یکشنبه ۵ آذر ۱۳۸۵ - ۱۲:۳۱
۰ نفر

فرزانه فخریان: در جامعه‌ای که لاغری ارزش است(مثلاً برای آمریکایی‌ها که اتفاقاً هر روز چاق‌تر از قبل می‌شوند)، تقریباً هر کسی- حداقل گاهگاه- نگران وزن و شکل خودش می‌شود.

بعضی‌ها هستند که از اندامشان تصور «از شکل افتاده» دارند؛ این تفکر باعث می‌شود آنها فوق‌العاده لاغر باشند درحالی که هنوز فکر می‌کنند اضافه وزن دارند.

این افراد ممکن است با خودداری از خوردن، انجام ورزش‌های سنگین و خودداری از تغذیه نزد دیگران، به حد مرگ، گرسنگی بکشند.

بعضی‌ها هم هستند که مقادیر افراط‌آمیزی غذا می‌خورند، سپس بدنشان را از غذا و کالری که نگرانشان می‌کند، پاک می‌کنند. آنها با استفاده از ملین‌ها، استفراغ و ورزش سعی می‌کنند دستگاه گوارش‌شان را خالی کنند و از این که زیاده‌روی کرده‌اند، احساس بیزاری و پشیمانی می‌کنند.

البته در حالی که به محض آسودگی از هیجان و احساسات منفی، معده آنها دوباره خالی و در انتظار غذاست.هر دو دسته این افراد دچار ناهنجاری‌های روانی هستند.

جوانان در سنین بلوغ و زنان جوان، 90درصد موارد ناهنجاری تغذیه را تشکیل می‌دهند اگر چه این مسأله فقط زنان جوان را تحت تأثیر قرار نمی‌دهد؛ زنان مسن‌تر، مردان و حتی پسران نیز می‌توانند دچار این ناهنجاری باشند.

ناهنجاری تغذیه‌ای چطور به‌وجود می‌آید؟

در واقع این ناهنجاری‌ها، ناهنجاری‌های روانی- تغذیه‌ای هستند. صفات مشخصه هر فرد نیز می‌تواند به این بیماری کمک کند. بسیاری از افرادی که به این اختلالات دچارند، احترام و اعتمادبه‌نفس پایینی دارند، احساس بی‌کسی می‌کنند و نسبت به ظاهر اندامشان نارضایتی شدیدی دارند.

عوامل فیزیکی مانند ویژگی‌های وراثتی و ژنتیکی هم ممکن است در به‌خطرانداختن فرد با این بیماری، نقش داشته باشند. گاهی موقعیت‌های خاص هم ممکن است ناهنجاری‌های تغذیه‌ای را در افراد مستعد، تسریع کند.

ممکن است اعضای خانواده یا دوستان، شخص را به خاطر اندامش اذیت کنند و به او طعنه بزنند. این افراد ممکن است به ورزش‌هایی مانند ژیمناستیک بپردازند که در آن بر وزن کم یا حالت خاصی از اندام تأکید می‌شود. ضربه‌ها یا احساسات منفی مانند سوء‌استفاده جنسی یا مرگ عزیزان هم می‌تواند چنین ناهنجاری‌هایی را تشدید کند.

حتی یک اتفاق خوب مانند زایمان نیز می‌تواند این اختلالات را هدایت کند زیرا این اتفاق ممکن است استرس زیادی برای شخص ایجاد کند. زمانی که افراد در ابتدای درگیرشدن با این اختلالات هستند، خود بیماری نیز به مشکلات می‌افزاید.

افراط در خوردن، می‌تواند چرخه احساسی و فکری ناقصی را در شخص به کار بیندازد؛ در این شرایط، شخص سعی می‌کند خودش را از کالری اضافی و درد فیزیکی زیاده‌روی، خلاص کند اما بعد از آن، دوباره دست به افراط می‌زند تا ازمشکلات و مسائل زندگی روزمره‌اش فرار کند.

چرا درمان این ناهنجاری‌ها مهم است؟

ناهنجاری‌های تغذیه‌ای از آن دسته مشکلات روانی هستند که درمان آنها دشوار است. علاوه بر اینکه این اختلالات به خودی خود از بین نمی‌روند و اگر درمان‌نشده رها شوند، پیامدهای جدی و خطرناکی خواهند داشت، تحقیقات نشان داده است یک‌دهم افراد دچار این اختلال، از گرسنگی‌کشیدن می‌میرند یا خودکشی و حمله قلبی و نارسایی کلیه، به زندگی آنها خاتمه می‌دهد.

ناهنجاری‌های تغذیه، بدن را هم ویران می‌کنند. مشکلات فیزیکی ناشی از این بی‌نظمی‌ها شامل کم‌خونی، تپش قلب، ریزش مو و پوکی استخوان می‌شود. افرادی که دچار ناهنجاری افراط در تغذیه هستند، معمولاً از فشار خون بالا و دیابت که مربوط به چاقی بیش از حد است، رنج می‌برند.این ناهنجاری‌ها غالباً با مشکلات روحی دیگر مانند افسردگی نیز در ارتباطند.

محققان هنوز نمی‌دانند که این اختلالات، نشانه مشکلات روحی هستند یا اینکه این مشکلات به خاطر انزوا و مشکلات روحی ناشی از ناهنجاری‌های تغذیه به‌ وجود می‌آید اما آنچه واضح است این است که افرادی که از ناهنجاری‌های تغذیه رنج می‌برند، با اختلالات روحی بیشتری نیز درگیرند؛ مانند افسردگی، عصبانیت مفرط و استرس بی‌دلیل.

چگونگی درمان

روان‌شناسان، نقش حیاتی و مهمی در درمان ناهنجاری تغذیه ایفا می‌کنند و عضو لازم و ضروری تیمی هستند که برای مراقبت بیمار مورد نیاز است. در این تیم ممکن است پزشکی هم وجود داشته باشد تا بیماری‌های نیازمند داروی معمول شیمیایی را از دور خارج کند و تعیین کند که بیمار در خطر فوری بیماری فیزیکی نیست.

از یک متخصص تغذیه نیز درخواست می‌شود به تشخیص و بهبود چگونگی تغذیه بیمار نظارت کند.زمانی که روان‌شناس عوامل مهمی را که نیاز به توجه و بررسی برای درمان دارد، تشخیص داد، به بیمار برای جایگزینی افکار مخرب و رفتارهای نامناسب با افکار مثبت کمک می‌کند.با این حال تغییر عادات و افکار بیمار به‌تنهایی کافی نیست.

برای اطمینان از موفقیت ماندگار، روان‌شناس و بیمار باید برای کشف منشأ اصلی بیماری و عوامل روانی آن تلاش کنند.پزشک و درمانگر ممکن است اعضای خانواده بیمار را نیز هدایت کنند تا در مورد  روش‌های جدید کنارآمدن با چنین مشکلاتی، بیشتر بدانند.

به یاد داشته باشید هر چه درمان زودتر شروع شود، بهتر است. هر چقدر رفتارهای غیرعادی تغذیه ادامه پیدا کند، بیشتر در رفتار شخص جای می‌گیرد و درمان، مشکل‌تر می‌شود.

منبع: www.healthyplaee.com

کد خبر 9416

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز