شهرکتاب بایدکتابهای مهم دیگر عرصهها را نیز معرفی میکند
به گزارش همشهریآنلاین در ابتدای نشست علیاصغر محمدخانی معاون فرهنگی شهر کتاب با اشاره به تمرکز مباحث و کتابهای مطرح شده در شهر کتاب در حوزههای ادبیات، فلسفه، زبان و هنر، کتاب فریدمن را از معدود آثاری دانست که در زمینه اقتصاد، سیاست، فنآوری و وضعیت جهان خصوصا از سال 2000 به بعد است و شهر کتاب به دلیل اهمیت مباحث طرح شده در این اثر آن را برای این نشست انتخاب کرده است.
وی افزود: جامعه ما باید بداند جهان در این عرصهها به کجا میرود و ما در چه جایگاهی قرار داریم. این کتاب درباره جهانی شدن است و نشان میدهد چگونه وضعیت دنیا تغییر میکند و جهانی شدن چه حوزههایی را دربرمیگیرد. جهان از کروی بودن کریستف کلمب به سطحی بودن دوره دیجیتالی و اینترنتی میرسد. به همین دلیل جهان کروی، جهان مسطح میشود.[جهانیشدن زدایی]
محمدخانی گفت که کتاب در شش فصل سامان یافته است. فصل نخست به جهان چگونه مسطح شد؟ فصل دوم؛ آمریکا و جهان مسطح، فصل سوم؛ کشورهای در حال توسعه و جهان مسطح، فصل چهارم؛حرکت و جهان مسطح، ،فصل پنجم؛ ژئوپولوتیک و جهان مسطح و در نهایت در فصل آخر و ششم فرایند و پندارورزی مورد بحث قرار میگیرد.
محمدخانی با اشاره به اینکه کتاب از سوی نشر هرمس منتشر شده که پیش از این هم کتاب دیگری از آقای عزیزی را به بازار کتاب عرضه کرده بود، در ادامه سخنانش بخشی از کتاب را برای حاضران خواند و سپس از احمد عزیزی مترجم کتاب درخواست کرد سخنانش را درباره این کتاب آغاز کند.[نشر هرمس و انتشار مجموعه ادبیات نمایشی جهان]
احمد عزیزی مترجم کتاب «جهان مسطح است» گفت: ترجمه کتاب از ثمرات دوران بیکاری و بازنشستگی است. در این کتاب فرایند یکپارچگی جهان به سه دوره تقسیم میشود. دوره نخست از 1492 تا 1800 دورهای است که جهان از بزرگ به میانه تبدیل میشود، از 1800 تا 2000 جهان از میانه به کوچک تبدیل میشود و از 2000 به بعد جهان از کوچک به ریز تبدیل شده است. این سه برهه، دورهای است که فریدمن با همان قلم ژورنالیستی همراه با مثالها، اطلاعات و آمارها برای ما این مسأله را بازگشایی میکند.
به گفته عزیزی در این کتاب چند نقشه محوری وجود دارد و نویسنده به دوره کوچک شدن جهان به ریز و از سال 2000 به بعد اشاره میکند و نشان میدهد برخلاف دورههای قبلی که محور و موتور اصلی جهانیشدن ،ابتدا کشورها بودند، امروزه شرکتها و افراد هستند و این مسأله تحول بزرگی است که از سال 2000 به بعد رخ داده و ما در سایه این تحولات شاهد تغییرات و تحرکات بسیار عظیمی در قرن 21 هستیم. فریدمن اشاره میکند که این جایگاه فرد است که انقلاب از پایین به بالا را به تصویر میکشد، برخلاف دورههای پیشین که از بالا به پایین بوده است. در دورههای قبلی جهانی شدن و تغییر اندازه جهان، این کشورها و شرکتهای غربی بودند که تحولآفرین و اثرگذار بودهاند ولی در این دوره جهانی شدن افراد غیر غربی و غیر سفید هستند که اثر گذارند و با فرصتهایی برابر روی مسایل جهانی اثر میگذارند و روند جهانی شدن را دنبال میکنند.
به گفته عزیزی :فریدمن این دوره از جهانی شدن را به دلیل ظهور و تجلی قدرت فرد در صحنههای جهانی با دگرگونیهای بنیادی، با اختراع چاپ، الکتریسته و انقلاب صنعتی مقایسه میکند، تحولاتی که از 2000 به بعد با شتاب و فراگیر با آن مواجه هستیم و آثار آن را در آینده بیشتر خواهیم دید. تفاوت آن با دگرگونی قبلی این است که درباره چاپ و انقلاب صنعتی شاهد بودیم که تحولات در طول زمان اتفاق میافتد و تغییرات آن تا بخواهد از یک جغرافیا به جغرافیای دیگر برسد دهههای مختلف زمان میبرد،اما دگرگونیهای سال 2000 به بعد آنی و لحظهای اتفاق میافتد و تأثیر آن به طور آنی و فراگیر انجام میپذیرد و تمام انسانهای کره زمین را در بر میگیرد.
فریدمن به اهمیت ارتباط فرد با فرد اشاره میکند و نیاز به ابر رایانههای شخصی را مطرح و به یک ناهمگونی بزرگ اشاره میکند و معتقد است همان طور که نیروهایی، جهان را مسطح کردند، با اتکا به قدرت فرد در کنار آن تروریستها و افرادی مانند بن لادن وجود دارند و به همان اندازه به فنآوریهای جهانی اشراف دارند. در سطح آن فروپاشی دیوار برلین است و فرو ریختن دیوار برلین نگاه ما را به جهان تغییر داد و به اصطلاح یک تغییری در موازنه قدرت به سود دموکراسی و لیبرالیسم را روشن کرد.
قورباغهای که از چاه بیرون میآید
عزیزی در ادامه این بحث به ذکر مثالی پرداخت و گفت: قورباغهای که در چاه زندگی میکند بر این گمان است که دنیا به اندازه همان چاه است، ولی هنگامی که از چاه بیرون آمد نگاهش به جهان تغییر کرد. فریدمن فروپاشی دیوار برلین را با مثال قورباغه مقایسه میکند. این محقق و پژوهشگر توسعه اتحادیه اروپا از 15 کشور به 20 کشور و خلق واحد پولی یورو(واحد پول اتحادیه اروپا) را به عنوان پول جهانی از جملهآثار فروپاشی میداند.
به گفته فریدمن فروپاشی امپراتوریشوروی( روسیه )و فرو ریختن دیوار برلین از عوامل توسعه اتحادیه اروپا است و دلیل چنین اتفاقاتی به یک انقلاب اطلاعاتی بازمیگردد که طی سالها رایانه اپل و رایانه شخصی IBM و به بازار آمدن ویندوز در سال 1958 را میتوان ذکر کرد که در کنار عوامل سیاسی عواملی جرقههای مهمی را در فروپاشی دیوار برلین زدند.
گسترش وب[چطور اینترنت کار میکند]و ظهور مرورگر از دیگر عوامل تسطیح جهان از دید فریدمن است .
مترجم کتاب جهان مسطح است، درباره دیدگاه فریدمن میگوید: فریدمن نرمافزار را به عنوان انقلاب خاموش مینامد و سپس سفر پیدایش و تکوین تسطیح جهان را مطرح و اضافه میکن:د نرمافزار این امکان را به کاربران رایانه میدهد که مضامین شخصی خود را ذخیره کنند. تصویر، موسیقی و صدا با هم ارتباط برقرار کنند و عرضه دیجیتالی، قالبهای بیانی، آپلود، وبلاگنویسی، ویکی پدیا، سایت آمازون و نرمافزارهای رایگان از دل همان تحولات ابتدایی به وجود میآیند.
وی به پدیده حباب شرکتهای دات کام اشاره کرد و گفت: در سال 1995 تا 2000 به دلیل رواج اینترنت موج استقبال عظیم از فناوریهای رایانهای و اینترنت دامن گیر شد و در پیآن سرمایهگذاری عظیمی از سوی شرکتهای آمریکای در این زمینه ایجاد شد و به دلیل حجم زیاد سرمایهگذاری بسیاری از سرمایهگذاران ورشکست شدند و این دوره به عنوان انفجار دات کام نامیده شدکه شرکتهای دات کام همانند حبابی ترکیدند.
به گفته عزیزی،هندیها بهترین بهرهبرداری را از این وضعیت و موقعیت بردند و خریدار دوم شرکتهای ورشکسته آمریکایی شدند و فیبرهای نوری ته کف اقیانوسها که میلیاردها دلار سرمایهگذاری رویشان شده بود را به قیمتهای بسیار نازلی خریدند . از سوی دیگر سرمایهگذاری دوره نهرو و تأسیس موسسات تکنولوژی هند و سرمایهگذاری آموزشی در زمینه فناوری اطلاعات بسترهایی را فراهم آورد تا فعالیتهای گستردهای در زمینه دیجیتال فنآوری اینترنت در این کشور صورت گیرد.
به گفته عزیزی: فریدمن زنجیرهسازی عرضه را از دیگر نشانههای جهان مسطح مینامد و در این زمینه شرکت والمارت را مثال میزند که بزرگترین شرکت خردهفروشی است که کارش تولید یک زنجیره کارآمد از کشورهای تولید کننده تا مشتریان آمریکایی است. این شرکت در سال 3/2 میلیارد بسته را جابهجا میکند و نشان میدهد که شریک هشتم تجارت چین و قبل از روسیه، کانادا و استرالیا است که با چین روابط تجاری دارند.
اهمیت طبقه متوسط برای رشد یک جامعه
فریدمن به جهان نامسطح اشاره میکند و میگوید: من از جهان مسطح استفاده کردم برای این که توجه شما را به خود جلب کنم، ولی میدانم جهان مسطح نیست و فرآیندهایی است که این جهان را به یک میدان بازی وسیع تبدیل کرده و این را نامسطح میکند. وی چند عامل را ذکر میکند که از جمله آنها فقدان امید است که اگر در یک ملتی بروز و ظهور یابد اسباب شکست آن ملت را فراهم میسازد و در مقابل به وجود طبقه متوسط اشاره کرد ه و میگوید: طبقه میانی ومتوسط برای هر کشوری مهمترین طبقه به شمار میروند، چون امید به زندگی و پیشرفت در این طبقه بروز و ظهور دارد و بسیاری از تحولات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و فنآورانه از این طبقه و فعالیتهای آنها سرچشمه میگیرد.
این گروه از جامعه ، به لحاظ مادی بالا نیستند، ولی به لحاظ امید در این طبقه جای میگیرند.
فریدمن سپس به ناتوانها اشاره کرد و گفت که باید برای این گروه از مردم پلهای ساخت تا به طبقه متوسط برسند و امید در آنها بارور شود.
به گفته عزیزی فریدمن نفت را بلایی برای کشورها میداند و مینویسد: هر کشوری که نفت داشته باشد، کمترین ابداعات و اختراعات در آن شکل میگیرد و کمترین شکلگیری بسترهای دموکراتیک را دارد که نمونهاش بحرین و اردن است.
عزیزی در پایان سخنانش به نکاتی چند درباره اهمیت کتاب فریدمن اشاره کردو گفت: کتاب بیشتر روزنامهای است و مثالهای فراوان، آمار و اطلاعات جذابی دارد . اما به دلیل برداشتهای فریدمن و نحوه ارایه مثالها این اطلاعات کهنه شدنی نیست .فریدمن جهانی شدن را با ابعاد مثبت و منفی میبیند و تأکید ما به حداقل رساندن ابعاد منفی است و تأکید بسیاری به شتاب و دگرگونی جهانی شدن دارد و به عنوان عصر کنونی و می گوید :اگر یک روز از دگرگونیها غفلت کنیم از قافله عقب میمانیم.
سپس دکتر شهیندخت خوارزمی مترجم و مولف مباحث ارتباطات اجتماعی که خود با ترجمه کتاب«موج سوم»آلوین تافلر نگاه تازه به تحولات فنآْورانه در غرب را سبب شد درادامه این نشست گفت: من این کتاب 600 صفحهای را خواندنم و اصل کتاب نیز در اختیارم بود و همچنین به سایت دانشگاه mti زدم و فیلم فریدمن را دیدم که سخنرانی بسیار جذابی درباره کتاب داشت.
وی سخنور حرفهای و پرشوری است و در اینترنت نقدهایی درباره کتاب داشته است. آخرین کتابش نیز همزمان به دستم رسید ولی موفق به خواندنش نشدم. اگرچه در جمع بست نظریاتم معتقدم کتاب فریدمن اثری بسیار مطرح به شمار میرود.. وی بسیار تیز هوش و سالها راجع به سیاست خارجی مطلب نوشته و اغلب تمرکزش بر تکنولوژی بوده است.
در سال 1995 تا 2001 به این محورها نظر داشته و از 11 سپتامبر فضای فکری فریدمن به هم میریزد و میگوید چرا 11 سپتامبر اتفاق افتاد و شروع به مطالعه میکند و به فکر میافتد که از مردم جهان درباره آمریکا نظرخواهی کند و سر از هند در میآورد و 60 ساعت مصاحبه با جوانان و مدیران عامل شرکتهای بزرگ هندی آمریکایی دارد و این مصاحبهها شوک آگاهی ایجاد میکند و فریدمن متوجه میشود آمریکاییها خواب بودند و متوجه نشدند که در گوشهای از دنیا اتفاقی مهم افتاده است و این دیدگاهها انگیزه نظریهپردازی جهان مسطح شده را سبب میشود.
.
کتاب فریدمن ،اثری بدون قله فکری
به گفته خانم خوارزمی کتاب پرفروشترین است و هنوز فوقالعاده به نظر میرسد و متوجه میشوید اندیشههای فریدمن پر سر و صدا بوده و خود نوشتن کتابهای دیگر را منجر شده است.
دکتر خوارزمی سپس به طبقهبندی دیدگاههای فریدمن پرداخت و گفت: فریدمن یک لیبرال است که به مکانیزم بازار، اقتصاد و تجارت آزاد اعتقاد دارد. اولین حملههای تند ،برعلیه او،برخی از آنها سطحی و کم عمق است، در سایتهای چپ بروز پیدا کرده است.
منتقدان این پرسش را مطرح میکنند که چرا فریدمن برای تحقیق درباره نوشتهها و کتابهایش به سراغ مدیران عامل رفته و از کارگران پرسش نکرده است می گویند: دیدگاه فریدمن اندیشهای متأثر از گفتگوی مدیران عامل است و این نویسنده یک فریبکار زیرک با یک استدلال قوی مطرح میشود و برخی به حضورش در هند شک میکنند و معتقدند فریدمن توجیهگر سیاستهای آمریکا در زمان بوش بوده است. برخی معتقدند که این مسأله به جنگ با عراق کمک کرده است. برخی از منتقدان هم که با نیویورک تایمز مشکل دارند میگویند فریدمن اندیشه و مقاصد نیویورک تایمز را اشاعه میدهد.
خوارزمی همچنین گفت:فریدمن معتقد است نظام سرمایهداری آمریکا عدالتخواهانه است و پتانسیل دارد که خودش را اصلاح کند، این درحالی است که منتقدانش میگویند،مطالب ضد و نقیض وی نشان میدهد عدالتخواه نیست و نمیتواند از تجربهها و شکستهای آمریکایی بگوید.
دیگر نقدی که بر کتاب وارد است این است که این اثر هیچ قلهای ندارد به رغم ادعای فریدمن 90 درصد ترافیک وب، تلفنهایی است که محلی محسوب میشود و جهانی نیست.
وی افزود:نقاط قوت کتاب تصور دیدگاه جهانبینی فریدمن است و نقاط ضعف، محتوا و محورهای این کتاب محسوب میشود. کتاب را که شروع به خواندن کردید نمیتوانید زمین بگذارید، خواندنش سخت ولی جذاب است و اطلاعات تازهای دارد که خواننده نمیتواند کنارش بگذارد. این کتاب تصویری بدیع از تحولات جهان معاصر ارایه میدهد ، تحلیلی که برای ایرانیها بسیار سودمند است که عکسی در جلوی چشمان ما میگذارد و از فرصتهای تازه در عرصه جهانی جدید خبر و سکوی تازه برای توسعه فرد و سازمانی ارایه میدهد، ولی به توسعه ملی اشاره نمیکند.
تحولات کسب و کار تأکید اصلی وی است با ذکر نمونههای جذاب و واقعی که به شیوه جامع دنبال میکند. مفهوم در فرایند جهانی مدل سودمندی است. یک فرایند جدید از جهانی شدن شروع شده که بازیگران نه شرکت، نه کشور بلکه خود فرد به شمار میآیند. این یک پارادایم جدی است و فضای جهانی شکل گرفته و زیباست. تأکید بر قاعده بازی تجارت و اقتصاد مهم است و فریدمن متوجه این نکته شده است. قاعده بازی را حول محور همکاری آورده است. مطالعه این کتاب بر سطح دانش اضافه میکند و نگاهمان را به مسایل جهانی جهت میهد.
وی جامعنگری، یکپارچگی، جهانینگری و بیطرفی را از ویژگیهای یک کتاب تحقیقی دانست که کتاب و دیدگاه هیچ کدام از این ویژگیها را ندارد و فریدمن تنها دغدغه آمریکا را دارد و در کتاب جدیدش نیز این مسأله را آورده است. در این کتاب بحث ایرلند و جهان سوم نیست بلکه دغدغه آمریکاست و میخواهد کمک کند آمریکا از بحران خاموشی نجات یابد. یک جایی این تحلیل و نظریه اشکال پیدا میکند که وی جامعنگر نیست و ادعای یک پدیده جهانی را دارد و در چارچوب تحول جهانی شدن قلمرو تحول تمدنی را میبیند. نگاه باید به یک پدیده تمدنی جامع باشد و تأکید اصلی وی بر تجارت و اقتصاد است.
فریدمن بحث فرهنگ را در چاپ جدید اضافه میکند. فرهنگ در مدل اصلی فریدمن جایی نداشته و به عنوان پدیده بیرونی به آن نگاه کرده است. دیدگاه او یکپارچهنگر هم نیست. تحول تکنولوژیک محور اصلی جهانی شدن مرحله سوم را رقم میزند و عامل تسطیح تکنولوژی را به تصویر میکشد ولی این تنها پدیده تحول جهانی شدن نیست و باید به تکنولوژی، نگاه جامعنگر داشته باشیم. سپس یک موج عظیم میآید به اسم هوشمند شدن it که یک انقلاب جدید در زندگی بشری ایجاد میکند که فریدمن به آن اشاره نمیکند.
به گفته خانم خوارزمی، فریدمن بیطرف نیست و دغدغهاش بهبود وضع جهان نیست حتی در بحث هند. پدیدهای را تبیین میکند که به قول فیزیکدانان از جنگ موج است و مرحله جهانی شدن را به عنوان سه مرحله در یک فرایند خطی نشان میدهد.
پدیده جهانی شدن ماهیت موج است و این تلاقی امواج را به تصویر میکشد. این مسأله میتواند تحول جدید راه بیندازد. ما در کدام مرحله در جهانی شدن قرار گرفتیم با نگاه خطی؟ این پدیده چیز دیگری است و خود این تلاقی میتواند جهت فرایند تسطیح را تغییر دهد. یکسری تناقضهایی جدی در محتوای کتاب فریدمن میبینیم. تحولات چین و هند از یک طرف این امکان تحقیق را میدهد و سپس به بحث محیط زیست میرسد و میگوید این غول خفته 3 میلیارد نفری چین، هند و شوروی سابق اگر بیدار شود و وارد بازار تقاضا و مصرف شود چه بلایی بر سر محیط زیست میآید و این تناقض است که فریدمن به آن توجه نکرده است.
تحلیلگر برجستهای میخواهد که این دیدگاه، اندیشه محوری ناخواسته رقابت را برخلاف تأکید همکاری رقابت نابرابری را بررسی کند. دغدغه فریدمن به این است که آمریکا از این وضعیت خارج شود زیرا معتقد است که پتانسیل رهبری جهان را دارد. وی درباره نفت مفصل سخن میگوید و بحث درباره نفت ناقص و جهتدار است و به حمله آمریکا به عراق توجه ندارد. چرا نفت نتوانسته توسعه کشورهای نفتخیز شود یک پیش فرض دارد خود این پیش فرض جای سوال دارد و به ایران اشاره نمیکند. در بخش جهان در حال توسعه بحث ایران مسأله مسلط تحلیل فریدمن نیست و کیس ایرلند نیز ناقص است. با این همه من مطالعه این کتاب را به همه توصیه میکنم.
