پنجشنبه ۲۷ دی ۱۳۸۶ - ۰۵:۴۶
۰ نفر

سعید بی‌نیاز: دارید چاق می‌شوید. افتاده‌اید توی دور باطل رژیم گرفتن افراطی و پرخوری افراطی‌تر. دست خودتان نیست اما نمی‌توانید در مقابل غذاهای چرب و نرم وسوسه نشوید.

عاطل و باطل مانده‌اید و نمی‌دانید چه کار کنید. کم‌کم حتی دارد از بدن خودتان هم بدتان می‌آید و از  آن لایه چربی‌ای که به‌وجودتان اضافه شده، متنفر می‌شوید. درمان‌های رژیمی ‌و دارویی افاقه نمی‌کند چون خودتان هم بهتر می‌دانید که مشکل از یک جای دیگر است.

می‌دانید که باید ذهنتان را برای کمتر خوردن آماده کنید اما نمی‌دانید چگونه. توی همین روزها دوست صمیمی‌تان به شما می‌گوید که شنیده تازگی‌ها یک انجمن درمانی در شهر تشکیل شده است و هر کس که رفته عضو شده از آن راضی است؛ انجمنی که نام عجیب و غریبی هم دارد؛ انجمن پرخوران گمنام!

یحتمل شما هم نام گروه معتادان گمنام (NA) را شنیده باشید. اگر کنجکاوتر باشید شاید نام الکلی‌های گمنام (AA) هم به گوشتان خورده باشد. شاید در جلسه‌های باز معتادان گمنام هم شرکت کرده باشید، شاید بدانید که جورج بوش هم اولش یکی از اعضای الکلی‌های گمنام بوده است اما عمرا نام گروه پرخوران گـمنام (Overeaters Anonymous) پرده‌گوشتان را لرزانده باشد؛ لااقل در کشور ما احتمالا گمنام‌ترین گروه گمنامان همین بر و بچ پرخوران‌گمنام (OA) باشند.

اما کسانی که در ایران خودمان در این گروه‌های خودیاری عضو شده‌اند، حسابی از نتیجه کار راضی هستند و باورشان نمی‌شود بشود بدون دوا و دکتر از شر چاقی راحت شد. می‌خواهیم با هم سری به این انجمن عجیب و غریب بزنیم و ببینیم آنها چطور این معجزه را انجام می‌دهند.

وقتی از اختلالات خوردن حرف می‌زنیم
اگر بگوییم اختلالات خوردن مهم‌ترین بیماری روان‌شناختی مردم جهان در قرن حاضر است، شاید خیلی هم بیراه نگفته باشیم؛ مخصوصا در اروپا و آمریکا موج «بی‌اشتهایی» عصبی راه افتاده است و همه می‌خواهند مثل مانکن‌های پشت ویترین‌ها به نظر برسند.

متاسفانه این موج دارد به شهرهای بزرگ خودمان هم می‌رسد و مخصوصا در تهران روزبه‌روز دارد به شمار «بی‌اشتهایان عصبی» افزوده می‌شود. روی دیگر این سکه «پرخوری عصبی» است.

کسانی که با پرخوری عصبی دست و پنجه نرم می‌کنند در دوره‌های بیماری‌شان کنترل خود را بر خوردن از دست می‌دهند و خلاصه «بخور! بخور»ی راه می‌اندازند که نگو و نپرس. وقتی هم که کنترل‌شان آمد سر جای خودش، می‌بینند که ای دل غافل، نزدیک است که چاق شوند و شروع می‌کنند به رفتارهای جبرانی برای لاغرشدن.

این رفتارهای جبرانی بنا به خلاقیت بیماران متفاوتند؛ از بلانسبت شما انگشت در دهان کردن برای به راه افتادن استفراغ عمدی گرفته تا مشت‌مشت خوردن قرص و گیاه ملین و مدر. آنها که کمی ‌منطقی‌ترند، شروع می‌کنند به ورزش‌ و امساک‌های افراطی.

بالاخره این غذاهای خورده‌شده باید از یک جایی بیرون برود. از همه مهم‌تر اینکه این پرخوران عصبی ارزش خودشان و  وجودشان را هم براساس شکل و وزن بدنشان می‌سنجند. حالا ببینید با پرخوری چه فاجعه‌ای توی ذهن این آدم‌ها رخ می‌دهد.

بعضی‌ها هم بدون اینکه این دو بیماری را داشته باشند، از خوردن به عنوان یک راه مقابله با استرس استفاده می‌کنند. شاید شما هم جزو کسانی باشید که خوردن می‌تواند در مقابل همه چیز آرامتان کند؛ از اضطراب امتحان پایان ترم گرفته تا دعوا با والدین عزیزتان!
همه اینها را گفتیم که بگوییم این «اختلال‌های خوردن» را باید جدی بگیرید و اگر به آن مبتلا هستید، یک‌جوری باید درمان‌اش کنید.

ممکن است شما حال رفتن به مطب دکتر تغذیه را نداشته باشید و  به خواندن «هنر عاقلانه خوردن» آلبرت آلیس  اکتفا کنید که البته همینش هم خیلی خوب است. اما اگر به «انجمن پرخوران گمنام» دسترسی دارید، جلسه‌های جالبش را از دست ندهید.

گروه‌های خودیاری دیگر چه صیغه‌ای هستند؟
همان‌طور که از اسم این نوع گروه‌ها معلوم است، در این گروه‌های درمانی، از دکتر و روان‌شناس خبری نیست. آنها خودشان به یکدیگر کمک می‌کنند تا درمان شوند. بنای یک گروه خودیاری را معمولا کسی می‌گذارد که خودش قبلا از یک بیماری رنج می‌برده است و حالا توانسته درمان شود و دلش می‌خواهد راز موفقیت‌اش را به دیگران بگوید.

بعد این یک نفر  3-2 نفر می‌شوند و یکدفعه  گروه‌هایی مثل معتادان گمنام و الکلی‌های گمنام و همین پرخوران گمنام در بیشتر کشورهای دنیا جلسه تشکیل می‌دهند. انجمن پرخوران گمنام را خانم‌ها به وجود آوردند؛ البته عجیب هم نیست چون  کلا «اختلالات خوردن» در زن‌ها خیلی بیشتر از مردهاست؛ یعنی چیزی حدود 90درصد.

مثلا «پرخوری عصبی» مال خانم‌هاست. خلاصه اینکه خانم «روزان. اس» و دو تا از خانم‌های گمنام دیگر کلنگ این انجمن را در ژوئن 1960 زدند و شروع کردند به عضوگیری.

آنها نمی‌گذاشتند کسی دست خالی به خانه برگردد؛ از چاق‌های معمولی که توی خیابان می‌بینیمشان گرفته تا حتی بی‌اشتهایان عصبی، هنر درست خوردن را در این انجمن‌ها یاد می‌گرفتند. در حال حاضر، پرخوران گمنام در بیش از 70 کشور دنیا شعبه دارند و با اجازه شما بیشتر از 70هزار نفر هم عضو دارند.

انجمن پرخوران گمنام در ایران
بعد از موفقیت شگفت‌انگیز «معتادان گمنام» در ایران، بعید نبود که سر و کله گروه‌های مشابه هم پیدا شود؛ البته پرخوران گمنام در ایران گروه تازه‌کاری محسوب می‌شود و برخلاف معتادان گمنام- که در بسیاری از شهرهای کوچک و بزرگ ایران شعبه دارد- انجمن پرخوران گمنام فقط در 17 شهر کشورمان شعبه دارد.

پرخوران گمنام در حال حاضر، در شهرهای اصفهان، الیگودرز، اردکان، اهواز، بندرعباس، تهران، جهرم، خاتم، شاهرود، شیراز، قزوین، قم، کرج، منوجان، مشهد، نوشهر و یزد حسابی فعال هستند و هر روز جلسه برگزار می‌کنند. آنها برای اینکه شما را درمان کنند، پول مشخصی نمی‌گیرند.

در واقع تمام کارهای انجمن با پول اعضای خودش انجام می‌شود، حالا هر چه کرمتان باشد. برای اینکه عضو این گروه‌ها شوید، باید اول بروید توی سایت ایرانی انجمن پرخوران گمنام به نشانی oair.ir و در بخش آدرس‌هایش بگردید و آدرس جلسه‌هایی را که در شهرتان برگزار می‌شود، پیدا کنید یا اینکه با ای‌میل با آنها ارتباط برقرار کنید. شرط ورود به انجمن این است که شما اقدام به ترک خوردن شکر و آرد کرده باشید، همین!

در جلسات پرخوران گمنام چه خبر است
شما در بدو ورود با اصطلاحات و سنت‌های گروه آشنا می‌شوید. مثلا اینکه همه، آنجا شما را با نام کوچکتان می‌شناسند. برای اینکه زودتر خوب شوید، باید «مشارکت» کنید؛ یعنی اینکه از احساسات و آرزوها و مشکلات‌تان در گروه حرف بزنید؛ دیگر اینکه به نخوردن ممنوعات انجمن مثل شکر و آرد هم می‌گویند «پاکی».

شما در جلسات انجمن، حرف‌هایی از این قبیل را می‌شنوید: «من - مهدی - 2 روز پاکی دارم»، «من - علی - 3 ماه پاکی دارم» و الی آخر. معمولا یک نفر در هر جلسه به عنوان گرداننده جلسه یا رهبر معرفی می‌شود که در واقع فقط مجری جلسه است.

شما باید از میان کسانی که از شما «پاک»تر هستند، یکی را به عنوان «یاور» انتخاب کنید تا راهنمایتان باشد و به شما کمک کند تا  قدم‌های دوازده‌گانه را بردارید و با سنت‌های دوازده‌گانه آشنا شوید. کلا 2 نوع جلسه داریم؛ جلسات بسته که مخصوص اعضای گروه است و جلسات باز که دیگران هم می‌توانند در آن شرکت کنند.

موسسان پرخوران گمنام معتقدند که پرخوری مشکلی است که خانواده اعضا را هم درگیر می‌کند؛ به همین خاطر جلساتی هم دارند که در آن خانواده‌های افراد پرخور شرکت می‌کنند. سنت‌ها و قدم‌های دوازده‌گانه را که بخوانید، بیشتر با حال و هوا و منش این انجمن آشنا می‌‌شوید.

قدم‌های دوازده‌گانه پرخوران گمنام
اول: ما پذیرفتیم که در مقابل پرخوری بی‌اختیار، ناتوانیم و زندگی‌مان غیرقابل کنترل شده بود.

دوم: به این باور رسیده‌ایم که نیروی برتر از ما می‌تواند سلامت عقل را به ما بازگرداند.

سوم: تصمیم گرفته‌ایم که اراده و زندگی‌مان را به مراقبت خداوند بدان گونه که او را درک می‌کردیم، بسپاریم.

چهارم: یک ترازنامه‌ اخلاقی جست‌وجوگرانه و بی‌باکانه از خودمان تهیه کردیم.

پنجم: چگونگی دقیق خطاهایمان را در مقابل خداوند، خود و یک انسان دیگر اقرار کردیم.

ششم: کاملا آماده شدیم تا خداوند کلیه نواقص شخصیتی ما را برطرف کند.

هفتم: فروتنانه از او خواستیم کمبودهای ما را مرتفع سازد.

هشتم: ما فهرستی از نام کسانی را که آزار داده بودیم، تهیه کردیم و خواستار شدیم که برای تمام آنها جبران خسارت کنیم.

نهم: به طور مستقیم در هر کجا که امکان داشت- از افرادی که به آنها آزار رسانده بودیم- جبران خسارت کردیم، مگر در مواردی که اجرای این امر به ایشان یا دیگران زیان وارد کند.

دهم: ما به تهیه ترازنامه شخصی خود ادامه دادیم و هرگاه در اشتباه بودیم، سریعا آن را پذیرفتیم.

یازدهم: ما از راه دعا و مراقبه جویای بهتر ساختن رابطه آگاهانه خود با خداوند- بدان‌گونه که او را درک می‌کردیم- شدیم و دعا کردیم فقط برای آگاهی از اراده او برای خودمان و قدرتی که آن را به انجام رسانیم.

دوازدهم: ما با یک بیداری- که در نتیجه این قدم‌ها یافتیم- سعی کردیم این پیام را به پرخوران برسانیم و این اصول را در تمام امور خود به اجرا درآوریم.

سنت‌های دوازده‌گانه پرخوران گمنام
اول: منافع مشترک ما در راس قرار دارد و بهبودی شخصی بستگی به وحدت پرخوران‌گمنام دارد.

دوم: در رابطه با هدف گروه ما، فقط یک مرجع نهایی وجود دارد؛ خداوندی مهربان که حضور خود را از طریق وجدان گروه ما بیان می‌کند. رهبران ما خدمتگزاران مورد اعتماد ما هستند؛ آنها حکومت نمی‌کنند.

سوم: تنها لازمه عضویت در انجمن پرخوران گمنام، اقدام به قطع خوردن اجباری است.
چهارم: هر گروه باید مستقل باشد، به استثنای مواردی که بر دیگر گروه‌ها یا پرخوران‌گمنام در کل  اثر بگذارد.

پنجم: هر گروه فقط یک هدف اصلی دارد؛ رساندن پیام پرخوری که هنوز در عذاب است.

ششم: یک گروه پرخوران گمنام هرگز نباید هیچ موسسه مرتبط یا سازمان انتفاعی خارجی‌ای را مورد تأیید قرار دهد، در آنها سرمایه‌گذاری مالی کند یا نـــــام پرخوران گمنام را به آنها به عاریت دهد زیرا ممکن است مسائل پولی، مالکیت یا شهرت ما را از هدف اصلی خود منصرف سازد.

هفتم: هر گروه پرخوران گمنام باید متکی به خود باشند و نباید از خارج، کمک مالی‌ای دریافت کنند.

هشتم: پرخوران گمنام باید برای همیشه غیرحرفه‌ای باقی بمانند اما مراکز خدماتی ما می‌تواند کارمندان مخصوص استخدام کند.

نهم: پرخوران گمنام تحت این نام نباید هرگز سازماندهی شوند اما می‌توانیم هیأت‌های خدماتی و کمیته‌هایی ایجاد کنیم که مستقیما در برابر کسانی کـــه به آنها خدمت می‌کنند، مسئول باشند.

دهم: پرخوران گمنام هیچ عقیده‌ای در مورد موضوعات خارجی ندارند بنابراین نام پرخوران گمنام هرگز نباید به بحث اجتماعی کشیده شود.

یازدهم: خط مشی روابط عمومی‌ ما بر اصول جاذبه است تا تبلیغ. ما همیشه نیاز داریم گمنامی‌ شخصی را در مطبوعات، رادیو و فیلم حفظ کنیم.

دوازدهم: گمنامی ‌اساس روحانی تمام سنت‌های ماست و همیشه یادآور این است که اصول را به شخصیت‌ها ترجیح دهیم.

رازهای کم‌خوردن
شاید در ذهن شما هم این سؤال به وجود آمده باشد که آدم‌هایی که از هزار نوع دوا و دکتر سودی نمی‌برند، چطور با چند هفته عضویت در این گروه‌ها یکهو لاغر می‌شوند. شاید این فرضیه‌ها جواب شما باشد:

1 . صداقت
توی گروه‌های خودیاری با شما مثل آدم برخورد می‌کنند و از شما هم توقع دارند که با دیگران مثل آدم برخورد کنید. آنها روی صداقت شما حساب می‌کنند و حتی اگر شکمتان چند اینچ هم جلوتر آمده باشد، وقتی می‌گویید 50 روز است که پاکم؛ فرض را بر این می‌گذارند که شما با صداقت این حرف را زده‌اید. آنها شما را مواخذه نمی‌کنند.

2 .گمنامی
آنها به حریم شما احترام می‌گذارند. آنها حتی نام خانوادگی شما را هم نمی‌دانند. آنها نه می‌خواهند و نه می‌توانند به خاطر اینکه عضو این گروه شده‌اید، آبروی شما را ببرند.

3  . یکسانی
شما در گروه درمی‌یابید که دیگرانی هم مثل شما وجود دارند که با مشکلاتی مثل مشکلات شما دست و پنجه نرم کرده‌اند؛ کسانی که حالا توانسته‌اند شاخ  غول پرخوری را برای مدت زیادی بشکنند، الگوی شما قرار می‌گیرند یا همگام با شما دارند پیش می‌آیند. شما در گروه می‌فهمید که می‌شود بر پرخوری کنترل داشت.

4 . معنویت
این آخری، احتمالا خیلی با فرهنگ ما ایرانی‌ها می‌خواند. قدم‌های دوازده‌گانه را که بخوانید، می‌بینید همه چیز به خدا سپرده شده است و این برای کشوری که همیشه همه چیز مایه‌های ماوراءالطبیعی دارد، یعنی احساس یکسانی فرهنگی.

5 . عوض کردن نگاه به جهان
گروه‌های خودیاری گمنام نه‌تنها بیماری شما را درمان می‌کنند بلکه شما را با یک سبک زندگی دیگر آشنا می‌سازند. مثلا در قدم نهم شما باید تمام خسارت‌هایی را که به دیگران زده‌اید، جبران کنید و به قول خودمان یک‌جورهایی حلالیت بطلبید. تصور کنید آدم چقدر باید بندهای شخصیتی‌اش را باز کرده باشد که بتواند این کار را انجام دهد.

کد خبر 41920

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز