چهارشنبه ۶ خرداد ۱۳۸۸ - ۱۴:۰۳
۰ نفر

دوچرخه: شعرهای شاعران نوجوان.

سه نقطه‌ها

حرف‌های زیادی هست
برای گفتن
سه نقطه
و حرف‌هایی هم برای نگفتن
ببخش
که سه نقطه‌هایم
بیش از سه نقطه می‌شوند

                     فرشته پیرعلی، خبرنگار افتخاری از شهرری

کاش‌ها

کاش می‌شد یک لی‌لی بزرگ
به قد کوچه کشید
آن‌قدر که تمام آدم‌ها در آن
جا بشوند
و سنگ بچه‌ها هیچ‌گاه روی خط نرود
کاش می‌شد یک بازی اختراع کرد
که در آن برنده،
همۀ آدم‌ها باشند
کاش می‌شد
تمام خوبی‌ها را در یک توپ گرد کرد و
دست به دست گرداند
بین تمام آدم‌ها!

                     حنانه بذرافکن ، خبرنگار افتخاری از اصفهان

تصویرگری: سهیلا کاویانی، خبرنگار افتخاری، شهرقدس

باد

دیوانه است باد
شعرهایم را می‌دزدد
چه خیال می‌کند؟
با شعرهای من که
کسی شاعر نمی‌شود!

                     فریبا دیندار، خبرنگار افتخاری از شهرری

بیهودگی

جاده‌ها
خالی از رهگذر
به خود می‌پیچند!

                     الهه صابر، خبرنگار افتخاری  از تهران

عکس : عباس کریمی، خبرنگار افتخاری،پارسیان

فال روز

سر کیوسک‌ها شلوغ است
و سر مردم گرم
مجله‌ها قد علم می‌کنند
با دروغگویی.

فال امروز:
«خوشبختی در کمین است
ای آدم‌های به گل نشسته!»
- بیییییییب!
این هم از خوشبختی
تصادف
و پاهای شکسته...

                     نیلوفر نیک‌بنیاد، خبرنگار افتخاری از تهران

غمباد

لغو سفر
چمدان‌های غمباد گرفته

                     امیر معینی، خبرنگار افتخاری از تهران

انتظار

سر می‌زند، اما تو نمی‌آیی تا...
در می‌زند، اما تو نمی‌آیی تا...
بیچاره دلم که پشت در مانده و پر-
پر می‌زند، اما تو نمی‌آیی تا...

                     عارفه دهقانی، از تهران

تصویرگری: شقایق اعظمی، خبرنگار افتخاری،کرج

التماس

تمام بیداری‌ام را پرکردی
دست از سر خوابم هم برنمی‌داری؟
برو
فقط یک شب
فقط همین امشب
بگذار که این رؤیای ناممکن
برای همیشه از خوابم برود!

                     رعنا دلاکه، خبرنگار افتخاری از تهران

بیشترها

پیشترها، با هم آرزوهای بلندمان را روی دیوار آجری کوچه نقاشی می‌کردیم.
پیشترها، با هم گوش می‌ایستادیم به صدای همهمه گنجشک‌ها.
پیشترها، با هم حرف می‌زدیم از 25 صدم غلط امتحان ریاضی و تقلب و لواشک و پفک.
پیشترها، آن موقع که من هنوز کوچک بودم، حرف می‌زدیم از بچگی و زندگی.
حالا من بزرگ می‌شوم و قد می‌کشم روز به روز و تو همان‌طور کوچک می‌مانی.
حالا انگار که دیگر صدای تو را نمی‌شنوم و انگار که حرف‌هایمان گم می‌شود میان دغدغه‌های بزرگی من. حالا تو هم نمی‌شنوی صدایم را که داد می‌زنم:
کودکی با من بمان.

سارا چگنی، خبرنگار افتخاری از تهران

 

کد خبر 81654

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز