تاریخ انتشار: ۸ بهمن ۱۳۸۸ - ۱۴:۴۱

شایان سپهر: نرم‌نرم به سالگردپیروزی انقلاب اسلامی ایران در 31 سال پیش نزدیک می‌شویم؛ روزهایی که رنگ و بویشان فقط محدود به برگه‌های تقویم نیست.

بخشی از آثار نویسندگان و شاعران آن سال‌ها به موضوع انقلاب اسلامی  اختصاص پیدا کرد و سبب نوشتن و سرودن داستان‌ها و شعرهایی شد که هدفشان تصویر کردن آن روزها بود.

شاید برای شما هم نحوۀ برخورد یک شاعر یا نویسنده با موضوعی مثل انقلاب جالب باشد. به همین دلیل ما برای پرسش و پاسخ به سراغ چهار نفر از نویسندگان و شاعران مهم در این حوزه رفتیم که در آن سال‌ها برای کودکان و نوجوانان آثار موفقی خلق کرده‌اند.

وحید نیکخواه آزاد، شاعر؛ از شعار به سوی شعر

  • انگیزۀ درونی شما از انتخاب موضوع انقلاب برای سرودن چه بود؟

اوایل انقلاب، آن‌قدر این موضوع در فضا جاری بود که نمی‌شد به آن نپرداخت. بیشتر شعرهای انقلابی من مربوط به زمانی است که سردبیر «کیهان بچه‌ها» بودم و یکی از دلایل این شعرها، تأمین مطالب مجله بود.

  • معمولاً شعرهایی در تاریخ ادبیات ماندگار می‌شوند که از ارزش‌های ادبی برخوردار باشند. آیا در شعر انقلاب هم می‌توان به چنین هدفی رسید؟

به نظرم حتماً می‌شود. به عنوان مثال در چهارده قرن گذشته شعرهای زیادی درباره‌ ائمه گفته شده که در آنها هم رویکرد شاعرانه پیدا می‌شود و هم شعاری. به نظرم شاعران می‌توانند شعرهای شاعرانۀ خوبی بگویند، بدون آن که دچار شعارزدگی بشوند. مثلاً خود من چند رباعی قیصر امین‌پور را که مربوط به شهادت حضرت امیر(ع) است و حزن ناشی از شهادت را بدون مستقیم‌گویی تصویر می‌کند، همیشه به یاد دارم. 

  • خود شما چه‌قدر موفق شده‌اید در شعرهای نوجوانانه‌تان به کمک بهره گیری از عناصر شعری، بیانی شاعرانه و پوشیده داشته باشید؟

آن موقع  به این فکر نمی‌کردم که شعرهایم نباید شعاری باشد. در واقع این شعرها قرار بود تأثیر عملی بر مخاطب بگذارد و بنابراین من دلیلی بر دوری کردن از شعار نمی‌دیدم. آن شعرها در آن زمان، کار خودشان را کردند و الان موقعش است که بیشتر به سمت شاعرانگی برویم تا مستقیم‌گویی. اما در بین همان شعرها هم شعری هست که بیشتر وجه خیال انگیزی دارد و من آن را از بقیۀ شعرها که شاید شکل صریح‌تری دارند و شبیه مقالۀ منظوم هستند، بیشتر دوست دارم. حالا فرصت خوبی است که من این شعر منتشر نشده  را برای چاپ به دوچرخه بسپارم.

[این شعر با نام «مثل گل های قرمز قالی» در صفحه بعد چاپ شده است.]

سوسن طاقدیس، داستان‌نویس؛ قصه‌ها از ذهن نویسنده‌ها می‌آیند

  • ارتباط داستان و انقلاب با هم چیست؟

ارتباطی خیلی ساده، همان موضوع سادۀ تأثیر شرایط. قصه‌ها از ذهنیت نویسنده‌ها می‌آیند و ذهنیت ما –که تأثیرگذارترین دورۀ زندگی‌مان در میانۀ انقلاب گذشت- متأثر از این موضوع بود. همان‌طور که اگر سیل عظیمی جاری شود که آب تا گلویتان بالا بیاید، دیگر هیچ‌چیز به جز آب نمی‌بینید.

سوسن طاقدیس

  • با چه انگیزه ای سراغ نوشتن از انقلاب رفتید؟

قصه‌ها، قصه‌های آدم‌ها در شرایط مختلف هستند و در واقع شرایط، قصه‌ها را می‌سازد. حتی اگر سیل و زلزله و انقلاب نباشد، باز شرایط زمان آرامش است که قصه‌ساز می‌شود. البته اگر بتوان زمانی را به عنوان زمان آرامش فرض کرد. چرا که آرامش هم طوفان خودش را در خود دارد. گاهی هم هدفم توصیف زمان خودم برای بچه‌های حالا بوده تا بدانند شرایطی مثل انقلاب هم هست.

  • نوشتن در موضوعات سفارشی همیشه این خطر را دارد که تاریخ مصرف‌ پیدا کند. شما چه ترفندی برای خلق یک اثر ادبی موفق در این زمینه داشتید؟

اولین ترفند من این بوده که اصلاً کار سفارشی قبول نکنم و تا به حال هم این کار را نکرده‌ام. من فقط از یک نفر سفارش می‌گیرم: خودم. شاید برای همین به نظر می‌رسد این قبیل کارهایم با ترفندی مورد قبول واقع شده‌اند. در واقع آنها اصلاً سفارشی نیستند و من اگر چیزی دربارۀ انقلاب یا مذهب نوشته‌ام، ایدۀ خودم بوده است. البته فقط یک بار با کمال مسرت سفارشی را پذیرفتم و آن، داستان معراج پیامبر بود که با اسم «سفر به سوی خدا» چاپ شد. انتشارات کانون سفارش‌دهندۀ این اثر بود و من همان لحظۀ اول با شادی پذیرفتم؛ چون از بچگی به این سفر فکر کرده بودم و دلم می‌خواست روزی قصه‌اش را بنویسم. در واقع این سفارشی بود که از بچگی می‌دانستم روزی آن را خواهم پذیرفت.

جعفر ابراهیمی، شاعر؛ سرودن از زبان نوجوانان

  • چه‌طور شد که از انقلاب سرودید؟

در ابتدای انقلاب من و بقیۀ کسانی که شعر کودک و نوجوان می‌گفتند، در حال تجربۀ موضوع‌های مختلف بودیم و تقریباً در هر موضوعی شعر می‌گفتیم. مجله‌هایی هم که برای این گروه سنی چاپ می‌شد، در مناسبت‌های مختلف مثل دهه فجر، دوازده فروردین و... نیاز به شعرداشت و بعد هم که جنگ شروع شد، شور و حال انقلابی در نوجوانان ادامه یافت و به طور خلاصه ما زبان گویای این گروه سنی بودیم.

جعفر ابراهیمی

  • در سرودن شعرهای مناسبتی همیشه این احتمال هست که اثر به شعار نزدیک شود. نظر شما در این باره چیست؟

در آن سال‌ها شعارها هم جای خودشان را داشتند و در جامعه جاری بودند. همان‌طور که گفتم، بخشی از این شعرها برای استفاده در مجله‌ها سروده می‌شد و طبیعی بود که در کنار شعرهای خوب، شعرهای متوسط و ضعیف هم سروده شود.

  • اصلاً در سرودن این دسته از شعرها چه‌قدر امکان دوری از شعار و تأکید بر جنبه‌های شاعرانه وجود دارد؟

به نظر من شعرهای مناسبتی خواه ناخواه با شعار همراه خواهد بود، مگر این که شاعران بعد از گذشت سالیان دوباره به آن موضوع نگاه کنند و سعی کنند شعرهای تازه بگویند. البته ما اصراری بر وارد کردن شعارها به شعر نداشتیم، ولی گاهی ناخوداگاه از شعارهایی که خود نوجوانان بر زبان داشتند، استفاده می‌کردیم.

حسین فتاحی، داستان‌نویس؛ داستان باید داستان باشد

  • به چه داستانی می‌گویند داستان انقلاب ؟

راستش من تقسیم‌بندی‌های این‌چنینی را قبول ندارم و فکر می‌کنم که ادبیات از همۀ مسائل اجتماعی، سیاسی و حتی حوادث طبیعی مثل زلزله و سیل به عنوان بستری برای آفرینش استفاده می‌کند. انقلاب و جنگ هم نمونه‌هایی از این بسترها هستند و مثلاً هیچ‌کس تا به حال رمان «جنگ و صلح» را در دستۀ رمان‌های جنگ جای نداده است و بیشتر از آن به عنوان یک رمان اجتماعی یاد می‌شود. بنابراین بهتر است این تقسیم‌بندی‌ها را کنار بگذاریم و آثار داستانی خلق شده در موضوعاتی مثل انقلاب و جنگ را هم تحت عنوان کلی رمان و داستان بشناسیم.

  • شما با چه نگاهی به نوشتن داستان در موضوع انقلاب دست زدید و از خلق اثر ادبی در این زمینه چه هدفی داشتید؟

به نظر من چه بچه‌ها و چه آدم‌بزرگ‌ها باید از همۀ اتفاق‌هایی که در زمان خودشان یا پیش از آنها افتاده و در سرنوشتشان مؤثر است، مطلع شوند. نسل امروز حق دارد که از آنچه در زمان مشروطه یا  انقلاب اتفاق افتاده، اطلاع داشته باشد. این اطلاع‌رسانی می‌تواند از طریق تاریخ‌نگاری و نوشتن گزارش انجام شود، اما به نظر من بهترین و مؤثرترین شکل این اطلاع‌رسانی در قالب رمان و داستان می‌تواند صورت بگیرد. دلیلش هم این است که چون رمان و داستان صحنه‌ها را بازسازی کرده و همه‌چیز را به صورت زنده، پیش‌روی مخاطب قرار می‌دهد، قدرت بیشتری برای انتقال اتفاقات و حس‌ها دارد. من هم با این نگاه و انگیزه به نوشتن داستان در موضوع انقلاب اقدام کردم.

  • با همۀ این حرف‌ها هیچ‌وقت نگران نبودید که شعارزدگی، ابعاد ادبی اثرتان را تحت تأثیر قرار دهد؟

اگر نویسنده با همان دیدی که گفتم به موضوع نگاه کند، اثرش شعاری نمی‌شود. یک نویسندۀ موفق سعی می‌کند تصویرهای راستین و روشنی از یک اتفاق ارائه دهد و تعمدی در جانب‌داری یا مخالفت نداشته باشد. نویسنده‌ای که هنرش آن‌قدر برایش مهم باشد که نه دچار جانب‌داری بشود و نه حقیقت را پنهان کند و بدون دخل و تصرف به تصویر کردن اتفاقات بپردازد، خودبه‌خود از شعارزدگی یا غرض‌ورزی در امان خواهد بود. البته ناگفته نماند که بسیاری از نویسنده‌های بزرگ بعضی از سوژه‌هایشان را به خودشان سفارش دادند. مثلاً تولستوی برای خلق رمان «جنگ و صلح» به خودش سفارش چنین موضوعی در قالب رمان داده تا اتفاقاتی که آن زمان افتاده، ثبت شود و باقی بماند. منتها چون امانت‌دار صادقی در روایت اتفاق‌ها بوده دچار شعارزدگی نشده است.