کلید آغازین این کار با انتشار ردیف آوازی به روایت مرحوم رضوی سروستانی توسط موسسه مشکات و مدیر ادیب آن جناب محمدعلی چاووشی زده شد که با تار استاد داریوش طلایی در 12 سی دی به بازار عرضه شد. این اثر البته دو سال قبل رونمایی شد اما عرضه آن خود دو سالی به تاخیر افتاد تا پاییز سال 1390.
رونمایی از ردیف آوازی رضوی سروستانی با تار داریوش طلایی
مدتی بعد استاد محمد منتشری ردیف آوازی مرحوم اسماعیل مهرتاش را به روایت خود از سوی انتشارات ماهور عرضه کرد و همین موسسه در اواخر سال گذشته ردیف آوازی به روایت ابراهیم خان بوذری را در سه سی دی انتشار داد. مهمترین حسن روایتهای مختلف در این است که به شنونده بینشی چند وجهی از ردیف میدهد و نگاههای صلب و محتسب مزاجانه در این زمینه را به حاشیه می راند.
درباره آن دو ردیف در نشریات دیگر نوشته ام و حتی برای ردیف مرحوم سروستانی نشست نقدی هم به همت مدیریت موسیقی سازمان فرهنگی و هنری شهرداری،جناب سجادی ،شاعر و ترانه سرا، برگزار کردیم.
گزارش همشهریآنلاین از نقد و بررسی ردیف آوازی به روایت رضوی سروستانی با تار داریوش طلایی
همچنانکه برای ردیف مرحوم مهرتاش به روایت جناب منتشری هم نشستی پرچالش در ارسباران برگزار و سخنان موافقان و منتقدان و حتی برخی از شاگردان مرحوم مهرتاش هم در آن نشست عنوان شد.
انتشار روایت ابراهیم خان بوذری از ردیف آوازی از جهاتی در حاشیه افتاد به رغم آنکه مرحوم بوذری برخاسته از منطقه ای آوازخیز و تعزیه خیز است(طالقان) و آنچنانکه دوست خوبم ،فرشاد توکلی در مقدمه و بروشور این آلبوم ذکر کرده اند، به دلیل درک محضر مرحوم اقبال آذر ، این ردیف را می توان ردیفی تدوین شده از روایت اقبال آذر از ردیف آوازی به شمار آورد. چرا که به رغم آنکه از مرحوم اقبال آثاری چند در دست است اما ردیفی مدون و مرتب از ایشان به جای نمانده و تا آنجایی که نگارنده در منابع مختلف پی گیری کرده است( به جهت آنکه کتابی را درباره زندگی و زیست حرفه ای ان مرحوم در دست تدوین دارم) نشانی از این که ردیفی از ایشان به جای مانده باشد ، تا به امروز ندیدم.
پس از این منظر ردیف مرحوم بوذری می تواند قدیمیترین روایت مدون به جای مانده از شیوه آواز خوانی مرحوم اقبال آذر باشد که در افواه عامه از او به عنوان بنیانگذاز مکتب آوازی تبریز یاد شده است،اگرچه در به کار بردن این واژه باید امساک کرد، چرا که بعد از مرحوم اقبال تقریبا کمتر خوانندهای به شیوه و منش آوازی او آواز خواند.
در بروشور آلبوم و از سوی آقای توکلی به درستی به خواننده این آگاهی داده شده است که «نمونههای باقی مانده از آواز وی، بوذری را بیشتر یک مطلع کارگان(رپرتوار) ردیف آوازی نشان میدهد تا خواننده ای برجسته با معیارهای هنری. آنچه در این مجموعه ارائه شده است بیش از هر چیز برای بررسی کارگان آموزشی اقبال آذر میتواند مورد استفاده قرار گیرد تا هر استفاده دیگر. این نمونهها به هر دلیل، از استاندارد لازم خوانندگی موسیقی ایرانی پایینترند.» به همین دلیل است که گفته میشود از ابتدا قرار بود مرحوم بوذری آواز بخواند و استاد علیاکبرخان شهنازی جواب آواز بدهند،اما در همان جلسه نخستی که چنین قراری تعیین میشود، استاد شهنازی در مییابند که مرحوم بوذری قابلیت همسان سازی صدای خودشان با کوک ساز را ندارند و همین مسئله سبب میشود تا عباس خوشدل که ناظر ضبط این کارها بوده و از سوی وزارت فرهنگ و هنر وقت ماموریت داشته از این اساتید ردیفشان را ثبت و ضبط کند، به صرافت ثبت و ضبط ردیفی جدا از هر کدامشان میافتد.
شاید بتوان این مجموعه را با دو مجموعه دیگر، ردیف آوازی به روایت مرحوم دوامی و مرحوم ادیب خوانساری مقایسه کرد، چرا که آن دو ردیف نیز در سنین کهولت این دو بزرگ خوانده شدند و متاسفانه آن کیفیت حنجره و نفسی که لازمه یک کار این چنینی است در آنها موجود نیست،اما برای آنانی که به دنبال درک و دریافت مقایسه ای از روایت های مختلف در ردیف آوازی هستند، قطعا این کار شنیدنی و حاوی نکات فراوانی است.
همچنانکه آقای توکلی تاکید کرده اند «مجموعه ی حاضر را میتوان ردیف آوازی اقبال آذر دانست که توسط یکی از شاگردان غیر حرفه ایاش در سنین کهولت روایت میگردد.»این مجموعه سه لوحی، شامل همه هفت دستگاه و آوازهای ابوعطا، بیات ترک، افشاری، بیات اصفهان، و رهاب است. اما از آواز دشتی و بیات کرد در این روایت خبری نیست (جز اشارهای به دشتی در انتهای آواز بیات ترک) اما در عوض رهاب به عنوان یک آواز مستقل معرفی شده است، همانند ردیف به روایت آقای منتشری که کردبیات به عنوان یک آواز مستقل معرفی شده است.
مشخص نیست ردیف مرحوم بوذری از چه طریقی به دست ناشر رسیده است و ناشر و نویسنده متن بروشور هم توضیحی در این زمینه نمیدهد،اگر چه در بخشی از این نوشته آمده است که آقای عباس خوشدل نظارت ضبط این اثر را بر عهده داشته است و به نظر میرسد که این کار هم از طریق ایشان در اختیار ناشر قرار گرفته باشد.
یک نکته باقی می ماند و آن هشداری است به متولیان موسیقی(مرکز موسیقی حوزه هنری،صدا و سیماو دفتر موسیقی ارشاد و انجمن موسیقی) و آن استفاده از وجود استادانی چون احمد ابراهیمی،صدیف رامبد، کریم صالح عظیمی ،ناصح پورودیگر راویان که حتی استادعبدالوهاب شهیدی که دوتن از آنان(ابراهیمی و شهیدی) به دلیل کهولت عملا آن ظرفیت سال های قبل برای خواندن ردیفی با کیفیت صوتی مناسب را ندارند اما حداقل می توانند روایت خود را همانند مرحوم بوذری ثبت و ضبط کنند،اما دیگرانی که نام بردم الان این ظرفیت را دارند که ردیف را از بم ترین تا زیرترین صدا در کیفیت خود گوشهها بخوانند و انتشار دهند و حتی دو سه سال دیگر هم دیر است،چرا که هر سه این بزرگان پای در سنین کهولت می نهند.
آثار حاصل دسترنج سالیان سال این اساتید است و واقعا نمیتوان بر آن قیمتی مادی نهاد ، چه برسد آنکه بخواهیم یک ردیف با 8 سی دی را به قیمت 6 میلیون تومان( در سال 90) بخریم که هزینه ضبط این کار هم در نمیآید. به همین دلیل بخش خصوصی در این زمینه توان سرمایه گذاری ندارد و می ماند بخشهای دولتی همانند ارشاد و صدا و سیما که متاسفانه تا به امروز حتی یک کار این گونه را ثبت و ضبط نکردهاند.
البته ماجرای بخش موسیقی حوزه هنری جداست،چرا که در چند سال اخیر چند گونه ردیف را ثبت و ضبط کرده اند که از جمله آنها ردیف موسی خان معروفی به روایت محسن نفر،ردیف برومند به روایت حسن گلپایگانی که اولی در 20 سی دی و دومی در 15 سی دی منتشر شده اند، ردیف موسیقی آذربایجانی به کوشش آقای اسداللهی، یا ردیف میرزا عبدالله به روایت ارشد تهماسبی و ... اما متاسفانه بودجهای که برای این کارها از سوی بخش موسیقی حوزه هنری گذاشته شده است،نوعی مفتخری و مفتبری است و عملا تنها بهره معنوی ضبط و انتشار این آثار را باید ستود.[به توضیحات زیر همین نوشته توجه کنید]
این کار به سرمایه گذاری بخش های دولتی نیازمند است که هم با بودجه ای مناسب از این بزرگان خریداری و ثبت و ضبط شود و هم اینکه سرمایه ای مادی باشد برای انان که عمری را پای این کار نهادند و هم ذخیره ای باشد برای علاقه مندان به گنجینه ردیف آوازی ایران. در جایی خواندم وقتی از مرحوم برومند خواستند ردیفی را ثبت و ضبط کنند در آن زمان(سال های اولیه دهه پنجاه) نزدیک به 50 هزار تومان به ایشان دستمزد دادند برای نواختن این ردیفها که هم شان هنری ایشان حفظ شود و هم این که ردیف ها را به ثمن بخس از این بزرگان نخرند.
پاسخ مدیر مرکز موسیقی حوزه هنری
پس از نوشتن این یادداشت جناب رضا مهدوی، مدیر قبلی مرکز موسیقی حوزه هنری که فعالیتهای ارزندهای در انتشار ردیفهای موسیقی ایرانی در سازها و گونههای مختلف صورت داد،در گفت وگویی با نگارنده توضیح داد که برخی از این آثار را با چه مبالغی خریداری کرده است و گفت که قاعده این بود که خود هنرمند پیشنهاد میداد و عموم پیشنهادات را ما قبول کردیم بدون هیچگونه چک و چونهای و حتی آثار برخی از اهل موسیقی را بیش از مبلغی که مورد نظرشان بود، خریداری کردیم. با توجه به این توضیحات آن بخش از یادداشت راقم این سطور که مرکز موسیقی حوزه هنری را به مفتخری و مفتبری متهم کرده بود، وجهی ندارد و از این بابت از دستاندرکاران موسیقی حوزه هنری پوزش میخواهیم.