این پادگانها قرار بود تا پایان برنامه چهارم توسعه به طور کامل از سطح شهر تخلیه شوند و این فضاها به شهرداری و خدمات شهروندان اختصاص یابد. اما با همه این توصیفات به راستی چگونه است که هنوز چنین اقداماتی انجام نشده است؟ چرا برای خروج این پادگانها از سطح شهر برای رفاه حال شهروندان اقدامی فوری انجام نمیشود؟
صمدذواشتیاق، کارشناس شهرسازی در این ارتباط میگوید: در مطالعاتی که انجام شده است این پادگانها تنها پادگانهای سربازی نیستند بلکه مراکز فرماندهی ارتش را نیز شامل میشوند. این مبحث طی 20 تا 25سال اخیر مطرح شده است ولی نه ارتش و نه سپاه پاسداران تمایل ندارند که این اراضی را به هیچ عنوان از دست بدهند و برای بهرهبرداریهای خود همکاری و مشارکت نمیکنند.
ذواشتیاق معتقد است که با توجه به ارزش افزوده این زمینها و تغییرات کاربری زمین اجازه نمیدهند که مذاکراتی که بین شهرداری و سازمانهای نظامی انجام میشود به نتیجهای برسد و حتی از ورود شهرداری به داخل این اراضی برای بازدید جلوگیری میشود. همچنین با توجه به اینکه وسعت این زمینها بسیار زیاد است آخرین آماری که ارائه شده رقم قابل ملاحظهای است که 10الی 12درصد از سطح تهران یعنی چیزی حدود 72 کیلومتر مربع را به خود اختصاص داده است.
این کارشناس شهرسازی عنوان میکند که در مصوبه سال 71 که به آن طرح جامع دوم تهران نیز گفته میشود مشخص شده که این اراضی برای خدمات شهری در نظر گرفته شود، خدمات نیز با توجه به اینکه صرفه اقتصادی چندانی ندارد لاجرم هیچ تلاشی هم در این باره انجام نمیشود و به دلیل اینکه شهرداری از تخلفات انجام گرفته جلوگیری به عمل میآورد، ارتش هیچ گونه مجوزی برای ورود و بازدید از این اراضی برای شهرداری صادر نکرده است و شهرداری نیز باید برای کمبودهای فضای سبز و فرهنگی از این فضاها استفاده کند اما متاسفانه کارشکنیها در این خصوص همچنان ادامه دارد.
این در حالی است که در طرحهای موجود در شهرسازی تهران هیچگونه جمعیتی برای این مناطق در نظر گرفته نشده و قرار بوده است که برای آنها خدماتی چون خدمات شهری و... در نظر گرفته شود اما با وجود ساختوسازهای مسکونی در این اراضی، تراکم جمعیت، ترافیک و... از جمله معضلاتی است که تا اجرای خروج و خالی کردن این اراضی همچنان ادامه خواهدداشت. باتوجه به ساختوسازهای مسکونی در این اراضی و افزایش جمعیت، ارتش تنها میتواند خدمات برای پرسنل خود را تنها در سطح همان محله در همان اراضی تامین کند که با افزایش این جمعیت دیگر این امکانات پاسخگوی نیاز افزایش جمعیت در این اراضی نخواهد بود.
در بند(5) مصوبه شورای عالی شهرسازی و معماری ایران در اینباره آمده است: احداث و توسعه تاسیسات نظامی از قبیل پادگانها و میادین آموزشی و تمام یا هر قسمت از
هرگونه تاسیسات دیگر متعلق به واحدهای نظامی و انتظامی که عملکرد شهری ندارند، در داخل محدوده و حریم استحفاظی شهرها ممنوع است. تاسیسات مشابه موجود نیز باید در قالب برنامه تدریجی از محدوده و حریم شهرها خارج شده و اراضی و ساختمانهای باقیمانده تغییر کاربری داده و با رعایت اولویتهای شهری به مصارف عمومی برسد.
اما این مصوبه در سالهای سازندگی به فراموشی سپرده شد و کار به جایی رسید که نمایندگان مجلس دوره ششم نیز در این خصوص ابراز نگرانی کردند. اما مسئله اصلی، ساخت و سازهای غیرمجاز نهادهای دولتی و نیروهای نظامی و انتظامی و نارضایتی مردم است. یکی دیگر از مسائل ساختوسازهای غیر مجاز، مشکل ارائه خدمات شهری بود.
تمامی شهرکهای مسکونی قطعا نیازمند به آب، برق و گاز و فضای سبز، خدمات ایمنی و... بودند که با گسترش شهر تهران این معضلات نیز تمامی بر دوش مسئولان شهری سنگینی میکرد. دامنه گسترش شهر تهران به حدی است که کارشناسان شهرسازی و فضای سبز تهران خبر دادهاند که ساختوسازهای غیر مجاز در شهر تهران به حدی افزایش یافته است که هیچ کارشناس و صاحب نظری نمیتواند مساحت و محدوده شهر تهران را مشخص کند.
سیدامیر منصوری، دیگر کارشناس شهرسازی نیز معتقد است که پادگانهایی که دست ارتش یا نیروی انتظامی قرار دارند، انتظار دارند که ارزش به روز ملک آنها بازگردانده شود تا به تخلیه این اراضی اقدام کنند اما مسئله مهم این است که این اراضی بیش از 50 کیلومتر را در برمیگیرد و شهرداری و دولت قطعا نمیتوانند چنین هزینه هنگفتی را برای خرید این زمینها پرداخت کنند و پروژه در نهایت همچنان معلق میماند.
همچنین در یک بحث دیگر ارتش میخواهد با شهرداری و دولت معامله کند و معتقد است که ما در صورتی این اراضی را تخلیه میکنیم که قسمتی از زمین را با تغییر کاربری به مسکونی، به خود ما بازگردانید و چون شهرداری چنین کاری نمیکند و دولت نیز در شرایطی است که نمیتواند به آنها چیزی را تحمیل کند در نتیجه چنین اقداماتی بینتیجه خواهد ماند. منصوری معتقد است که اگر پادگانها تبدیل به بافت مسکونی شوند برای شهر ضرر خواهد داشت.
در واقع این کارشناس شهرسازی عنوان میکند که دلیل مصوبه تصویب شده برای خروج پادگانها از سطح شهر این بود که این زمینها در اختیار شهر قرار گیرد نه در اختیار گروهی خاص برای شهرسازی، اما راه حل منطقی که با اصول شهرسازی سازگار است و کمتر منافع مردم را مخدوش میکند این است که اگر دولت و شهرداری نمیتوانند زمین پادگانها را در اختیار همه مردم شهر قرار دهند بهتر آن است که پادگانها از شهر خارج نشوند.
باتوجه به اینکه این اراضی در جاهای خوب تهران و در ابعاد گسترده و وسیع در اختیار این نهادهای نظامی قرار دارد و با عدم خروج این نیروها از سطح شهر تبعات تاسفبار همچنان ادامه خواهد داشت. شهر نیاز به زمین برای فعالیتهای خدماتی و فضای سبز دارد. با عدم همکاری نیروهای نظامی برای خروج پادگانها از سطح شهر و تبدیل این اراضی وسیع به بافتهای مسکونی مردم و شهروندان به خدمات افزایش مییابد و شهرداری و نهادهای دیگر دولت در این زمینه با مشکلات عمدهای مواجه خواهند شد.
اصولا در هیچ کشوری شهرداری یک شهر یا منطقه سیاست استقرار نیروهای مسلح آن کشور را تعیین نمیکند و موضوع انتقال پادگان فقط شامل پادگانهای خاصی است و نه تمام آنها. برای تشخیص انتقال هر پادگان، عواملی برای جابهجایی و لزوم بازسازی و آمادهسازی اماکن و جایگزین ضروری است. در مورد پادگانهای مشخصی که قرار است منتقل شوند هم وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح هماهنگیهای لازم را باید با سازمانهای کشور به عمل آورد.
برای انتقال پادگانها براساس ماده 173قانون برنامه سوم توسعه، شهرداری و دولت مکلف هستند نسبت به تامین زمین و واگذاری تسهیلات اعتباری و بانکی و تغییر کاربری اراضی اقدام کنند. به همین دلیل برای انتقال هر پادگان ابتدا باید محل جایگزین آن پادگان احداث شده و سپس نسبت به جابهجایی آن اقدام شود. از سوی دیگر مسئله تخریب محیطزیست حاشیه تهران و ارتفاعات هزار تا هزار و 800 متری و بستر رودخانه کرج، آینده شهر را بسیار نگرانکننده کرده است.
عموما طرح و نقشه شهر براساس مطالعات اقتصادی، اجتماعی نیازهای آتی شهر تهیه میشود. در این میان ساختوسازهای غیرمجاز، به خاطر رعایت نشدن اصول شهرسازی و بدون ضابطه، سبب بر هم ریختن بافت و کالبد شهر و از بین رفتن توازن بین خدمات و جمعیت میشوند. اینگونه ساختوسازها در برخی موارد به حدی گسترش مییابند که به شکل حاشیهنشینی به تهدیدی جدی برای شهر تبدیل میشوند.اینگونه بیغوله سازیها همیشه به دلیل رعایت نکردن اصول طراحی شبکه و خدمات مورد نیاز، تبعاتی همچون اعتراضات مردمی در جهت خدمات خواهی از جمله آبرسانی، جاده و... را در بردارد.
تخلفات صرفا مختص نیروهای مسلح نیست و تقریبا بیشتر دستگاههای دولتی، ساختوسازهای غیر مجاز دارند. این ساختو سازها، مشکلات عدیده زیستمحیطی برای شهر دارد و تهران را با بحران جدی مواجه میکند.
باتوجه به این توضیحات به نظر میرسد که تهران در آستانه فاجعه قرار دارد. این تبعات به بحث خدمات شهری محدود نمیشود، چنین ساختوسازهایی ابعاد اجتماعی را نیز در برمیگیرد. ساختو سازهای بیرویه که همیشه ناشی از مهاجرت اقشار خاصی از جامعه خارج از منطقه یا درون منطقه به محل خاصی است، سبب میشود این افراد به خاطر داشتن خاستگاه متفاوت، ناهنجاریهایی از بعد اجتماعی ایجاد کنند.
مسئله مهم آن است که اگر اقدامی برای جلوگیری از ساختو سازهای غیر قانونی صورت نگیرد، تهران با 22 منطقه و گسترش بیرویه شهری بحرانیتر از آنچه هست خواهد شد و حل مشکلاتی مانند آلودگی هوا، کیفیت پایین خدمات شهری، ترافیک، جمعیت متراکم، رشد بزهکاری و مشکلات اجتماعی غیر ممکن خواهد شد.