الهام اناری: شهر مجموعه‌ای از عوامل زنده و پویاست که هویت‌بخشی آن در طول زمان منتقل می‌شود و عناصر و عوامل تشکیل‌دهنده محیط‌های آن اعم از ساختمان‌ها، گذرها و میادین، مخلوق روح خلاق ساکنان آن است.

آثار تاریخی

بر اثر تغییرات محیطی، هویت ساکنین و شرایط روحی و روانی آنان نیز ناخواسته تغییر ‌کرده و هویت جدیدی بروز می‌کند. شهرها و فضاهای شهری درگذشته از استقلال، شخصیت و هویت ویژه‌ای برخوردار بودند. حس تعلق‌خاطر و حس شهروندی مفاهیمی بود که از واژه شهر و فضاهای شهری به ذهن می‌رسید، درحالی‌که امروزه از واژه شهر، مجموعه‌ای از ساختمان‌های بلند، خیابان‌ها، اداره‌ها و پارک‌ها به ذهن می‌رسد.

جدای از این تعاریف شهر جایی است که تعاملات شهری در آن به وقوع می‌پیوندد و مردم در آن احساس شهروندی پیدا می‌کنند. هویت، یک معیار رشد است؛ به عبارتی دیگر وقتی یک شهر یا جامعه رشد می‌کند، بخشی از صفات هویتش در جریان رشد تغییر می‌کند. در این ساختار باید هویت شهری به‌عنوان یک معیار برای توسعه و عاملی برای ارتقای کیفیت محیط مطرح شود تا بتواند زمینه‌های مشارکت و امنیت افراد را فراهم کند.

هنگامی که از هویت شهر سخن می‌گوییم، از چیزی صحبت می‌کنیم که در ظاهر و شکل شهر نیست بلکه در شاکله شهر است. هویت شهر، با شکل شهر تفاوت‌های اساسی دارد. شهرهای زیبایی داریم که ممکن است هیچ عامل هویتی در آنها دیده نشود، یا سیمای شهری آنها بسیار زشت و آشفته باشد ولی همبستگی‌های اجتماعی، شاکله‌ای زیبا از درون آن شهرها بسازد.

هویت یک شهر را می‌توان از جنبه‌های مختلف کالبدی، طبیعی، انسانی و اجتماعی، ترافیکی، تاریخی و اقتصادی بررسی کرد. در شناخت هویت شهر باید هر دو تصویر عینی و ذهنی آن یعنی ساختار و کالبد شهری و کارکرد اقتصادی آن، فضاهای عمومی و... و نیز عوامل ذهنی گروه‌های اجتماعی ساکن، سطح ادراک و شعور اجتماعی مورد بررسی قرار گیرد.آنچه از آن به‌عنوان هویت شهری نام می‌بریم یافتن تناسب میان نظام شهرسازی و معماری با شرایط فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی شهروندان است.

در شرایط مکانی و زمانی مختلف، زمینه‌های متفاوتی برای هویت منظور می‌شود که هر کدام نیز دارای تعاریف و ابعاد خود هستند؛ نظیر هویت شخصی، هویت اجتماعی و هویت شهری.

از آنجایی که هویت، مجموعه‌ای از صفات و مشخصاتی است که باعث تشخص یک فرد یا اجتماع از افراد و جوامع دیگر می‌شود، شهر نیز به تبعیت از این معیار، شخصیت یافته و مستقل می‌شود. هویت در شهر به واسطه ایجاد و تداعی خاطرات عمومی در شهروندان، تعلق خاطر و وابستگی را نزد آنان فراهم کرده و شهرنشینان را به سوی شهروندشدن که گستره‌ای فعال‌تر از ساکن شدن صرف دارد، هدایت می‌کند. هرچند که هویت شهر خود معلول فرهنگ شهروندان آن است، فرایند شهروند‌سازی را تحت‌تأثیر قرار داده و می‌تواند باعث تدوین معیارهای مرتبط با مشارکت و قضاوت نزد ناظران و ساکنان آن شود.

اگر شهر را مجموعه‌ای از ساختمان‌ها، عناصر و مراکز شهری بدانیم، باید ظاهری برای آن متصور شویم که درصورت هویت‌دار بودن یا ساخته شدن و هر فعل دیگری بتواند منحصر به‌خود باشد.

نمود ظاهری از یک شهر در نگاه نخست می‌تواند شامل عناصر طبیعی و بستر مکانی آن باشد که اغلب به‌عنوان عناصر و میراث طبیعی درنظر عامه مردم خودنمایی می‌کند. زاینده‌رود اصفهان مثالی از عناصر هویت‌بخش شهرهای ما هستند که امروزه برخی از آنها به‌دلیل بی‌توجهی بصری و شتابزدگی طرح‌های توسعه کمرنگ‌تر شده‌اند. ساختار طبیعی یک منطقه به‌عنوان نخستین بستر فعالیت‌های اولیه تلقی می‌شود.

تمامی معماران، طراحان و برنامه‌ریزان با واژگان تجزیه و تحلیل سایت که در وهله اول مربوط به ساختار طبیعی آن است، آشنایی دارند اما در اغلب موارد برداشتی غیرکارکردی از آنها به عمل می‌آید. شکل و ساختار ظاهری یک شهر علاوه بر ساختار طبیعی، توسط عناصر و سازنده‌هایی مصنوع به‌دست انسان شکل می‌گیرد.هویت کالبدی، آن عامل غالب هویتی است که بافت و ساختار و شکل شهر به آن هویت وابسته است.

بافت کالبدی و ساختار مکانی شهرها، یکی از مهم‌ترین ابعاد هویتی شهرها را شکل می‌دهد. از طرفی همین محیط مصنوع است که به‌عنوان آیینه‌ای از تاریخ و رویدادهای آن مطرح می‌شود. این وجه از شهر مهم‌ترین وجه تمایز میان شهرهای نو و کهن تلقی شده و در طراحی یا توسعه یک شهر باید مدنظر باشد.

از نگاهی دیگر بافت کالبدی را می‌توان به 2 گروه زیرتقسیم‌بندی کرد؛ عناصر باستانی و کهن، عناصر جدید. هر کدام از این عناصر نیز براساس عملکرد خود می‌توانند به عناصر عرصه‌های عمومی و بازشهری و فضاهای کارکردی و به عبارتی بسته شهری (فضاهای مسکونی، خدماتی، تجاری و...) تفکیک شوند که از این میان نماهای شهری و فضاهای شهری براساس ویژگی‌های کالبدی و نقش کارکردی ویژه خود به‌عنوان نخستین رکن هویت‌بخش این بخش از عناصر شهرهای امروزی مطرح می‌شوند.

با قبول شهر به‌عنوان موجودی زنده دیگر نمی‌توان تنها به بعد ظاهری آن نگریست. حال اگر بعد محتوایی یک شهر را برگرفته از ابعاد هویتی انسان‌های آن بدانیم، می‌توانیم شاخصه‌های محتوایی یا کارکردی هویت شهر را به این صورت طبقه‌بندی کنیم: عناصراجتماعی (سیاسی و فرهنگی) شهر؛ این عناصر که غالباً با عنوان جغرافیای انسانی شناخته می‌شوند شامل جمعیت (کمی و کیفی) و فرهنگ شهر یا شهروندان (نژاد، زبان، هنر، پوشش و...) می‌شوند، بنابراین در این بعد انسان به‌عنوان محوریت اصلی تلقی می‌شود.

عناصر اقتصادی شهر؛ آخرین بعد از ابعاد هویت بخش در فضاهای شهری فعالیت‌هایی است که توسط ساکنان آن از گذشته تا به امروز پایه‌های اقتصاد شهری را تشکیل می‌دهد. این فعالیت‌ها را می‌توان با عنوان عناصر اقتصادی مطرح کرد. برخی از این فعالیت‌ها که به‌طور ویژه در مکان‌ها یا شهرهای خاصی وجود دارند و به یک مکان ویژه جغرافیایی اختصاص دارند، به‌عنوان یکی از مهم‌ترین ارکان هویتی شهر یا مکان خودنمایی می‌کنند که از آن میان می‌توان به فعالیت‌های گردشگری، صنایع‌دستی و فعالیت‌های ویژه یا بومی موجود در هر مکان یا شهر اشاره کرد.

