فکر کنم باز خود تویی که عشق را صدا می‌زنی تا ما را به سفر ببرد.
می‌خواهیم به قطار برسیم. پنج سال است که هر سال این روزها راه می‌افتیم به سمت ایستگاه. آخر از خودت خوانده‌ایم که:
«قطار می‌رود
تو می‌روی
تمام ایستگاه می‌رود...»
منتها این‌بار، قطار به سمت تو می‌رود و به‌خاطر همین ما هم می‌خواهیم به قطار برسیم، با قطار برویم. برویم تا به تو برسیم.
فریدون عموزاده خلیلی، دوست و همکار و هم‌اتاقی سال‌های دانشجویی‌ات، ساعت حرکت را به همه یادآوری می‌کند تا کسی جا نماند. تا همه به ایستگاه برسند.
غروب چهارشنبه هشتم آبان است. «تو شوق سفر به پای ما بخشیدی.» در آخرین دقایق به ایستگاه می‌رسیم و قطار می‌رود... و ما هم‌چنان در حیرتیم از رفتنت و شعرهای تو را در قطار و بر سرِ مزارت زمزمه می‌کنیم:
«از رفتنت دهانِ همه باز...
انگار گفته بودند:
پرواز!
پرواز!»
* * *
حدود 30 نفر نویسنده، شاعر، استاد دانشگاه، فیلم‌ساز و روزنامه‌نگار که هر کدام به نوعی با قیصر امین‌پور پیوندی و انس و الفتی دارند، راهی گتوند شدند. پنج سال است دوستان قیصر، حوالی هشتم آبان (روز درگذشت قیصر)، چنین سفری را در برنامه‌ی خود دارند. با چند عکس شما را هم میهمان سفر گتوند می‌کنیم.
*
کودکی‌ها (2)
باد بازیگوش
بادبادک را
بادبادک
دست کودک را
هر طرف می‌بُرد
کودکی‌هایم
با نخی نازک به دست باد
آویزان!
از مجموعه‌ی دستور زبان عشق
*
مبادا هیچ بامی بی‌کبوتر*
پاییز سال 1357 قیصر امین‌پور، در رشته‌ی دامپزشکی دانشگاه تهران پذیرفته شد و برای ادامه‌ی تحصیل به تهران سفر کرد، اما طاقت نیاورد که درس خواندن در این رشته را تا آخر ادامه بدهد.
خودش تعریف کرده: در درس تشریح هربار استاد می‌گفت که یکی از موجودات را تشریح کنیم. یک‌روز نوبت به تشریح کبوتر رسید که دیدم نمی‌توانم و با خودم گفتم: «من دیگر نیستم.»
و این‌طور شد که قیصر به رشته‌ی جامعه‌شناسی و بعد هم به رشته‌ی ادبیات تغییر رشته داد.
______________________
* مصرعی از دوبیتی نیایش (از قیصر)
نمایی از آرامگاه قیصر در گتوند (خوزستان)
*
هم‌سفران، آخرِ شب در رستوران قطار گرد آمدند تا خاطره‌هایی از قیصر تعریف کنند و از شعرهای خود و شعرهای قیصر بخوانند و به رسم هر سال فال حافظ بگیرند
*
از راست: حسین پاکدل، مصطفی رحماندوست، بیوک ملکی، فریدون عموزاده خلیلی، زیبا اشراقی (همسر قیصر امین‌پور)، دکتر هادی خانیکی، مصطفی خرامان، دکتر مهدی حجوانی، وحید امیری و احمدرضا درویش بر سرِ مزار قیصر
*
عکس‌ها: حسین نیلچیان