انتقاد از نبود نقد درمقاطع تحصیلی آموزش و پرورش
سپس مهدی فیروزان مدیر عامل شهر کتاب گفت: نقد کتاب در سیستم آموزش ما وجود ندارد و ورود به حوزه نقد کار جرأتداری است و این امکان از خیلیها گرفته شده که بتوانند نقد کنند. وقتی سیستم آموزشی کشورها را در دبیرستان بررسی کردم تقریبا نقد آثار در اکثر کشورها و کشورهای همسایه نظیر لبنان، کویت وجود داشت و نقد کتاب از دبیرستان آغاز میشد و جالب است بدانید کسانی که بزرگ میشوند در این سیستمهای آموزشی با نقد ادبی آشنا میشوند. وقتی نقد میکنند تنها نمیآموزند بلکه این حسن را دارد که آدمی جسارت فکر کردن و نقد کردن بر اساس دیدگاههای خود را مییابد.
وی گفت: نگاه من به جهان مسطح طبق همیشه نگاه یک ایرانی از منظری دردمندانه و شففت خواهانه است که میخواهد از یک خط هم که شده برای تحول و توسعه یک کشور پر پتانسیل و پر ظرفیت استفاده کند. این مسأله باعث شده کتاب فریدمن برجسته شود. از جوانهای دوره دبیرستان تا کسانی که امروز از من میپرسند چه کتابی بخوانم، به آنها خواندن این کتاب را پیشنهاد میکنم ادبیات کودک و اطلاعات، مورد نیاز همه است و برای همه خواندنی محسوب میشود اما این گونه کتابها که به ما بینش دهد و چشممان را بر پیرامونمان بگشاید بسیار اندکند.
وی گفت:. چرا سالهاست احساس میکنیم مفاهیم در زبانهای دنیا معنایش عوض شده چرا که تحولات آن را به ما دیکته کردهاند. ما چه جهانی شدن را بپسندیم و یا نپسندیم جهانی شدن بحثی است مانند غربزدگی که سالهاست میگوییم غربزدگی خوب است یا نه؟ پیش میآید. چند سال است در غربزدگی بحث میکنیم و چرا بین سنت و مدرنیته نتوانستیم پل بزنیم. چرا بین آسمان و زمین نتوانستیم پل بزنیم؟ چرا بین علم و دین نتوانستیم تفکیک کنیم زیرا در پستوهای ذهنیمان مفاهیمی جا خوش کردهاند که نتوانستیم آنها را بیرون کنیم. همانطور که خانههای ما در اعیاد نیاز به خانه تکانی دارد بسیاری از ذهنهای ما انبارهایی دارد که دلمان نیامده آنها را بیرون بریزیم. امروزه مفهوم جنگ، پول، حقوق بینالمللی عوض شده و نیاز به یک تحول جدی دارد. چون انسان به هر شکلی ارزشمند است. اگر یک امر اتفاق میافتد چه ما بخواهیم و چه نه باید برایش برنامهریزی کنیم. ما باید بپذیریم مفاهیم عوض شده و باید مفاهیم جدید را جایگزین مفاهیم قدیمی کنیم. آیا با مفاهیم قدیمی میخواهیم فرزندانمان را تربیت کنیم؟ از زمان ارسطو به عنوان انسان ناطق سخن گفتهایم به این دلیل که بیان ارادی داریم.
مدیرعامل شهر کتاب گفت:من این کتاب را آیینهای از مفاهیم جدید در مقابل مفاهیم کهن میبینم. من معتقدم پیشرفت از آن کسی نیست که بیشترین اطلاعات را دارد بلکه پیشرفت از آن کسی است که بهترین پردازش را از اطلاعات ارایه میکند. روزگاری توسعه در گرو کارآمدی بود. دیگر پیشرفت در ازای آن نیست که کار درستی انجام دهد، بلکه پیشرفت از آن کسی است که کار را درست انجام دهد. دیگر قدرت در دست سپاه و لشگرنیست بلکه قدرت از آن کسی است که بتواند در مقابل مسایلی که اتفاق میافتد درستترین گمانهزنی را انجام دهد. برای این که درستترین گمانه را انتخاب کنید نیازمند این هستید که دقیقترین مفاهیم را در مقابل واژگان انتخاب کنید. من این کتاب از آن جا برایم حائز اهمیت است که مفاهیم و معنی جدیدی که در دنیا مطرح است دربردارد. و با آن دست و پنجه نرم میکند تا تبدیل به واژگان شسته و رفته شود تا بتوانیم آینده جهانی داشته باشیم.
وی مخاطب این کتاب را تمامی مردم دانست که خواندنش به تخصص خاصی نیازمند نیست و گفت: تمدنها از زمانی افول میکنند که در مقابل مسایل جدید پاسخهای کهنه را میگذارند. در مقابل هر پدیده راهحل دیروز را برای مشکل امروز قرار میدهد. هر مشکلی پاسخ امروز را میخواهد و پاسخهای کهنه تمدنها را رو به قهقرایی میکشاند. اگر قرار است که توسعه اتفاق بیفتد ما باید برای مسایل جدید پاسخهای جدید قرار دهیم و باید عناوین جدید را بشناسیم.
وقتی جهانی شدن مطرح شد همه خاطر داریم که موج نگرانی در کشورهای رو به توسعه اتفاق افتاد که چه بلایی سر ما میخواهد بیاید؟
من این کتاب را یکی از منابعی میدانم که نگرانی حولآوری که از ابهت جهانی شدن بر ما مستولی شده بود میکاهد. چون توسعه از دولتها بیرون آمده است و در حوزه ngo ها، بنگاهها، سازمانها و افراد قرار میگیرد. توسعه 20 سال گذشته از آن حکومتها بود و از وقتی حکومتها کوچکتر شدند و سازمانها تشکیل شد. دیگر امروز دولتها از شرکتهای موفق الگوبرداری میکنند. از دیدگاه فریدمن انسانها تغییرپذیرند و این نکتهای است که نسل امروز ما نیاز به این مسأله دارد. با خواندن این کتاب اطلاعاتی در دست خواننده قرار میگیرد. هر کتابی به آن اندازهای که اطلاعاتی از امر واقع در اختیار ما قرار میدهد ارزشمند است. انسانها اجازه نمیدهند کسی اطلاعاتشان را پردازش کند. کدام فرزند است که اجازه دهد پدرش اطلاعاتشان را پردازش کند. نمیتوانیم بگوییم این کتاب تمامی اطلاعاتش درست است ولی به دلیل این که اطلاعات را در اختیار ما قرار میدهد خواندنش امری واجب است.
نکته اصلی این است که اجازه دهیم همه در حوزه نقد وارد شوند چه حکومتها بخواهند چه نه. پردازشها منوط و منتهی به افراد است. کمتر کسی اجازه میدهد اطلاعاتش پردازش شود. مشکل اصلی در ایران فاصله بین علوم است تحقیقات فلسفهدان، سینماگر و فیزیکدان با هم ارتباط ندارد و نشان میدهد فیزیک با فلسفه ارتباطی ندارد.
به گفته فیروزان: نقاط قوت کتاب پیوندی بین علوم نظری و کاربردی است علوم مندرج تصویری داده است که پیوندهای بین رشتهای را میتوانید ببیند. ما بین فقه و علوم نظری خلاء داریم. اگر بین علوم نظری و علوم حکمی ارتباط بیشتری رخ دهد و فقه از این حوزهها استفاده کند نگاهش قویتر و محکمتر میشود.
تلفیقی بین حوزههای مختلف در موج سوم وجود دارد و آن مسأله از نظر توانایی بشر بوده است و این کتاب سرآمد این حوزه محسوب میشود، بسیاری از نگرانیها از نوع تئوریک کمرنگتر شده و یک فرد اصالتدار پیدا شده و امکانات در اختیار فرد قرار میدهد و دولتها از رشدهای فردی میتوانند استفاده کنند و در همه حوزههای کابردی وجود دارد. ترجمه کتاب یکی از نقاط قوت است وقتی شروع میکنید به خواندن نمیتوانید آن را زمین بگذارید.
فیروزان در پایان سخنان خود گفت: از احمد عزیری که دیپلمات است سپاسگذاری میکنم که روشن دیدگاههای کتاب را به سادگی ترجمه و در اختیار ما قرار داده است.
جهان مسطح است (تاریخ فشرده قرن بیست و یکم): نویسنده:توماسال.فریدمن/ مترجم: احمد عزیزی،ناشر: نشر هرمس، چاپ اول،1388، قطع وزیری، قیمت:10000تومان، 623 صفحه