سه‌شنبه ۲۵ اردیبهشت ۱۳۸۶ - ۰۵:۴۵
۰ نفر

مرتضی مجدفر : نگاهی به کارکردهای تک مهارت سکوت در فرایند یاددهی- یادگیری و پرورش فراگیرندگان.

آموزگاری خودشیفته، دل‌باخته صدای خویش بود و دوست همی داشت صدای خود را در فضای کلاس طنین افکند. اگر روزی چند بار صدای خود را با طنین بلند در صحن کلاس درس نمی‌شنید، احساس می‌کرد آن روز را به بطالت گذرانده و همی کار معلمی فروگذارده است.

 او عاشق صدای خود بود و طنینش، و اصلاً کاری نداشت که دانش‌آموزانش را نیز این صدا خوش می‌آید یا نه. شرکت در کلاس‌های آموزشی و کارگاه‌های روش تدریس هم، چاره‌جوی مشکلش نشدند و او کماکان بر روش متکلم وحده بودن خود در کلاس درس تأکید می‌کرد و این راه را بهترین شیوه‌ یاد دادن می‌دانست. دانش‌آموزان نیز به روش وی عادت کرده‌ بودند و او چنین می‌پنداشت که اعتراضی در کار نیست.

روزی از روزها، آن هنگام که گرم صحبت بود، صدایش گرفت. سرفه‌ای کرد، افاقه نکرد. از لیوان آب روی میزش جرعه‌ای نوشید، اثر ساز نشد. نفس عمیقی کشید، صدایش باز نشد. لاجرم چاره را در سکوت دید. چند ثانیه‌ای سکوت کرد و باز هم چند ثانیه‌ دیگر. سکوت به یک و یک و نیم دقیقه رسید و درست در این هنگام که سکوت طولانی‌تر می‌شد، دانش‌آموزی در ردیف دوم خمیازه‌ای کشید، برسینه‌اش کوبید، از خواب بیدار شد و از بغل دستی‌اش پرسید: «آموزگارمان چرا حرف نمی‌زند؟!»

 آموزگار که نظاره‌گر بیدار شدن تدریجی شاگرد خواب‌آلود و پرسش وی بود، به خود آمد و با خویش گفت: «مثل این که تدریس من، حکم لالایی گفتن برای این دانش‌آموز را دارد؟! و او تنها در حالتی بیدار شده است که من سکوت کرده‌ام...» و این چنین بود که هشیار شد، تغییر روش داد و سکوت را نیز در کنار حرف زدن و سایر روش‌های یاددهی، یادگیری، به مثابه بخشی از فرایند آموزش به کار بست.

«سکوت» یا «وقت صبر» در آموزش و فرایند یاددهی- یادگیری کاربردی دوگانه دارد. عده‌ای از متخصصان مهارت سکوت را یکی از تک مهارت‌های تدریس دانسته‌اند و استفاده از آن را به مثابه پیوند دهنده‌ بخش‌های گوناگون یک آموزش چند مرحله‌ای، به رسمیت پذیرفته‌اند.

 به عبارت دیگر سکوت، ملاتی است که می‌تواند راهبردهای گوناگونی را که در مراحل متفاوت یک تدریس به کار برده می‌شوند، بدون آن که به چشم بیایند، به هم پیوند دهد.

استفاده‌ ماهرانه از «وقت فکر» و «وقت صبر» در کلاس درس، فعالیتی پردازشی است؛ چرا که فرآیند اطلاعات، شامل فعالیت‌های شناختی متعددی است که در همه‌ آنها زمان نقش اصلی را ایفا می‌کند. بچه‌ها باید زمان‌هایی داشته باشند تا بدون مزاحمت اطلاعات را فرایند کنند، به آنچه گفته شده، مشاهده و یا انجام شده است، فکر و جواب‌های شخصی خودشان را ملاحظه کنند.

تعریف و کارکردهای آموزشی سکوت

وقت صبر، یک متغیر آموزشی است که ابتدا در سال 1972م توسط «ماری بادرارد» ابداع شد. او پی برد که زمان‌هایی در کلاس درس وجود دارند که به ندرت بیشتر از 1/5 ثانیه طول می‌کشند در واقع دوره‌های سکوتی هستند که بعد از سؤال معلم یا جواب دانش‌آموزان پدید می‌آیند. او کشف کرد که اگر این سکوت لااقل 3 ثانیه طول بکشد، اتفاقات مثبتی در رفتار و منش دانش‌آموزان و معلمان به وجود می‌آید.

برای رسیدن به این مزایا، آموزگاران باید پس از سؤال خود و یا کامل شدن جواب فراگیرندگان، 3 ثانیه یا بیشتر در سکوت، صبر کنند. نگارنده، این موضوع را در کلاس‌ها و کارگاه‌های آموزشی که با آموزگاران و مدیران مدرسه‌ها برگزار کرده‌ام، به اجرا گذاشته و نتایج آن را با اوقات متفاوتی از سکوت، با یکدیگر مقایسه کرده‌ام. بهترین نتیجه مربوط به کلاس‌هایی بوده است که پاسخ دهندگان بعد از هر سؤال، مدتی حدود دو دقیقه «فرصت صبر» داشته‌اند.

 انواع سکوت

 1 - سکوت در فعالیت‌های آموزشی

دوره‌های سکوت، برحسب کارکرد آنها در فرایند یاددهی- یادگیری و برحسب نقطه‌ وقوع یا فعالیت در حال انجام در طول مکالمات و بحث‌های کلاسی، به هشت دسته تقسیم می‌شوند:

- وقت صبر پس از پرسش معلم: هر معلم، معمولاً به‌طور متوسط بین 1/4 تا 7 ثانیه بعد از پرسش کردن و قبل از ادامه‌ صحبت، با اجازه‌ پاسخ دادن به دانش‌آموز، صبر می‌کند. وقتی معلمان، فراگیرنده‌ای را کند یا ناتوان از پاسخ ارزیابی می‌کنند (تأثیر عوامل روانی بر نگاه معلمان)، معمولاً حتی کمتر از 7 ثانیه به او فرصت می‌دهند.

 اما وقت صبر، بعد از سؤال معلم وقتی روی می‌دهد که لااقل 3 ثانیه سکوت بی‌وقفه بعد از سؤال پدید بیاید که دانش‌آموزان وقت کافی برای فهمیدن و پاسخ دادن به پرسش داشته باشند. برای رسیدن به بازده بیشتر، بهتر است پرسش روشن، دارای ساختار خوب و کلیدهایی باشد که بچه‌ها را در ارائه‌ پاسخ‌های مناسب راهنمایی کند.

 در مقابل، زمان‌های سکوت که در پی سؤال‌های نادقیق پدید می‌آیند، باعث سردرگمی، افزایش دلسردی و عصبانیت و در نتیجه بی‌پاسخ ماندن سؤال می‌شوند.

- وقفه‌ دانش آموز: گاهی دانش‌آموز حین بیان سؤالی که خودش شروع کرده یا نظر و جمله‌اش، بیش از 3 ثانیه مکث می‌کند. در این مورد هم، تصمیم‌گیری درباره‌ چگونگی این وقفه با دانش‌آموز است.

 - وقفه‌ معلم: این وقفه که در طول درس‌ بارها باید به وجود آید، سکوت 3 ثانیه‌ای یا بیشتر است که معلم آزادانه اختیار می‌کند تا ببیند چه رخ داده است، وضعیت حاضر چیست و جمله یا رفتار بعدی چه باید باشد.

مثالی از موقعیتی که این سکوت و یا تفکر طولانی برای معلم و به تدریج برای شاگردان مفید خواهد بود وقتی است که کودکی سؤالی می‌پرسد و سؤال او به جوابی بیشتر از پاسخ کوتاه و آنی نیاز دارد. مثال دیگر وقتی است که شاگردان به توضیح بیشتر یا واضح‌تر یا مثال‌های بهتر از قبل نیاز دارند.

- وقفه بین ارائه‌ معلم: این وقفه در حین ارائه‌ درس یا سایر اطلاعات پیش می‌آید. معلم به خواست خود، جریان انتقال اطلاعات را قطع می‌کند و بیش از 3 ثانیه به دانش‌آموزان وقت می‌دهد تا در باره‌ اطلاعات تازه دریافته، فکر کنند.

 این وقفه به تفکر آنها شکل می‌دهد و در عین حال، از آن‌ها انتظار ندارد از یک پاسخ عمومی پیروی کنند. در واقع، این کار باعث می‌شود، اطلاعات به لقمه‌های قابل هضم برای دانش‌آموزان تقسیم شود تا مجبور نشوند همه‌ آن را یک جا قورت بدهند.

- وقت کار دانش‌آموزان: این وقت که شامل سکوت‌های 3 تا 5 ثانیه‌ای، 10، 20، 30، یا 90 ثانیه‌ و 2 دقیقه‌ای و بیشتر است، به دانش‌آموزان اجازه می‌دهد، به کار یا فعالیتی مشغول شوند. در این فرصت، آنها می‌توانند فعالیت آموزشی کوتاه یا بلندی را انجام دهند که توجه کامل آنها را طلب می‌کند. هر دوره‌ سکوت بی‌وقفه، باید برای انجام یک فعالیت خاص کافی باشد.

- وقفه‌ توجه انگیز: راهی بسیار نمایشی برای تمرکز دادن به دانش‌آموزان در یک زمان مشخص است. این کار با سکوت حدود 3 ثانیه یا بیشتر انجام می‌گیرد که طول زمان آن به اثر شناختی، یا احساسی مطلوب و مورد نیاز بستگی دارد. مثالی از نتیجه مطلوب، آفریدن جو یا محیط احساسی خاصی است.

مثلاً با سکوت ناگهانی، می‌توان احساس یا جو انتظار، حدس و گمان، درام و تعلیق یا عدم قطعیت ایجاد کرد. مثال دیگر، دادن زمان برای این است که دانش‌آموزان قبل از دریافت اطلاعات اضافی یا ادامه دادن به فعالیت به سؤالی در درون خود فکر کنند و پاسخ بدهند.

 استفاده‌ ماهرانه از وقت تفکر

 زمان 3 ثانیه‌ای سکوت، کوتاه‌ترین زمان لازم است، مگر این که معلم دلیل قانع‌کننده‌ای برای افزایش زمان داشته باشد و در این صورت، توجه به این که در کدام یک از هشت حالت ذکر شده قرار دارد، می‌تواند تصمیم بگیرد.

علاوه بر این، معلم باید مطمئن باشد که دانش‌آموزان به این دوره‌ سکوت احترام می‌گذارند و هر دو- معلم و شاگرد- می‌توانند در این سکوت به فعالیت ذهنی مورد نیاز خود بپردازند. وقتی معلم در کلاس به رفتارهای دلخواه و مناسب برسد، می‌تواند بگوید که در استفاده‌ آگاهانه و ماهرانه از سکوت ورزیده شده است؛ چون می‌داند که استفاده از وقت تفکر، تدریس و یادگیری را در کلاس درس بهبود می‌بخشد.

2 - سکوت در فعالیت‌های پرورشی

 سکوت علاوه بر کارکردهای آموزشی، کارکردهای رفتاری و پرورشی هم دارد. بسیاری از مواقع، معلمان از این که هنگام مواجهه با ناهنجاری‌های اخلاقی، رفتاری و کلامی دانش‌آموزان، سکوت اختیار کرده و سختی بر زبان نرانده‌اند، احساس خشنودی می‌کنند.

 در واقع سکوت در این مواقع به نوعی تأسی به این فرمایش مولای موحدان، حضرت علی‌ابن ابی‌طالب(ع) است که می‌فرماید: «به هنگام خشم، نه تصمیم، نه تنبیه، نه دستور.»سکوت در پرورش به معنای نادیده گرفتن رفتارهای غلط و چشم‌پوشی از آنها نیست، بلکه در نظر گرفتن شرایط و اقتضایی عمل کردن است. سکوت معلم و مربی می‌تواند با رفتار تکمیلی دیگری، به اصلاح اخلاق و کردار در مراحل بعدی و جایگاه‌های دیگر منجر شود.

کد خبر 22040

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز