این پارادایم را سعید عاملی برای اولین بار در سال 1382 و در قالب یک مقاله علمی در مجله نامه علوم اجتماعی معرفی و ارائه کرده است و پس از آن وی در چندین مقاله فارسی و انگلیسی ابعاد این پارادایم را مورد بررسی قرار داده است (به عنوان مثال نگاه کنید به عاملی، 1383 الف و ب، 1384 الف، ب و پ، 1385، الف، ب و پ، 1386 و 1387).
وی در این مقالات ابعاد مختلف زندگی انسانی، اجتماعی و فرهنگی، از مساله هویت گرفته تا شهر در جهان دو فضایی و روابط عمومی دو فضایی شده، و همین طور شهرداری در جهان دو فضایی شده و تقسیم فرهنگ به دو فضای مجازی و واقعی را مورد بررسی قرار داده است.
کسانی مثل بک، رابرتسون، گیدنز و کستلز، به عنوان متفکران وبری-زیملی شناخته میشوند. این افراد معتقد نیستند که جهانی شدن یک فرآیند بلعنده، یکسان کننده و با نتایج معلوم است. این نظریه پردازان معتقدند جهانی شدن فرآیندی پیچیده است که تبیین آن نیازمند داشتن درک جدید از جهانی است که ماهیتاً از جهانهای پیشین متفاوت است، هرچند انعکاس جهانهای گذشته را در خود دارد.
در این پارادایم تاکید عاملی بر وجود یک جریان جهانی شدن مجازی در کنار جریان جهانی شدن در جهان واقعی است.
پاردایم دو جهانی شدنها در درجه اول به تبیین دو جهان متفاوت و در عین حال در هم تنیده میپردازد و در مرحله بعد به جهانی شدنهای متکثر در این دو جهانی شدن میپردازد.
بر این اساس دو جهان مجازی و واقعی مانند دو قلوهای چسبیده، یکدیگر را بازنمایی و حتی بازتولید می کنند. از نگاه عاملی مهمترین تغییر جهان معاصر، که بنیان تغییرات جهان معاصر را میسازد، رقابت جهان واقعی و جهان مجازی است.
در واقع این واقعیت که جهان مجازی پدیدهای نوین است، باعث شده که ظرفیتهای این جهان کمتر از میزان واقعی ارزیابی شود، حال آنکه عاملی معتقد است جهان مجازی به موازات و گاهی مسلط بر جهان واقعی ترسیم میشود و عینیت پیدا میکند و این دو جهان از یک رابطه انعکاس هندسی (Geometrical Reflection) برخوردارند.
این ویژگیهای جهان دو فضایی شده ما باعث شده تا شبکههای اجتماعی شکل و قدرت جدیدی به خود بگیرند و البته دانشگاهها و دانشگاهیان زودتر از بقیه به این ویژگی پی بردند و در صدد استفاده از آن برآمدند. استفاده ای که در ایران چندان مورد توجه واقع نشده است.
شبکههای علمی مجازی عنوان کتابی است که اخیراً سعیدرضا عاملی، استاد دانشگاه و محقق ارتباطات در ایران تالیف کرده است.
این کتاب به بررسی و ارزیابی شبکههای اجتماعی در دنیای مجازی میپردازد. چگونگی شکلگیری جهان مجازی و تکوین مفاهیم مرتبط با آن، انواع شبکه سازیهای اجتماعی مجازی و چگونگی مشارکت در آنها، وضعیت رسانههای مجازی و انجمنهای علمی مجازی و غیرمجازی، از جمله مسائلی هستند که در این کتاب به آنها پرداخته شده است.
این کتاب به دنبال پژوهش در خصوص نوعی از شبکهها است که درفضای مجازی و در حوزههای گوناگون شکل گرفته است و نیز بخشی از مجموعهای است که به منظور ایجاد «شهر مجازی علم ایران» به بررسی خدمات شبکهسازی و جماعتهای مجازی میپردازد.
کتاب شبکههای علمی مجازی، در قالب شش فصل تدوین شده است.
نویسنده در مقدمه کتاب با عنوانِ «دوفضایی شدن شبکهها» به توضیحات مفصلی در این باره پراخته است.
وی معتقد است، امروزه با ظهور شبکههای ارتباطی مجازی، صحبت از جهانی شدن یا جهانی شدنها نیست، بلکه صحبت از «دوفضایی شدنها» است.
او در این مقدمه طولانی ابتدا به توضیح پارادایم دوجهانی شدنها به معنی وجود دو جهان موازی و مرتبط به هم و وقوع جهانی شدنهای بسیار در این دو جهان میپردازد.
او بر این اعتقاد است که فرآیند ارتباطات در این دو جهانِ واقعی فیزیکی و واقعی مجازی بسط یافته است و با استناد به نظریات دانشمندان علم ارتباطات، همچون کاستلز، ون¬دایک و مارتین، جامعه کنونی را جامعهای شبکهای توصیف میکند که در آن معنای همه چیز دگرگون شده یا در حال دگرگونی است. وی در ادامه ویژگیها و مقتضیات شبکههای اجتماعی را با نقل قول از دانشمندان ذکر میکند و در پایان این قسمت خلاصهای از مطالب فصلهای مختلف کتاب را برای خوانندگان شرح میدهد.
فصل اول این کتاب با عنوان «جماعت مجازی؛ دوفضایی شدن جهان اجتماعی»، به مرور ادبیات در مورد جماعتها در زمینه اجتماعی و تبیین پارادایم دوفضایی شدن جهان میپردازد.
موضوع فصل دوم با عنوان «شبکه سازی اجتماعی در جهان دوفضایی شده»، خدمات شبکه سازی اجتماعی در فضای اجتماعی است. نویسنده در این فصل پس از بیان کلیاتی درباره دوفضایی شدن شبکه های اجتماعی، به بررسی شبکه سازی های اجتماعی، مانند مای اسپیس (MySpace) و کلوب (Cloob) پرداخته است و سپس راهکارهایی را در جهت ایجاد چنین شبکههایی در فضای مجازی و به ویژه شهر مجازی علم ارائه داده است.
نویسنده در فصل سوم کتاب تحت عنوان «فضاهای اشتراکی و دوفضایی شدن تشریک مساعی»، با ارزیابی وب سایت ویکی پدیا ( Wikipedia) راهکارهایی را برای طراحی فضای کاری اشتراکی و ابزارهای تشریک مساعی در وب ارائه میدهد.
فصل چهارم کتاب به موضوع «فضاهای رسانهای و پخش شبکهای» اختصاص دارد. نویسنده در این فصل با توضیح مفاهیمی چون، «پخش گسترده»، «پخش محدود» و «وبپخش»، پخش زندگی روزمره در شبکههای رسانهای را مورد بررسی قرار میدهد و در ادامه پس از گونه شناسی انواع رسانههای وبپخش و ارزیابی یکی از آنها (پادوماتیک)( Padomatic)
راهکارهایی را برای طراحی فضاها و ابزارهای رسانهای وبپخش برای شهر مجازی علم ارائه میدهد.
در فصل پنجم کتاب تحت عنوان «انجمن های مجازی»، به بررسی نوع خاصی از جماعت های مجازی پرداخته می شود. نویسنده در این فصل در خصوص انجمن و انجمن های مجازی مباحثی را مطرح می کند و همانند فصل های پیشین، پس از ارائه ی گونهشناسی از انجمنهای مجازی، به تحلیل و ارزیابی نمونههایی از آنها میپردازد.
این دو نمونه عبارت بودهاند از: «انجمن مطالعات جامعه اطلاعاتی» و «انجمن فیزیک».
در پایان این فصل نیز راهکارهایی در جهت ایجاد جماعتهای مجازی در فضای وب و به ویژه شهر مجازی علم ارائه شده است.
فصل ششم یا فصل پایانی این کتاب با عنوان «موزههای مجازی و فضای شبکهای»، به بحث دوفضایی شدن موزهها میپردازد.
در این قسمت، نویسنده پس از مفهوم سازی و گونه شناسی موزههای مجازی، «موزه هنر متروپولیتن» را به عنوان نمونه مورد ارزیابی وبی قرار میدهدو راهکارهای لازم جهت طراحی و ایجاد چنین فضاهای موزهای مجازی را بازگو میکند.
سعیدرضا عاملی، 1388، شبکه های علمی مجازی، تهران، پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی