضلع شمالی این میدان محلی برای استقرار آنها پی ریزی کند و حتی میدان اصلی شهر را به این نام بنامد. میدان توپخانه و خیابان سپه که اصلیترین میدان و خیابان شهر بودند به نام نظامیان نامگذاری شد. این ماجرا به ابتدای شکلگیری تهران جدید برمیگردد. شهری که در همان روزهای آغازین، براساس استقرار و حضور نظامیان پی ریزی شد و ساختمانها و بناهای مختلفی برای آنها طراحی شد، مسلما نمیتوانست خیلی زود خود را از حضور آنان رها کند.
مساحت تهران در حال حاضر در حدود 735 کیلومتر مربع است. این شهر در حدود5/8 میلیون نفر را در خود جای داده است که براساس پیشبینیها این جمعیت تا سال 1400 به 12 میلیون نفر خواهد رسید. براساس پژوهشهای انجام شده، 621 کیلومتر مربع از سطح شهر را پهنه مسکونی تشکیل میدهد و بیش از 4/1 میلیون واحد مسکونی در آن قرار دارد. این واحدها عموما در پهنه مسکونی شهر قرار دارند که در مجموع مساحتی در حدود 177 کیلومتر مربع را برای سکونت شهروندان تهرانی ایجاد کرده است.
براساس مطالعات انجام شده در طرح جامع شهر تهران از مساحت 735 کیلومتر مربعی این شهر در حدود 114 کیلومترمربع به معابر اصلی و شریانهای حیاتی شهر اختصاص دارد و پهنه مسکونی آن نیز در حدود 621 کیلومترمربع است. 177 کیلومتر مربع از سطح شهر تهران کاربری صرفا مسکونی داشته و شهروندان در آن زندگی میکنند؛
در حدود 26 کیلومتر مربع به کاربری تجاری – اداری اختصاص دارد و 27 کیلومتر مربع از مساحت آن نیز به کاربری صنعتی و کارگاهی اختصاص یافته است. در حدود 50 کیلومتر مربع از سطح شهر نیز به فضاهای نظامی اختصاص دارد. در واقع شهر تهران بیش از 14درصد از فضای مسکونی خود را صرف فعالیتهای نظامی کرده است؛ ظرفیتی که میتوانست برای فضاهای پشتیبان اختصاص یابد. اما این همه ماجرا نیست. در واقع اختصاص این حجم از مساحت شهر به فضاهای نظامی موجب مسائلی میشود که قابل تامل است؛ از جمله اینکه فضاهای نظامی که در سطح شهر وجود دارد میتواند به ایجاد معضلات شهری دامن بزند؛ ترافیک، ایجاد مهاجرت و گسترش فعالیتهای غیرضروری در سطح شهر.
اما از قرار، ناف این شهر را با حضور پادگان نظامی در سطح شهر بریدهاند که اینگونه تا به امروز حضورشان در سطح شهر همچنان پا برجاست و تغییری در وضعیتشان صورت نگرفته است. در واقع پادگانهای نظامی به رغم تاکید برنامه چهارم توسعه و حتی داشتن مصوبه مجلس شورای اسلامی مبنی بر خروج از سطح شهر، همچنان حضوری جدی دارند و انگار هیچچیز بر حضور دائمیشان سیطره نمییابد.