از سویی دیگر در بررسی هویت شهری به محله‌ها می‌رسیم؛ هویت در محله‌ها بازسازی می‌شود. در این میان محله همیشه تداعی‌گر زنجیره‌ای از خانواده‌ها با بسیاری از ویژگی‌ها و بازخوردها و ارزش‌های فرهنگی نسبتاً مشابه در حیطه جغرافیایی با بافت و محدوده مشخص است.مفهوم محله به‌عنوان واحد پایه، کالبدی از فضای ساختاری شهر است. محله‌های شهری از گذشته یکی از کانون‌های خرد و ملموس شکل‌گیری هویت‌های فرهنگی و تعلق اجتماعی هستند. ارزش‌ها و هنجارهای محله‌ای نخستین برخورد ملموس افراد با هویت فرهنگی را شکل می‌دهند و اغلب به‌صورت مناسبات رویاروی، حس تعلق اجتماعی را تقویت می‌کنند.

هویت بخشی و مشارکت اجتماعی محله‌ای به‌عنوان یکی از زیر‌ساخت‌های ساختاری- کالبدی دارای اهمیت است. ادامه حیات شهری دلیل بر اهمیت محله در تکامل اجتماعی- روانی شهرنشینان است، بنابراین محله تبلور کالبدی اجتماع است.شهر‌گرایی جدید در پی تلاش برای آمیختگی اجتماعی، محیطی و مکانی است و یکی از عناصر مهم شهرگرایی جدید محله و محله‌گرایی است به‌طوری که اصول به کار رفته در طراحی یک محله شهری باید برای کل شهر به کار گرفته شود.

هویت شهری، زمانی معنی دار خواهد بود که تبلور عینی در فیزیک شهر داشته و در واقع کالبد بیرونی و فیزیک شهر نمادی از هویت شهری باشد ولی متأسفانه امروزه بسیاری از شهرهای بزرگ همچون تهران برگرفته از هویت شهروندان شده که تا به امروز هیچ تعریف هویتی مشخصی از آنان نیز نشده است.شهر با تکیه بر هویت وجودی خود که منحصر به آن است، باید در مسیری حرکت کند که برآمده از ویژگی‌های مثبت آن است، نه اینکه در مسیر تخریب خود حرکت کند.

ساختمان‌ها و بناهای تاریخی که در اکثر محله‌ها دیده می‌شود، نشان از طرز زندگی، کیفیت زندگی، آداب و رسوم، عقاید، ارزش‌ها، هنجارها و بالاخره، فرهنگ هر جامعه‌ای دارد.

این بناها در هر محله و شهری، هویت و شناسنامه مردم آن ناحیه را تشکیل می‌دهند و در نقش یک عامل هویت‌ساز، بیانگر چیستی و کیستی یک جامعه یا یک شهر بوده و به عنوان نمادی از هویت هر محله تعریف شده اند.

اگر این بناها به‌صورت یادمان در آیند، شهروندان با دیدن آنها از مسیر نیاکان و پدران خود آگاه ‌شده و مردم به وسیله این میراث می‌توانند جایگاه خود را در جامعه امروزی تعریف کنند ولی متأسفانه آمارها نشان می‌دهد که امروزه در اثر گسترش ساخت‌وساز شهری نصف بیشتر این بناها از بین رفته است و این موضوع تهدیدی بر هویت تلقی می‌شود.بی اهمیتی به این آثار که بخشی از هویت ملی است، بی‌اعتنایی به ریشه‌ها، ارزش‌ها و اصالت‌های فرهنگی، هنری و تاریخی را به دنبال خواهد داشت و تهی شدن شهر از سنت، تهی‌شدن حافظه اجتماعی از هویت است.

بسیاری از کارشناسان شهری بر این عقیده هستند که نمای ظاهری محله باید به نوعی کالبد فرهنگی هر شهر محسوب شود، به‌طوری که هر تازه‌واردی که وارد محله می‌شود، اوضاع فرهنگی آن محله را مورد سنجش قرار دهد ولی متأسفانه امروزه پیکره شهرها به‌گونه‌ای ساخته شده‌اند که با هیچ اسلوب و اصول رفتار انسانی سازگاری نداشته و ناهمگن‌ هستند؛ در نتیجه شهری با آپارتمان‌های در اندازه‌های کوچک و مشابه ساخته شده است که هویت ایرانی نداشته و نمی‌تواند هویت جمعی و محله‌ای را تقویت کند.هویت محله‌ای و شهری زمانی معنی‌دار خواهد بود که تبلور عینی در فیزیک شهر داشته باشد.

کد خبر 117025

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار شهری

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز