کچلی؛ مجازات دانشمند میموندوست!
خب معلوم است، خیلیها عاشق میمونها هستند و به محض دیدن یک میمون در صفحهی تلویزیون، غرق شیطنت و بازیگوشیهایش میشوند. اما تعداد کمی از این عشاق میمون، عشقی مانند «جیک آونز» دانشمند فعال در محیط زیست تجربه میکنند. آونز فعال و داوطلب محیط زیست از دانشگاه «درکسل» (ایالات متحدهی آمریکا)، بر روی نوعی میمون در جزیرهای در سواحل غرب آفریقا به نام بایکو تحقیق میکند. جایی که او مجبور است از میان پوشش گیاهی پر از مار و خزندههای خطرناک دیگر به جمعآوری سرگین میمون بپردازد. آنجا، جایی است که شکارچیان غیرقانونی به تجارت گوشت این میمون مشغولند و این کار، گونهی این نوع میمون را با خطر انقراض مواجه کرده است.
آونز با جمعآوری نمونههای مدفوع و موی این میمونها و با آنالیز ایزوتوپی میتواند تمرکز و پراکندگی آنها را در یک نقطهی خاص از جنگل تخمین بزند و مانع از شکار آنها شود. او میگوید: بسیاری از تجار فعال در این منطقه از من متنفرند. آنها هروقت مرا میبینند به من تف میاندازند و با شمشیر و قمه مرا تهدید میکنند که باید هرچه زودتر فعالیتهایم را متوقف کنم. در این راه یک بیماری ناشناخته و مرموز باعث شده تا او همهی موهایش را از دست بدهد. و این پاداش یکی از دانشمندانی است که در دنیای فناوری مشغول فعالیت در یکی از خطرناکترین حوزههای زیست محیطی است!
مهندسان موش نترس!
در مترو باز میشود. شما سوار میشوید. دوباره باز میشود و این بار پیاده میشوید. به همین راحتی. اما این آسایش زیرزمینی خیلی هم راحت فراهم نشده است. ارتش کوچکی از مهندسان این پایین در تونلها در حال چک کردن سیستم ریلها، مچ شدن به موقع قطارها و کنترل ورود و خروج به موقع آنها هستند. کجا؟ دهها متر زیر زمین، جایی که در تابستان دمایش با جهنم برابری میکند و پر از موش است. و البته آنها بایک منبع برقی بزرگ ششصد ولتی سروکار دارند که برق قطارها را فراهم میکند و هرلحظه خطر برقگرفتگی و مرگ، این مهندسان را تهدید میکند. خطر زیرگرفته شدن توسط قطارهای سریعالسیر به کنار! رتبهی دوم شغلهای خطرناک در دنیای فناوری تقدیم به این مهندسان سختکوش.
ساس هماتاقی اوست!
اسم ساس که میآید افراد عادی سه واکنش دارند. اول ترس، دوم خشم و سوم خشونت! اما برای اسکات هریسون هیچکدام از اینها صدق نمیکند. او که دانشآموختهی دانشگاه ایالتی اوهایو (آمریکا) است، روز و شبش را با این موجود میگذراند. او در آزمایشگاهش حدود ۳۰ نوع ساس دارد و روی هم در روز با هزاران ساس رنگارنگ سر و کله میزند.
هرروز این حیوانات با خون خرگوش تغذیه میشوند تا بتواند میزان مقاومت آنها را در برابر آفتکشها تخمین بزند. او در آزمایشگاهش توانست گونههایی از ساس کشف کند که به هرنوع آفتکشی مقاوم بودند.
نقطهی مقابل دستهی قبلی دانشمندان که در شرایط سخت بهکار علمی و پژوهش میپردازند، آنهایی هستند که در دنیای فناوری چندان هم بد نمیگذرانند بهعنوان نمونه بد نیست با این سه دسته آشنا شوید.
* * *
شغل خوشمزه
کریس ریوارد، دانشمند و فعال در علوم تغذیه در یک کارخانهی بزرگ بستنیسازی کار میکند. او که متخصصِ استخراج طعم و مزه است، همیشه در حال سفر به اقصی نقاط دنیاست تا مزهها و طعمهای جدید برای کارخانهی بستنیسازی پیدا کند. او به همهجا سفر میکند و تمام خوراکیهای خوشمزهی دنیا را مزهمزه میکند.
ریوارد برای بهدست آوردن بازارهای خارجی مجبور است به کشورهایی برود که در آنها مردم عادت به مزههای خاصی دارند. ریوارد فعلاً در حال کار بر روی بستنی با طعم قارچ است!
رانندهی مهندس
آلکس مکدونالد برای کاری که آرزوی عاشقان خودرو است، پول میگیرد. او یک مهندس موتور ماشین است که در کمپانیهای بزرگی مانند جنرال موتورز و... کار میکند. آلکس ماشینهایی مانند کوروت و کامارو را با آخرین سرعت میراند و اطلاعات ثبت شده بر روی نرمافزارهای کارگذاشته شده روی این خودروها را بررسی میکند تا میزان استقامت آنها بر روی یخ، سطوح شنی و... را دریابد. آلکس که قبلاً یک رانندهی ماشینهای مسابقه بوده، میگوید: «بله درست است، من برای کاری که از آن لذت میبرم، پول میگیرم!»
بازیکنندهی آخرین بازیها!
برای کسانی که در دنیای بازیهای رایانهای غرقند، چه چیزی شیرینتر از تجربه کردن آخرین نسخههای بازیهای ویدیویی در دنیا؟ و البته بهعنوان اولین بازیکننده. بسیاری از بازیسازهای حرفهای کسانی را در استخدام دارند که بازیهای ساخته شده را قبل از فرستادن به بازار برایشان تست میکنند. این افراد باید در بازی قهار باشند و چشمی تیزبین و وسواسی داشته باشند. چه کسی میتواند چنین خصوصیاتی داشته باشد غیر از یک عشق بازی ویدیویی؟
این افراد پول میگیرند تا قبل از دیگران بازیها را تجربه کنند و مشکلاتی از قبیل باگها و غلطهای املایی را پیداکنند. آنها همچنین باید میزان توانایی بازیکنها را برای عبور از مرحلههای سخت هم تخمین بزنند.